مقدمه
انقلاب جهانی حضرت مهدی(عج)، دارای یاران، اصحاب و کارگزارانی است که با تمام وجود در خدمت این نهضت الاهی هستند. اینان دارای ویژگی های برجسته و اوصاف بی نظیری هستند که به جهت وجود این ویژگی ها، شایستگی همراهی با انقلاب جهانی را پیدا کرده اند.
از آن جا که ویژگی یاران حضرت مهدی(عج) آیات و روایات متعددی را به خود اختصاص داده و تحلیل و بررسی این حجم از آیات و روایات از یک مقاله فراتر می باشد؛ بر آن شدیم این نوشتار را به یکی از مهم ترین ویژگی یاران آن حضرت، یعنی «بصیرت»، اختصاص دهیم. بصیرت، ویژگی درونی و واقعی اصحاب و یاوران حضرت مهدی(عج) است که در پرتو آن، ضمن شناخت درست راه حق، می توانند در تمام سختی ها و فتنه ها کنار حضرت قرار گیرند و خوف و ترس به خود راه ندهند.
عصر ظهور، دوران حیات طیبه و حیات معقول انسانی است؛ عصر حاکمیت عقلانیت و بصیرت افراد و جوامع و دوره بهتر زیستن و کمال گرایی است که کم تر نظیری می توان برای آن تصور کرد. در این عصر، تمامی ظرفیت ها و استعدادهای فطری و عقلی انسان، شکوفا می شوند و با شناختی همراه با بصیرت و عقلانیت، حیات نوینی فرا روی او گشوده می شود؛ چنان که پیامبر اسلام(ص) می فرمایند:
لَوْ لَم یبْقَ مِنَ الدُّنْیا إِلَّا یوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِک الْیوْمَ حَتَّی یخْرُجَ رَجُلاً منّی فیمْلَأَهَا عدْلًا وَ قِسْطاً کمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْما؛ اگر از دنیا یک روز بیش باقی نمانده باشد، خداوند آن روز را آن قدر طولانی خواهد کرد تا مردی از تبار من ظهور کرده و زمین را چنان که پر از ظلم و ستم شده، از عدل و داد پر کند (شیخ صدوق، 1380، ج4: 177).
این وعده الاهی به طور حتم در پرتو یاران با بصیرتی خواهد بود که یک لحظه تردید و تزلزل در اطاعت محض از امام زمان خود نخواهند داشت؛ اگر چه گرد بادهای سهمگین تردیدهای دینی، دنیایی، معرفتی و وسوسه های اطرافیان و غیره، از هر طرف به شدّت وزیدن خواهد گرفت. در سایه این اعتقاد پولادین، تمام موجودات عالم شهد عدالت را خواهند چشید. البته در زمینه بصیرت مقالات متعددی به چاپ رسیده و مطالب فراوانی گفته شده است؛ ولی در زمینه یاران امام عصر(عج) و در خصوص این ویژگی نوشته ای یافت نشد. مقاله پیش رو نکته مذکور را محور مطالب خود قرار داده تا به تحلیل و بررسی دقیق تری در این زمینه دست یابد.
بصیرت و جایگاه آن در معارف دینی
برای فهم بهتر و تبیین کامل تر بحث، ابتدا لازم است معنای لغوی و اصطلاحی «بصیرت» بیان شود.
«بصیرت» در لغت به معنای دانایی، بینایی، بینایی دل، هوشیاری، زیرکی و یقین است (معین، بی تا، ج1: 546). برخی در معنای اصطلاحی بصیرت می گویند:
بصیرت قوّه قلبی یا نیرویی باطنی است که به نور قدس روشن گردیده و از پرتو آن، صاحب بصیرت، حقایق و بواطن اشیا را در می یابد. بصیرت به مثابه بَصَر (چشم) است برای نفس (جمعی از محققان، 1390، ج3: 271).
از این رو بصیرت، انسان را از حیرت و تشویش و تردید می رهاند و هرگونه شبهه ای را طرد می کند؛ چنان که صاحب منازل السائرین می گوید:
اَلبَصیرَةُ ما یخَلِّصُکَ منَ الحیرَة؛ بصیرت چیزی است که تو را از حیرت خلاص می سازد (شیخ الاسلامی، 1383: 189).
در پرتو چنین ویژگی بی نظیر، فرد می تواند در مسیر امام زمان خود حرکت و از فتنه های عظیم به سلامت عبور کند.
بصیرت به تعبیر امیرالمؤمنیین(ع)، یعنی مشاهده درست و دقیق حوادث، تفکر و تدبّر در آن ها و سنجیدن مسائل و حوادث. بنابراین، بصیرت شامل آگاهی علمی و آگاهی عملی(همراه با نکته سنجی، درایت و فهم) است. در واقع بصیرت، همان بینش درست در شناخت حوادث، رویدادها و انتخاب صحیح و اقدام به موقع بر اساس این معرفت است.
قرآن کریم خطاب به پیامبر بزرگوار اسلام، اساس بندگی و پذیرش اسلام را بصیرت معرفی می کند:
قُلْ هذِهِ سَبیلی أَدْعُوا إِلَی اللَّهِ عَلی بَصیرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنی؛ ای رسول ما! امت را بگو طریقه من و پیروانم همین است که خلق را با بینایی و بصیرت دعوت می کنیم (یوسف:108).
در حقیقت در سراسر تاریخ، انبیای الاهی و اهل بیت(ع) به دنبال تربیت افراد با بصیرت بودند؛ چرا که گاهی یک فرد بی بصر با بصیرت برای امام بسیار ارزشمند تر از افراد با بصر بی بصیرت بوده است؛ چون امام در پیش چشم آنان بود و آن ها، آن حضرت را نمی دیدند. ابو بصیر می گوید:
با امام باقر(ع) وارد مسجد النبی شدیم. امام(ع) فرمود: از مردم بپرس مرا می بینند؟ از هر که پرسیدم که آیا ابوجعفر(ع) را دیده اند یا نه؛ پاسخ منفی بود! در این هنگام ابوهارون که نابینا بود، وارد شد. حضرت فرمود: از او هم بپرس! پرسیدم آیا ابو جعفر(ع) را در مسجد می بینی؟ فوراً پاسخ داد: مگر کنار تو نایستاده است! پرسیدم: از کجا دانستی؟ گفت: چگونه ندانم، در حالی که نور درخشنده ای از او ساطع است (مجلسی، 1403، ج46: 243).
برای درک بهتر این ویژگی لازم است به وضعیت و نحوه برخورد و استقامت یاران ائمه معصومین(ع) و عکس العمل آن سلاله های پاک عترت رسول الله(ص) هر چند مختصر، گذری تاریخی داشته باشیم:
بعد از پیامبر خدا(ص) ابتدا به کلام صدیقه طاهره(ع) در مسجد پدر برای دفاع از امام زمان خود اشاره می کنیم که فرمود:
یا مَعْشَرَ الْبَقِیةِ وَ یا عِمَادَ الْمِلَّةِ وَ حَصَنَةَ الْإِسْلَامِ مَا هَذِهِ الْفَتْرَةُ فِی حَقِّی وَ السِّنَّةُ عَنْ ظُلَامَتِی. ..؟! ای یادگاران زمان پیامبر و ای عماد ملت، و ای حصن اسلام این چه فترت است در حق من، و این چه غفلتی است از ستم بر من (اربلی، 1381: ج1: 489).
در حالی که مسلمانان به دعوت حضرت زهرا(ع) پاسخ مثبتی ندادند؛ در برابر آن می بینیم
که به محض اعلام ظهور، با وجود خطرات همه جانبه و تنهایی امام، یاران خاص (313 نفر) در کم ترین زمان خود را به حضرت رسانده، بیعت و اطاعت کامل خود از حضرت مهدی(عج) را اعلان می کنند (عاملی، 1425، ج5: 146) و این، همان بصیرتی است که این مقاله به آن پرداخته است.
همچنین امیرالمؤمنین(ع) در سخنان متعدد، با عباراتی مختلف مطالبی فرمودند که حاکی از نبود یاران با بصیرت است. وقتی رنگ بی بصیرتی، یاران ایشان را فرا می گیرد، آن حضرت می فرمایند:
ای کسانی که شبیه مردان هستید، و حال آن که مرد نیستید! (نهج البلاغه: خطبه127).
البته همیشه اندکی یاران با بصیرت که در این ویژگی همانند یاران امام عصر(عج) بودند؛ وجود داشته اند. لذا در جایی دیگر امام(ع) از یاران با بصیرت خود سراغ می گیرد:
أَینَ إِخْوَانِی الَّذِینَ رَکبُوا الطَّرِیقَ وَ مضَوْا علَی الْحقِّ أَینَ عَمَّارٌ وَ أَینَ ابْنُ التَّیهَانِ وَ أَینَ ذُو الشَّهَادَتَینِ وَ أَینَ نُظَرَاؤُهُمْ مِنْ إِخْوَانِهِمُ الَّذِینَ تَعَاقَدُوا عَلَی الْمنِیةِ وَ أُبْرِدَ بِرُءُوسِهِمْ إِلَی الْفَجَرَةِ قَالَ ثُمَّ ضَرَبَ بِیدِهِ [إِلَی ] عَلَی لِحْیتِهِ الشَّرِیفَةِ الْکرِیمَةِ فَأَطَالَ الْبکاء. ..؛ کجایند برادران من؟ همان ها که در مسیر صحیح گام نهادند و در راه حق پیش افتادند؟ کجاست عمار[1]؟ کجاست ابن تیهان[2]؟ و کجاست ذوالشهادتین[3] و کجایند همانند آنان از برادرانشان که پیمان جانبازی بستند و سرهایشان را برای ستمگران فرستادند (همان: 182).
نیز در مورد مالک اشتر، وقتی خدمت امام زمان خود رسید، حضرت به وی فرمود:
مَا الَّذِی أَدْخَلَک عَلَی فِی هَذِهِ السَّاعَةِ یا مَالِک؟ فقُلْتُ: خیراً یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ، وَ شَوْقِی إِلَیک فَقَالَ: صَدَقْتَ وَ اللَّهِ یا مَالِک؛ ای مالک چه چیزی باعث شد در این دل شب نزد من آیی؟ گفتم: در پی سعادت و شوق و محبتم به شما. فرمود: «به خدا راست می گویی ای مالک!... (دیلمی، 1412، ج2: 127).
و هنگام شهادتش فرمود:
مَالِک وَ مَا مَالِک لَوْ کانَ جَبَلًا لَکانَ فِنْداً وَ لَوْ کانَ حَجَراً لَکانَ صَلْدا …. مالک، چه مالکی! به خدا اگر کوه بود، در سرافرازی، کوهی بود و اگر سنگ بود، سنگی سخت و محکم بود. .. (نهج البلاغه، حکمت443).
البته دلیل ما بر شباهت این یاران اندک با یاران خاص حضرت روایاتی است که دال بر رجعت آنان در عصر ظهور و یکی شدن آنان با یاران حضرت می باشد.[4]
شهید مطهری در تعریف روشن بینی یا همان بصیرت که تجلی آن در رفتار امام حسین(ع) بود، می نویسد:
روشن بینی یعنی چه؟ یعنی حسین(ع) در آن روز چیزهایی در خشت خام می دید که دیگران در آیینه هم نمی دیدند (مطهری، 1368، ج1: 84).
با اندکی دقت، حلقه گمشده این دوران را می توان همان بصیرت و روشن بینی عالمانه و دینی دانست که اهل بیت(ع) در پی این ویژگی در یاران خویش بوده اند.
در نتیجه ما بر آن شدیم در پی ویژگی خاصی از یاران باشیم که در زمان تنهایی امام زمان(عج) در کنار ولی خدا باشند؛ نه فقط برای امام گریه کنند؛ بلکه کسانی باشند چون سلمان و مقداد برای زهرای اطهر(ع) و چون مالک اشتر برای امیرالمؤمنین(ع).
مولفه ها و ابعاد بصیرت و جایگاه آن نزد یاران امام
«بصیرت»، روشن بینی، اندیشمندی، دانایی حکیمانه و انسانی است که همچون چراغی پرنور در شب تاریک جلو انسان را روشن می کند و راه کمال و انسانیت را برای وی نمایان می سازد و سقوط او را در جهالت، ضلالت و فتنه ها مانع می گردد (کارگر، 1389: 28). این بصیرت، به عنوان ویژگی برجسته یاران امام زمان(عج) مورد توجه جدی روایات بوده است.
از آن جا که بصیرت، واژه ای عام است، نمی توان آن را به یک ویژگی منحصر دانست؛ بلکه باید از ابعاد گوناگون، آن را در مورد یاران امام عصر(عج) بررسی کرد. بنابراین، سعی شده است بصیرت از جنبه های متعددی که در روایات آمده، مورد واکاوی قرار گیرد.
1. بصیرت اعتقادی
مهم ترین بُعد در بصیرت، «شناخت» است؛ یعنی انسان با بهره مندی از شناخت درست و اصولی، در رهروی از امام خود، هیچ گاه به شک دچار نشود و از موانع در مسیر به آسانی عبور کند. شخص بصیر، بدون داشتن شناخت واقعی، دارای شخصیتی ناقص است؛ چنان که امام کاظم(ع) به حسن بن عبدالله فرمود:
ابوعلی! حالتی در تو هست که من دوست دارم و مرا شادمان می کند. تنها نقص تو این است که شناخت و معرفت نداری. باید به دنبال آن بروی و آن را به دست آوری (کلینی، بی تا، ج1: 286).
از آن جا که انسان بصیر دارای ویژگی های منحصر به فرد است، در ابعادی که بحث می شود، اگر چه در کلیت هر بُعد افرادی همگن با آن ها وجود دارند؛ در ترازوی الاهی، اعمال آن ها که بی بصیرتند، ارزشی ندارد؛ در این جهت خداوند می فرماید:
وَ مَنْ یؤْتَ الْحِکمَةَ فَقَدْ أُوتِی خیراً کثیرا؛ هر که حکمت یافت، خیری فراوان یافت (بقره: 269 ).
امام باقر(ع) می فرمایند:
منظور از" حکمت" معرفت و بصیرت است (عیاشی، 1380، ج1: 151).
نیز در روایتی امام صادق(ع) فرمودند:
حکمت اطاعت خدا و شناختن امام است (کافی، بی تا، ج1: 185).
امام علی(ع) در زمینه بصیرت همراه با شناخت یاران امام زمان(عج) می فرمایند:
رجالٌ مؤمنونَ عرَفُوا الله حقَّ معرِفَتهِ و هم أنصارُ المهدی فی آخرِ الزمان؛ مردانی که خدا را آن چنان که شایسته است، شناخته اند، و آنان یاوران مهدی(عج) در آخرالزّمان اند (مجلسی، 1403، ج 57: 229؛ صافی گلپایگانی، 1419: 611).
البته شناخت دارای مراحلی است که به بیان امام صادق(ع) از شناخت خداوند آغاز می شود:
اللَّهمَّ عرِّفْنِی نَفْسَک؛ فإِنَّک إِن لَم تُعَرِّفْنِی نَفْسَک لَمْ أَعرِفْ نَبِیک. ..؛ خدایا! خودت را به من بشناسان! چرا که اگر خودت را به من نشناسانی، رسولت را نخواهم شناخت... (کلینی، بی تا، ج1: 371).
همان طور که در این دعای شریف آمده، این شناخت خداوند است که راه گشای معرفت امام بوده و چشم دل را که از چشم بصر مهم تر است، بینا می کند. امیرالمؤمنین(ع) می فرمایند:
ذَهابُ الْبصَرِ خیرٌ منَ عَمْی الْبَصیرَةِ؛ کوری چشم بهتر از کوری دل است (تمیمی آمدی، 1407: 41).
چرا که با کوری بصر جابر بن عبدالله انصاری می شوی؛ ولی در نبود بصیرت سرنوشت چنین شخصی از طلحه و زبیر بهتر نخواهد بود!
2. بصیرت عملی
«بصیرت عملی»، بدان معناست که اصحاب حضرت مهدی(عج) در اطاعت و پیروی از امام خود کوتاهی نمی کنند و مطیع و فرمان بردار مخلص آن حضرت هستند.
عمل عبادی و البته با بصیرت، انسان را به مقصد می رساند. لذا امام صادق(ع) فرمود:
الْعَامِلُ عَلَی غَیرِ بَصِیرَةٍ کالسَّائِرِ عَلَی غیرِ الطرِیقِ لَا یزِیدُهُ سُرْعَةُ السَّیرِ إِلَّا بُعْداً؛
کسی که بدون آگاهی عمل می کند، همچون کسی است که از بیراهه می رود که هرچه بر سرعت سیر خود بیفزاید، از جاده اصلی دورتر می شود (کافی، بی تا، ج1: 43).
بر اساس روایات، یاران امام زمان(عج) در اوج بصیرت عملی و اطاعت هستند که می توان آن را در دو بعد بررسی کرد:
الف. اطاعت از خداوند
قدم اوّل بصیرت عملی، اطاعت از دستورات، اوامر و نواهی خداوند است که اصحاب حضرت مهدی(عج) در این زمینه، سرآمد همگان هستند. امام علی(ع) در این باره می فرمایند:
فَهُمُ الّذینَ وحَّدوا اللهَ حقَّ تَوحیدهِ؛ آنان به وحدانیت خداوند، آن چنان که حق وحدانیت اوست، اعتقاد دارند؛ (کامل سلیمان، 1376: 224).
در حدیثی دیگر پیامبر اکرم(ص) در مورد آنان می فرمایند:
مُجِدُّونَ فی طاعةِ الله؛ آنان در طریق عبودیت خداوند اهل جدیت و تلاشند (مجلسی، 1403، ج36: 207)
تأیید و رضایت الاهی از این اطاعت محض در قرآن مورد اشاره واقع شده است؛ آن جا که خداوند می فرماید:
یا أیها الذین ءامَنُوا، مَن یرتَدَّ مِنکُم عَن دینهِ فَسَوفَ یأتِی اللهُ بِقَومٍ یحِبُّهُم و یحِبُّونَه أذِلةٍ عَلی المؤمنینَ أعِزَّةٍ علی الکافرینَ یجَاهِدُونَ فی سَبِیلِ اللهِ و لایخَافُونَ لومَة لائِم ذلک فضلُ اللهِ یؤتِیهِ مَن یشاءُ و اللهُ واسعٌ علِیم؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! هر کس از شما از آیین خود باز گردد ]به خداوند زیانی نمی رساند[ خداوند جمعیتی را می آورد که آن ها را دوست دارد و آنان نیز او را دوست دارند؛ در برابر مؤمنان متواضع و در برابر کافران سرسخت و نیرومندند. آن ها در راه خدا جهاد می کنند و از سرزنش هیچ ملامت گری هراس ندارند. این فضل خداست که به هر کس بخواهد و شایسته ببیند، می دهد و [فضل] خداوند وسیع و داناست (مائده: 54).
امام علی(ع) در تفسیر این آیه می فرمایند:
هُم اصحابُ القائِم(عج)؛ آنان یاوران امام قائم(عج) هستند (صافی گلپایگانی، 1419: 475).
همچنین امام صادق (ع) می فرمایند:
صاحب این امر، در پرتو این آیه [در حمایت چنین یارانی آگاه و دلاور] محفوظ است (بحرانی، 1419، ج1: 497).
اصحاب حضرت مهدی(عج) در پرتو اطاعت از خداوند، هم محبوب خداوند هستند و هم از سرزنش هیچ سرزنش کننده ای، هراسی به دل راه نمی دهند.
ب. اطاعت محض از امام
اصحاب و یاران حضرت مهدی(عج) کسانی هستند که با دل و جان و آگاهی و بصیرت تمام، از دستورات امام خود پیروی می کنند و در عمل، التزام، پایبندی و تعهد خود را به ایشان نشان می دهند. این طاعت، در طول اطاعت و فرمان برداری از دستورات خداوند است.
اگر به صرف اطاعت خداوند، بصیرت حاصل می شد، نباید شاهد وجود افرادی مانند خوارج در برابر امامان در طول تاریخ می بودیم. بنابراین، اطاعت از امام گویای درستی و حقیقی بودن ویژگی اول است.
