ماهان شبکه ایرانیان

آلودگی روان - بخش دوم

داشتن کلام آلوده نه تنها اعتبار ما را نزد دیگران کم می‌‌کند و حتی از بین می‌‌برد بلکه انرژی ما را که بصورت کلام از وجود ما صادر می‌‌شود به‌تدریج کم و کمتر و آلوده و آلوده‌تر می‌‌کند.

آلودگی روان - بخش دوم

رکسانا خوشابی؛ کارشناس ارشد مشاوره

آلودگی‌های کلامی‌‌

متاسفانه کلام اکثر ما انسان‌ها آلوده شده است. اما چگونه؟ در واقع ما کلام خودمان را با دروغ گفتن، با بدگویی و اتهام وارد کردن به دیگران، با بیان حرف‌های تاریک و سیاه مانند کلمات زشت، کلمات تفرقه ‌‌ایجاد کن بین اطرافیان، کلمات متناقض، پراکنده و بیهوده گویی زیاد از حد، دادن قول‌هایی که بدان عمل نمی‌‌کنیم و در کل با گفتن حرف‌های منفی و مخرب آلوده کرده‌‌ایم. ‌‌این آلودگی‌های کلامی‌‌مانع می‌‌شوند که کلام انسان انرژی و قوت داشته باشد و بتواند در زندگی او منشا برکت شود. در حالی که اگر کلام ما نیز مانند بزرگان مورد مراقبت قرار بگیرد و از آلودگی‌ها پاک شود می‌‌تواند در زندگی ما موهبت‌های بسیاری بیافریند و‌‌ ایجاد کند.

داشتن کلام آلوده نه تنها اعتبار ما را نزد دیگران کم می‌‌کند و حتی از بین می‌‌برد بلکه انرژی ما را که بصورت کلام از وجود ما صادر می‌‌شود به‌تدریج کم و کمتر و آلوده و آلوده‌تر می‌‌کند. در ادیان و مذاهب، بر ضرورت پالایش کلام بسیار تاکید شده و گفته می‌‌شود که خردمندان کهن، مراقبت از کلام را تا ