دکتر فربد فدایی؛ روانپزشک
بیمار روانی به چه کسی گفته میشود؟
بیمار روانی به کسی گفته میشود که از نظر کارکردهای روانی از جمله اندیشه، عاطفه، ادراک و رفتار دچار اختلال باشد. نزدیک به 300 نوع بیماری روانی وجود دارد که در چند گروه عمده طبقهبندی میشوند. از جمله بیماریهای خفیف روانی موسوم به حالات عصبی (روان نژندی یا به اصطلاح فرانسه آن نِوروزها) که در آنها اختلال کارکرد روانی جزئی است و شامل اضطراب، افسردگی خفیف، وسواس، ترس بیمارگونه از اشیا و موقعیتها (خوبی)، انواع هیستری و فراموشی با علت روانی میباشد. در این گروه از بیماریهای روانی درمان، ساده و نتیجه آن خوب است و معمولا بیماری دیگر عود نمیکند.
گروه دیگر، بیماریهای روانی شدید هستند که به آنها روانپریشی (جنون و یا به اصطلاح فرانسه پسیکوز) میگویند. در این بیماریها اختلال کارکردهای روانی شدید و فراگیر است و بیمار به اختلال در تفکر، عدم تناسب عواطف، توهم و هذیان و رفتارهای غیرعادی دچار میشود. برای درمان این بیماریها گاه نیاز به بستری در بیمارستان است. از انواع روانپریشیها میتوان به (روانگسیختگی) اسکیزوفرنیا، بیماری شیدایی – افسردگی (بیماری مانیک – دپرسیو)، اختلالات هذیانی (پارانوئید) و افسردگیهای شدید اشاره کرد. درمان این بیماریها ساده نیست و نیاز به داروهای گوناگون و گاه تشنج برقی میباشد؛ اما بیشتر بیماران با درمانهای مناسب بهبود مییابند. ع
دهای از آنان به درمان طولانیمدت برای جلوگیری از برگشت نشانههای بیماری نیاز دارند. گاه فشارهای روانی منجر به بیماریهای جسمی میشوند؛ از جمله افزایش فشارخون شریانی، زخمهای معده و اثنیعشر، آسم، آکنه (جوش غرور جوانی) و التهابهای عصبی روده که به آنها بیماریهای روانتنی گفته میشود.
اختلال شخصیت عبارتست از شیوه رفتاری محدود و معدود، انعطافناپذیر و نادرست. فرد در برخورد با تمام مسائل زندگی که هر چند همیشه اشکالات عمده برای وی پدید میآورد، اما او قادر به تغییر آنها نیست. غیر از این چهار گروه، گروههای دیگری از اختلالات روانی نیز وجود دارد که در اینجا از آنها صرفنظر میشود.
چه عواملی در ایجاد بیماریهای روانی نقش دارند و تاثیر وراثت و محیط چیست؟
در تحقیقات این شماره مشخص شده است که بیماریهای روانی دست کم دو عامل دارند؛ یکی زمینه مساعد و دوم فشار روانی که سبب آشکار شدن زمینه میشود. زمینه مساعد را میتوان به یک مخزن بنزین تشبیه کرد که بالقوه آماده انفجار است و فشار روانی یا استرس جرقهای است که موجب انفجار این مخزن بنزین میشود. زمینه بیماری ممکن است جنبه زیست – شناختی داشته باشد؛ برای نمونه، عوامل ارثی، ابتلا به بیماریهای گوناگون در دوره جنینی و شیرخوارگی، گاه عوامل روانشناختی زمینه را برای بیماری روانی مساعد میکنند؛ از جمله محیط سرد دوران کودکی، بیتوجهی به نیازهای مادی و عاطفی کودک، تحقیر و توهین کودک، آسانگیری یا سختگیری بیش از حد.
عامل فشار روانی (استرسور) هم مممکن است جنبه زیست – شناختی داشته باشند؛ برای نمونه، ابتلا به یک بیماری شدید عفونی میتواند زمینه بیماری روانی را که در فرد مستعد وجود دارد به صورت بالفعل درآورد و آشکار کند. گاهی نیز عامل فشار روانی جنبه صرفا روانشناختی دارد؛ مثلا ازدواج یا طلاق به عنوان عوامل استرسزا میتواند بیماری نهفته روانی را آشکار کند و بالاخره باید به نقش عوامل اجتماعی اشاره نمود که میتواند یک بیماری نهفته روانی را ظاهر کند. مهاجرت، تغییرات ناگهانی در نحوه زندگی و ارزشها، فقر شدید یا رسیدن ناگهانی به ثروت از جمله این عوامل هستند.
- برای پیشگیری از بیماریهای روانی چه میتوان کرد؟
برای پیشگیری از بروز بیماریهای روانی هم باید زمینه بیماریها را از بین برد هم از عوامل فشار روانی کاست. افزایش سطح بهداشت عمومی، مشاوره با پزشک پیش از ازدواج، در صورت موارد ارثی بیماری روانی، محیط خانوادگی گرم و دوستانه و شرایط مناسب اجتماعی از راههای پیشگیری از بیماریهای روانی محسوب میشود. پیش از پاسخ به این پرسش ذکر مقدمهای ضروری است: نیازهای اساسی جوانان در همه جای دنیا یکسان است. این نیازها باید در چهارچوب فرهنگ و قوانین هر جامعه برآورده شوند، در غیر این صورت جوانان دچار ناکامی، اضطراب، افسردگی و پرخاشگری خواهند شد. با توجه به این مقدمه باید گفت که شایعترین نوع اختلالات روانی در بین جوانان ایران انواع اضطراب و افسردگی است که خوشبختانه شدت ندارد.
- نقش دارو و مشاوره را در درمان بیماریهای روانی چگونه ارزیابی میکنید؟
مشاوره به موقع با روانپزشک یا روانشناس بالینی میتواند نقش موثری در پیشگیری از وخامت اختلالات روانی داشته باشد. با مشاوره میتوان وجود یا عدم وجود و گاهی زمینهها یا عوامل آشکارساز را تشخیص داد و احیانا برطرف نمود.برخی از بیماریهای روانی به وسیله رواندرمانی قابل معالجه است که از آن جمله به تعدادی از روان –نژندیها و مسائل موقعیتی و اختلالات شخصیت میتوان اشاره کرد.
- مهمترین عضو بدن در بروز بیماریهای روانی کدام است؟
دستگاه عصبی مرکزی، بهویژه مغز و به طور اختصاصیتر قشر مغز بیشترین نقش را در تعادل روانی یا در بیماری روانی دارد. در برخی موارد ضایعه منجر به بیماری روانی با چشم یا به وسیله دستگاههای تشخیصی قابل مشاهده است که به این گروه از اختلالات، بیماریهای روانی عضوی میگویند، اما بیشتر اوقات با امکانات موجود، ضایعه قابل دیدن وجود ندارد که در این موارد کارکرد مغز دچار اختلال شده و مغز دچار بیماری روانی کارکردی است. به جز دستگاه عصبی مرکزی، غدد درونریز هم نقش مهمی در تعادل یا عدم تعادل روانی دارند. اختلال در سایر اعضای بدن، مانند کبد یا کلیه نیز به طور ثانویه با تاثیری که بر مغز میگذارد میتواند موجب بیماری روانی شود.