درخشش یاران امام زمان(عج) در اطاعت از محبوب خود در کلام امام صادق(ع) چنین به تصویر کشیده شده است:
رِجَالٌ کأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ الْحَدِیدِ لَا یشُوبُهَا شَک فِی ذَات اللَّه أَشَدُّ مِنَ الْحَجَر... هُمْ أَطْوَعُ لَهُ مِنَ الْأَمَةِ لِسَیدِهَا کالْمَصَابِیحِ کأَنَّ قُلُوبَهُمُ الْقَنَادِیلُ؛ مردانی که دل هاشان به سان پاره آهن است. در ایمانشان به خدا و وعده ی او ذرّه ای تردید ندارند و باور آنان از کوه سخت تر است. .. ایشان در فرمانبرداری از سالار خویش مطیع تر از کنیز نسبت به مولای خود می باشند. آنان بسان چراغ های روشنگرند... دل هایشان بسان مشعله های پر نور است (مجلسی، 1403، ج52: 308).
اگر چنین اطاعتی از امام زمان(عج) وجود نداشته باشد، هیچ حرکتی به ثمر نمی رسد؛ چنان که در انقلاب اسلامی اطاعت برخی از بزرگان در پیشبرد انقلاب اسلامی نقش بسزایی داشت. یکی از این افراد میرزا جواد آقا تهرانی(ره) بود. ایشان در مشهد، یکی از علمای بزرگ بود و بر خلاف امام خمینی(ره) که علاوه بر فقه و اصول استاد عرفان و فلسفه بودند؛ وی از بزرگان مکتب تفکیک و مخالف عرفان و فلسفه بود. همین شخصیت با سن بالا و عدم توانایی، در مواردی متعدد در لبیک به فرمان امام خمینی(ره) به جبهه رفت؛ با این اعتقاد که اطاعت از امام خمینی واجب است؛ با این که در مباحث علمی با امام خمینی(ره) رویه ای متفاوت داشت.[5]
امام صادق(ع) در روایتی ویژگی پیروان امام زمان(عج) را چنین بیان می کنند:
طوبی لِشِیعَةِ قائمِنَا المُنتَظِرِینَ لِظهُورِهِ فی غَیبَتهِ وَ المُطِعِینَ لَهُ فِی ظُهُورِهِ أُولَئِکَ أَولِیاءُ اللهِ الَّذینَ لاخَوفٌ عَلَیهِم وَ لاهُم یحزَنُونَ؛ خوشا به حال شیعیان قائم(عج) که در زمان غیبتش منتظر ظهور او هستند و در هنگام ظهورش فرمانبردار او. آنان اولیای خدا هستند؛ همان ها که نه ترس آن ها را فرا می گیرد و نه اندوهگین می شوند (شیخ صدوق، 1380، ج2: 39).
امام صادق(ع) راز و حلقه اتصال این زمینیان با عرشیان را در مناجات ها و ناله های شبانه آنان می دانند:
رِجَالٌ لَا ینَامُونَ اللَّیلَ لَهُمْ دَوِی فِی صَلَاتِهِمْ کدَوِی النَّحْلِ یبِیتُونَ قیاماً علَی أَطْرَافِهِمْ وَ یصْبِحُونَ عَلَی خُیولِهِمْ رُهْبَانٌ بِاللَّیلِ لُیوثٌ بِالنَّهَار؛ بزرگ مردانی که شب ها را نمی خوابند. برای آن ها زمزمه ای است در نمازشان، همچون زمزمه انبوه زنبوران. شب ها را شب زنده داری می کنند، و صبح می کنند در حالی که بر مرکب های خویش سوارند [و آماده پیکار] راهبان شب هستند و شیران روز (مجلسی، 1403، ج52: 308).
این تشبیه ها در روایات واقعاً در نوع خود بی نظیر است؛ چون بالاترین مثال برای بهترین اطاعت در عرف انسان ها نحوه اطاعت پذیری برده در مقابل مولای خویش است و حال آن که امام صادق(ع) که خود بالاترین مرتبه را در عبادت دارند، در وصف یاران امام زمان(عج) اطاعت آنان را حتی از برده در مقابل ارباب خویش بالاتر می دانند. قطعاً این نحوه اطاعت در پرتو آن اعتقاد اولیه به یگانگی خداوند متعال است.
3. بصیرت سیاسی
اصحاب و یاران امام زمان(ع)، در شناخت مسائل و موضوعات سیاسی و گزینش راه درست، از بصیرت بالایی برخوردار هستند. راه خطا و اشتباه نمی روند و در فتنه ها و آشوب های سیاسی، گرفتار انحراف نمی شوند.
مهم ترین عامل انحراف سیاستمداران، ترس از قدرت مداران و دنیا پرستی است که امیرالمؤمنین(ع) یاران امام زمان(عج) را از این دو خصلت بری می دانند:
یؤلِّف اللّه بَینَ قلُوبِهِم، لا یستوحِشُونَ منْ أحَدٍ وَلا یفْرَحُونَ بِأحَدٍ یدْخَلُ فِیهِم؛ خداوند بین دل های آن ها الفت برقرار می کند. ایشان از کسی و قدرتی وحشت ندارند و نه به خاطر پیوستن فرد یا قدرتی به گروهشان به شادمانی و غرور دچار نمی گردند» (جمعی از نویسندگان، 1411، ج3: 100).
عامل دیگری که گریبان بسیاری را در طول تاریخ گرفته و موجب انحراف یاران اهل بیت حتی خواص بوده، فتنه ها است؛ ولی یاران امام زمان(عج) عاری از آن هستند: امیرالمؤمنین(ع) می فرمایند:
إِبانُ وُرُودِ کلِّ مَوْعُودٍ وَ دُنُوٍّ منْ طلْعَةِ مَا لَا تَعْرِفُونَ أَلَا وَ إِنَّ منْ أَدْرَکها مِنَّا یسْرِی فِیهَا بِسِرَاجٍ مُنِیرٍ وَ یحْذُو فِیهَا عَلَی مِثَالِ الصَّالِحِینَ لِیحُلَّ فِیهَا رِبْقاً وَ یعتِقَ فیهَا رِقّاً وَ یصْدَعَ شَعْباً وَ یشْعَبَ صَدْعاً فی ستْرَةٍ عَنِ الناسِ لَا یبصِرُ الْقائِفُ أَثَرَهُ وَ لَوْ تَابَعَ نَظَرَهُ ثمَّ لَیشْحَذَنَّ فِیهَا قَوْمٌ شَحْذَ الْقَینِ النَّصْلَ تُجْلَی بِالتَّنْزِیلِ أَبْصَارُهُمْ وَ یرْمَی بِالتَّفْسِیرِ فِی مَسَامِعِهِمْ وَ یغْبَقُونَ کأْس الْحکمَةِ بَعْدَ الصَّبُوح؛ آگاه باشید! هرکس از ما که فتنه های آینده را دریابد، با چراغی روشن در آن گام می نهد و بر همان سیره و روش پیامبر و امامان رفتار می کند تا گره ها را بگشاید؛ بردگان و ملت های اسیر را آزاد سازد؛ جمعیت های گمراه و ستم گر را پراکنده و حق جویان پراکنده را جمع آوری می کند. اثر قدمش را نمی شناسند؛ اگر چه دریافتن اثر و نشانه ها تلاش فراوان کنند. سپس گروهی برای درهم کوبیدن فتنه ها آماده می گردند و چونان شمشیرها صیقل می خورند؛ دیده هایشان با قرآن روشنایی می گیرد. در گوش هایشان تفسیر قرآن طنین افکند و در صبحگاهان و شامگاهان جام های حکمت سرمی کشند (نهج البلاغه: خطبه 150 ).
عامل دیگر در جاماندن یاران، عدم آگاهی و بینش به فضای کشور و نقشه و حیله دشمن بود؛ اما یاران امام زمان(عج) دارای بینش سیاسی، در سطح بالا هستند. از امام باقر(ع) چنین نقل شده است:
کأَنِّی بِأَصْحَابِ الْقَائِمِ(عج) وَ قَدْ أَحَاطُوا بِمَا بَینَ الْخَافِقَینِ، فَلَیسَ مِنْ شَی ءٍ إِلَّا وَ هُوَ مُطِیعٌ لَهُمْ حَتَّی سِبَاعُ الْأَرْضِ وَ سِبَاعُ الطَّیرِ، یطْلُبُ رِضَاهُمْ فِی کلِّ شَی ءٍ، حَتَّی تفْخَرَ الْأَرْض عَلَی الْأَرْضِ وَ تَقُولَ: مَرَّ بی الْیوْمَ رَجُلٌ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ(عج)؛ گویی می بینم که اصحاب قائم آل محمد(ص) بر آنچه بین مشرق و مغرب عالم است، احاطه دارند. پس هیچ چیز در عالم نیست، مگر این که مطیع و فرمانبردار یاران مهدی(عج) است؛ حتی درندگان هوا و زمین، همه در پی کسب رضایت آن ها هستند؛ به گونه ای که قطعه زمینی بر قطعه دیگر به خود می بالد و به آن می گوید: امروز یکی از اصحاب قائم آل محمد(ص) بر من گذر کرد (ابن بابویه، 1404: 131).
در سفری که امام صادق(ع) از کوفه عازم مدینه بودند، علما و بزرگان، از جمله ابراهیم ادهم و ابن ثوری، آن حضرت را تا بیرون کوفه مشایعت می کردند. عده ای نیز جلوتر از امام حرکت کرده بودند. ناگاه شیری درنده راه را بر آن ها می بندد. ابراهیم ادهم می گوید: بایستید تا امام برسد و واکنش او را ببینید. وقتی آن حضرت می رسد و جریان را به او می گویند، آن جناب پیش می رود و گوش حیوان را می گیرد و حیوان را از جلو راه دور می کند. سپس امام روی به جمعیت می کند و می فرماید: اگر مردم خداوند را آن طور که شایسته است بندگی کنند؛ خواهند توانست بارهای سنگین خود را با چنین حیوانی حمل کنند (خسروی، 1386، ج1: 46 ).
این بصیرت همیشه راه گشای شیعه بوده است و جامعه تشیع را از تلاطم های زیادی نجات داده است. در عصر ظهور و قبل از انقلاب جهانی نیز این بصیرت، راهگشای جامعه منتظر خواهد بود و یاران امام زمان(عج) را از خطرات و انحرافات مصون نگه خواهد داشت.
4. بصیرت اجتماعی
کسانی که می خواهند در جامعه منشأ اقدامی باشند و در انزوا نمانند، به «بصیرت اجتماعی » احتیاج دارند. این ها باید بتوانند حق از باطل را تشخیص دهند و در مقابل شبهات کمر، خم نکنند. این ها بایستی به این نکته آگاه باشند که همیشه، باطل، خود را خالص و بدون نقاب عرضه نمی کند؛ بلکه به طور معمول نقاب حق بر چهره دارد و به گونه ای با حق در می آمیزد که این دو از هم قابل تشخیص نیستند و چه بسا مردم را به اشتباه و حیرت می اندازند.
در این دوران، با وجود دشمنان گوناگون و شگرد های آنان گام رهایی از دام دشمنان بصیرت و آگاهی در برابر اهداف شوم و پلید آنان است. باید بصیرت را در خود تقویت کرد تا ابزارهای دشمن را شناخته و در مقابل آن ایستادگی کنیم.[6]
بصیرت در حرکت و موضع گیری اجتماعی، آن گاه بیش تر لازم است که غفلت و حیرت جامعه را فراگرفته و ارزش ها وارونه شده باشند. این فضای غبار آلود و خواب کننده چشم های خواص و عوام، در زمان ظهور حضرت مهدی(عج) به صورت آشکار وجود دارد.
امیرالمؤمنین در بیانی زمان ظهور را چنین به تصویر می کشند:
.... یخْرُجُ عَلَی حِینِ غَفْلَةٍ مِنَ النَّاس؛ حضرت مهدی(عج) وقتی قیام می کند که غفلت مردم را فراگرفته است (جمعی از نویسندگان، 1411، ج4: 51).
البته دو غفلت را روایت بیان می کند: غفلت از ظهور و غوطه ور بودن در امور زندگی و غفلت از آمادگی برای ظهور و اطاعت از امام زمان(عج) که بصیرت را نشانه گرفته است.
ابتدا در این حمله شیاطین، باید با سلاح بصیرت حرکت کرد و این روش امیرالمؤمنین(ع) است که می فرمایند:
أَلاَ وَ إِنَّ اَلشَّیطَانَ قَدْ جَمَعَ حِزْبَهُ وَ اِسْتَجْلَبَ خَیلَهُ وَ رَجِلَهُ وَ إِنَّ مَعِی لبصیرتی مَا لَبَّسْتُ عَلَی نَفْسِی وَ لاَ لُبِّسَ عَلَی وَ اَیمُ اَللَّهِ لَأُفرِطَنَّ لَهمْ حوْضاً أَنَا مَاتِحُهُ لاَ یصْدُرُونَ عَنْهُ وَ لاَ یعُودُونَ إِلَیهِ؛ آگاه باشید که شیطان سواره و پیاده اش را فراخوانده و بر شما تاخته است. همانا در چنین موقعیتی بصیرت و بینش من با من است. حق را با لباس باطل بر خود نپوشیده ام و لباس باطل را به صورت حق بر من نپوشانیده اند. به خدا سوگند برای دشمنان دین، حوضی را پرکنم که خود کشنده آب آن باشم و هر که در آن حوض پا نهاده دیگر بیرون نیاید و هر که بیرون آمد، دیگر به سوی آن باز نگردد (نهج البلاغه: خطبه10).
امیرالمؤمنین در وصف یاران حضرت مهدی(عج) می فرمایند:
قَوْمٌ... لَمْ یمُنُّوا عَلَی الله بالصَّبْرِ، وَلَم یسْتَعْظِمُوا بَذْلَ أَنْفُسِهِمْ فِی الْحَقِّ؛ حَتَّی إذَا وَافَقَ وَارِدُ الْقَضَاءِ انْقِطَاعَ مُدَّةِ الْبَلاَءِ، حمَلُوا بصائرهم علَی أَسْیافِهمْ، وَدَانُوا لِرَبِّهِمْ بِأَمْرِ وَاعِظِهِمْ؛ گروه دیگری [یاران مهدی(عج)]... به جهت بردباری شان بر خداوند منّت نمی نهند و از این که نقد جان خویش را در کف اخلاص نهاده اند، احساس بزرگی نمی کنند، تا آن که به فرمان خدا دوران آزمایش به پایان رسد و آن ها بصیرت ها و درک ها و آگاهی های خود را روی شمشیرهایشان حمل می کردند و به فرمان واعظ خویش به پرستش پروردگارشان پرداختند (همان: خطبه150).
البته این یاران بصیر، هجمه شیاطین را هم به فرصت تبدیل می کنند؛ چرا که خداوند آنان را چنین توصیف نموده است:
إنَّ الَّذِین اتقَوْا إذا مسَّهُم طائِفٌ مِن الشَّیطانِ تَذَکرُوا فَإذا هُمْ مَبْصِرُون؛ چون اهل تقوا را از شیطان، وسوسه و خیالی به دل فرا رسد، همان دم خدا را به یاد آرند و همان لحظه بصیرت و بینایی پیدا کنند (اعراف: 201)؛ و این ویژگی صالحین است.
آنچه شایان ذکر است بصیرت اجتماعی در روایات دارای ویژگی های متنوعی است که به چند مورد اشاره می شود:
1.4. اتحاد و همدلی
یؤلِّفُ اللّهُ بَینَ قُلُوبِهِمْ، لا یسْتُوْحِشُونَ مِنْ أحَدٍ وَلا یفْرَحُونَ بِأحَدٍ یدْخَلُ فیهِم؛ خداوند بین دل های آن ها الفت برقرار می کند. ایشان نه از کسی و قدرتی وحشت دارند و نه به خاطر پیوستن فرد یا قدرتی به گروهشان به شادی و غرور مبتلا می گردند. (حاکم نیشابوری، 1418، ج4: 554).
امام باقر(ع) در کلامی دیگر، به بُعد جدیدی از همدلی اشاره می فرمایند که نزد ما انسان های امروزی خیلی عجیب است. البته شاید این تعجب چندان هم خالی وجه نباشد؛ زیرا وقتی امام باقر(ع) نیز از این همدلی از یاران خود سؤال می کنند، برای آنان نیز این همه همدلی عجیب است. حضرت می فرمایند:
... إِذَا قَامَ الْقَائِمُ جَاءَتِ الْمُزَامَلَةُ وَ یأْتی الرَّجلُ إِلَی کیسِ أَخِیهِ فَیأْخُذُ حَاجَتَهُ لَا یمْنَعُه؛ هنگامی که قائم ما قیام کند، دوستی واقعی و صمیمیت حقیقی پیاده می شود. هر نیازمندی دست می برد و از جیب برادر ایمانی اش به مقدار نیاز بر می دارد و برادرش او را منع نمی کند (مجلسی، 1403، ج52: 372).
این اتحاد زمانی آشکار تر می شود که روایات فراوان در زمینه اختلافات مردم و دوری قلب ها در آخرالزمان را بنگریم.
2.4. بیداری در برابر شبهه ها
ویژگی دیگر از بصیرت اجتماعی، بیداری در برابر شبهات است. آن جا که سوابق درخشان هم گاهی فایده نکرده و انحراف افراد سرشناسی را رقم زده است. امام صادق(ع) می فرماید:
الْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لَاتَهْجُمُ علَیهِ اللَّوَابس؛ آن که به زمان خویش آگاه است، شبهات بر او هجمه نخواهد کرد (حکیمی، 1410، ج1: 104).
امام سجاد(ع) در وصف یاران امام زمان(عج) می فرمایند:
یا أَبَا خَالِدٍ إِنَّ أَهلَ زَمانِ غَیبَتِهِ الْقَائِلِینَ بِإِمَامَتِهِ وَ الْمُنْتَظِرِینَ لِظُهُورِهِ أَفضَلُ منْ أَهلِ کلِّ زَمانٍ لِأَن اللَّهَ تَبَارَک وَ تعَالَی أَعطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَیبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ وَ جَعَلَهُمْ فِی ذَلِک الزَّمَانِ بِمَنْزِلَةِ الْمجَاهِدِینَ بینَ یدَی رَسولِ اللَّهِ ص بِالسَّیفِ أُولَئِک الْمُخْلَصُونَ حَقّاً وَ شِیعَتُنَا صِدْقاً وَ الدُّعاةُ إِلَی دِین اللَّه عزَّ وَ جلَّ سرّاً وَ جَهْرا؛ ای ابوخالد! مردمانی که در روزگار غیبت به سر می برند و معتقد و منتظرند، از مردمان همه زمان ها برترند؛ زیرا خداوند متعال به آنان خرد و فهم و معرفتی داده که غیبت امام زمان(عج) برای آنان مانند حضور است. خدا این مردم را مانند سربازان پیکارگر صدر اسلام قرار داده است؛ همانند کسانی که در رکاب پیامبر(ص) شمشیر می زدند و پیکار می کردند. آنانند اخلاص پیشگان حقیقی و شیعیان واقعی. آنانند که در نهان و عیان مردم را به دین خدا دعوت می کنند (شیخ صدوق، 1380، ج1: 320).
این مطلب نشان می دهد که چنین جامعه ای با این افراد، از امتیازات خاصی برخوردار است که حضرت علی(ع) در مورد آنان می فرماید:
لَمْ یسبِقُهُمْ الأوّلُون وَلا یدْرِکِهِمُ الآخِرُون؛ آنان در شایستگی و امتیازات بر اوج رفیعی هستند. نه از نسل های گذشته کسی از آنان پیشی گرفته است و نه از آیندگان کسی به مقام والای آنان می رسد. (حاکم نیشابوری، 1418، ج4: 554).
در کلامی دیگر امیرالمؤمنین(ع) در وصف انسان بصیر در جامعه که مصداق بارز آن یاران خاص حضرت مهدی(عج) می باشند را چنین توصیف می فرمایند:
اِنَّمَا الْبَصیرُ مَنْ سَمِعَ فَتَفَکرَ وَ نَظَرَ فَابَصَرَ وَانْتَفَعَ بِالْعِبَرِ، ثُمَّ سلَک جدَداً واضِحاً؛ انسان با بصیرت کسی است که بشنود و خوب بیندیشد و بنگرد و ببیند و از تجارب دنیا بهره گیرد، سپس در راه روشن حرکت کند (نهج البلاغه: خطبه153).
این بینایی ژرف و عمیق موهبتی الاهی است برای یارانی که تا آخرین لحظه در کنار امام خویش باقی می مانند؛ همانند حضرت ابالفضل العباس(ع) که امام صادق(ع) ایشان را چنین وصف می کنند:
کانَ عَمِنا العَباس نافِذَ البَصِیرة؛ عموی ما، عباس بصیرت نافذ داشت (ابی مخنف، بی تا: 176).
جهانی که خداوند آفریده، مغلوب این نگاه تیز بین و عمق نگر است؛ و البته اگر این نگاه مرعوبانه باشد، دنیا او را می بلعد. برای رسیدن به درک صحیح از کلمات دُر گونه مولا علی(ع) مدد می گیریم که فرمود:
وَ مَنْ أَبصَرَ بهَا بصَّرَتْهُ وَ مَنْ أَبْصَرَ إِلَیهَا أَعْمَتْه؛ کسی که [با چشم بصیرت] به دنیا نگریست، دنیا حقیقت را به وی می نمایاند [و او را آگاهی می بخشد] و آن کس که در دنیا نگریست [چشم به دنیا دوخت] او را کور [دل] می نماید (نهج البلاغه: خطبه83).
بنابراین کسی که ویژگی بصیرت در ابعاد مختلف را به همراه دارد از بیداری جامع و کاملی برخوردار بوده و در همة پستی بلندی ها در کنار امام زمان خود خواهد بود.
3.4. ساده زیستی
ویژگی دیگر یاران مهدی(عج) ساده زیستی آنان است که در جامعه پیشرفته دوران ظهور نشانه انسان های راستین است. امام صادق(ع) در این زمینه می فرماید:
کأَنِّی أَنْظُرُ إِلَی الْقَائِمِ وَ أَصْحَابِهِ فِی نَجَفِ الْکوفَةِ کأَنَّ عَلَی رُءُوسِهِمُ الطَّیرَ قَدْ فَنِیتْ أَزْوَادُهُمْ وَ خَلُقَتْ ثِیابُهُمْ قَدْ أَثَّرَ السُّجُودُ بِجِبَاهِهِمْ لُیوثٌ بِالنَّهَارِ رُهْبَانٌ بِاللَّیلِ کأَن قُلُوبَهُمْ زُبَرُ الْحَدِیدِ یعْطَی الرَّجُلُ مِنْهُمْ قُوَّةَ أَرْبَعِینَ رَجُلًا لَا یقْتُلُ أَحَداً مِنْهُمْ إِلَّا کافِرٌ أَوْ مُنَافِقٌ وَ قَدْ وَصَفَهُمُ اللَّهُ تَعَالَی بِالتَّوَسُّمِ فِی کتَابِهِ الْعَزِیزِ بِقَوْلِهِ إِنَّ فِی ذلِک لَآیاتٍ لِلْمُتَوَسِّمِین؛ گویا که قائم و یاران او را می بینم که در نجف ]کوفه[ اجتماع کرده و پرندگانی برسر آن ها پرواز می کنند. توشه های آن ها کاستی گرفته؛ جامه های آن ها کهنه شده و نشان سجده بر پیشانی آن ها نقش بسته است. آن ها شیران روز و زاهدان شب اند. دل هایشان مانند پاره های آهن ]محکم و استوار[ است و هر کدام از آن ها توان چهل مرد را دارا هستند. هیچ یک از آن ها کشته نمی شود، مگر به دست کافر یا منافق. خداوند تعالی در کتاب عزیز خود از آن ها با عنوان اهل بصیرت و تیزبینی یاد کرده است؛ آن جا که می فرماید:در این ]عذاب[ برای اهل بصیرت نشانه هایی نهفته است (مجلسی، 1403، ج52: 386).
اهمیت این بخش در آن است که اگر افرادی در پی امام خود بوده و در تلاشند هیچگاه از او فاصله نگیرند باید در ویژگی های متعدد هم رنگ با ایشان باشند و یکی از ویژگی های مهم انبیای الاهی و اهل بیت(ع) ساده زیستی بوده که در پرتو آن شیاطین هوس باز و دنیاپرست با عرضه زیبایی های حرام دنیا نتوانستند کوچکترین انحرافی در مسیر الاهی آنان ایجاد کنند. در نتیجه یاران خاص امام زمان(عج) در پرتو این ویژگی از این انحراف که اهل دنیا در آن غوطه ورند، مصون هستند.
4.4. صبر و شکیبایی
ویژگی زیبای دیگر یاران مهدی(عج) صبور بودن آنان است که این هم از بصیرت آنان سرچشمه گرفته است. این منش زیبا را حضرت صادق(ع) از زبان نیکوی رسول الله(ص) چنین نقل می کنند:
سَیأْتِی قَوْمٌ مِنْ بَعْدِکمْ الرَّجُلُ الْوَاحِدُ مِنْهُمْ لَهُ أَجْرُ خَمْسِینَ مِنْکمْ قَالُوا یا رَسُولَ اللَّهِ نَحْنُ کنا معَک ببَدْرٍ وَ أُحُدٍ وَ حُنَینٍ وَ نَزَلَ فِینَا الْقُرْآنُ فَقَالَ إِنَّکمْ لَوْ تَحَمَّلُوا لِمَا حُمِّلُوا لَم تصْبِرُوا صَبْرَهُمْ؛ بعد از شما قومی خواهند آمد که پاداش هر یک از آن ها برابر پاداش پنجاه تن از شماست. گفتند: یارسول اللّه! مگر نه این است که ما در حضور شما در جنگ بدر و اُحد و حُنین شرکت جستیم و قرآن در میان ما نازل شده است؟! فرمود: اگر آنچه بر آن ها روی خواهد داد، بر شما روی می داد، شما هرگز نمی توانستید چون آن ها صبر و شکیبایی را پیشه خود سازید» (شیخ طوسی، 1387: 456؛ مجلسی، 1403، ج52: 130).
نتیجه گیری
با توجه به بررسی های صورت گرفته، «بصیرت»، گذر از بصر است تا در پرتو آن، به بصیرت رسیده و در پرتو آن نسبت به ولی خداوند دارای شناخت، معرفت درست و عمیق شود و بصیرت قوه قلبی است که به نور قدس روشن گردیده و صاحب آن حقایق و بواطن وقایع و فتنه ها را درمی یابد. «بصیرت» مولفه ها و ابعاد گوناگونی دارد که عبارتند از: «بصیرت اعتقادی» که یاران امام زمان(عج) در پرتو اعتقاد و ایمان کامل به خداوند ایمان کامل به امام خویش دارند.
«بصیرت عملی» که بر اساس روایات یاران حضرت در اوج بصیرت عملی و اطاعت محض از ولی خداوند هستند.
«بصیرت سیاسی» که یاران حضرت در شناخت مسائل و موضوعات سیاسی از چنان بصیرتی برخوردارند که هیچ گاه در فتنه ها و آشوب های سیاسی به خطا نخواهند رفت.
«بصیرت اجتماعی» که در پرتو آن، در رفتار و سلوک اجتماعی و برخورد با مسائل اجتماعی سرآمد انسان های روزگار خویش می باشند.
در نتیجه این یاران که در کمال انسانیت قرار دارند، باعث پیروزی حرکت جهانی حضرت خواهند شد و به همین دلیل است که بهترین های عالم در دوره رجعت به آنان ملحق خواهند شد. البته این نکته قابل ذکر است که بصیرت دارای مراتب است که بالاترین آن به ائمه معصومین(ع) متعلق است. البته این پژوهش در پی بیان اصل موضوع بوده بدان امید که برای نوشتن مقالاتی چند در خصوص ابعاد شخصیتی یاران امام زمان(عج) به عنوان فتح بابی قلمداد گردد.
منابع
قرآن کریم.
نهج البلاغه.
1. آمدی تمیمی، عبدالواحد(1407ق). غررالحکم، بیروت، مؤسسة الاعلمی.
2. آیتی، نصرت الله(1381 ).یاوران مهدی، فصلنامه علمی تخصصی انتظار، شماره 3، قم، مرکز تخصصی مهدویت.
3. ابن بابویه، علی(1404ق). الامامه و التبصره من الحیره، قم، مدرسه الامام مهدی(عج).
4. اربلی، علی بن عیسی (1381ق). کشف الغمة فی معرفة الائمة(ع)، مصحح: رسولی محلاتی، تبریز، بنی هاشمی.
5. ازدی، أبومخنف(بی تا ). مقتل أبی مخنف، تحقیق: حسین الغفاری، قم، مطبعة العلمیة.
6. بالادستیان، محمدامین ودیگران(1391). نگین آفرینش، قم، بنیاد فرهنگی مهدی موعود(عج).
7. بحرانی، سیدهاشم(1419ق). البرهان فی تفسیر القرآن، اول، بیروت، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات.
8. حاکم النیشابوری، ابوعبدالله (1418ق). المستدرک علی الصحیحین، بیروت، دار المعرفة.
9. حرعاملی، محمد(1425ق). اثباة الهداة بالنصوص و المعجزات، بیروت، اعلمی.
10. حکیمی، محمد رضا،محمد و علی(1410ق). الحیاة، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
11. خسروی، موسی(1386). پند تاریخ از سقیفه تا نینوا، تهران، اسلامیه.
12. دشتی، محمد(بی تا). نهج الحیاة، نهم، قم، مؤسسه تحقیقاتی امیرالمؤمنین(ع).
13. دفتر تبلیغات(1431 ق). ره توشه راهیان نور، قم، نشر رشید.
14. دیلمی، حسن(1412ق). ارشاد القلوب، بی جا، انتشارات شریف رضی.
15. سلیمان، کامل(1376). یوم الخلاص، تهران، آفاق.
16. سلیمیان، خدامراد(1385 ). درسنامه مهدویت، قم، بنیاد فرهنگی مهدی موعود(عج).
17. سیدرضی(1386). نهج البلاغه، ترجمه: محمد دشتی، قم، انتشارات امیرالمؤمنین(ع).
18. شیخ الاسلامی، علی(1383). شرح منازل السائرین، تهران، دانشگاه تهران.
19. صافی گلپایگانی، لطف الله(1419ق). منتخب الاثر، قم، السیدة المعصومة.
20. صدوق، ابوجعفر محمد بن علی(1380). کمال الدین و تمام النعمه، تصحیح: منصور پهلوان، تحقیق: علی اکبر غفاری، قم، دار الحدیث.
21. طبسی، نجم الدین(1386). نشانه ای از دولت موعود(عج)، قم، بوستان کتاب.
22. طباطبایی، محمدحسین(1374). المیزان، مترجم: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی.
23. طوسی، ابوجعفر محمد بن حسن(1387). الغیبة، ترجمه و تحقیق: مجتبی عزیزی، قم، مسجد مقدس جمکران.
24. عیاشی، محمد بن مسعود(1380). تفسیر عیاشی، تهران، المطبعة العلمیة.
25. کارگر، رحیم(1389). تعلیم و تربیت در عصر ظهور، قم، بنیاد فرهنگی مهدی موعود(عج).
26. کلینی، محمد بن یعقوب(بی تا). اصول کافی، مترجم: سیدجواد مصطفوی، تهران، اسلامی.
27. کلینی، محمد بن یعقوب(بی تا). روضه کافی، مترجم: سیدهاشم رسول محلاتی، تهران، اسلامی.
28. کمره ای، محمدباقر(1373). در کربلا چه گذشت؟ ترجمه: نفس المهموم، قم، اسوه.
29. کورانی، علی و جمعی از نویسندگان(1411ق). معجم احادیث الامام المهدی(عج)، قم، مؤسسة المعارف الاسلامیة.
30. مؤسسه انتشارات حکمت(1390). دایرة المعارف تشیع، تهران، انتشارات حکمت.
31. مجلسی، محمدباقر(1403ق). بحار الانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
32. مطهری، مرتضی(1368). حماسه حسینی، قم، انتشارات صدرا.
33. معین، محمد (بی تا ). فرهنگ فارسی معین،تهران، انتشارات امیرکبیر.
34. مفید، محمد(1414ق). الأرشاد، تحقیق مؤسسه آل البیت(ع)، بیروت، دارالمفید للطباعه و النشر و التوزیع.
35. مکارم شیرازی، ناصر(1380). تفسیر نمونه، جمعی از نویسندگان، قم، دارالکتب الاسلامیه.
پی نوشت ها
[1] عمار، فرزند یاسر از نخستین مسلمانان بود، و در تمام جنگ ها در کنار رسول خدا(ص) و امیرالمؤمنین(ع) شرکت داشت و در جنگ صفین شهید شد.
[2] مالک بن تیهان از بزرگان صحابه بود که در جنگ بدر شرکت داشت و در جنگ صفین شهید شد.
[3] پیامبر (ص) به خزیمة بن ثابت انصاری لقب «ذوالشهادتین» داد. شهادت او به جای شهادت دو نفر به حساب می آمد.
[4] رجوع شود به کتاب الشیعه و الرجعه، نوشته مرحوم آیت الله محمدرضا طبسی، ج1: 158. در این کتاب در زمان رجعت خوبان برای یاری امام عصر(عج) به رجعت سلمان فارسی، مقداد و مالک اشتر اشاره شده است.
[5] برای آگاهی از ابعاد الاهی این شخصیت و علاقه مندی ایشان به امام خمینی(ره) و بالعکس، به بحث استاد رحیم پور ازغدی با عنوان تشیع انگلیسی، اسلام آمریکایی مراجعه شود.
[6] پخش مصاحبه با آیت الله جوادی آملی از سیما، در راهپیمایی روز قدس.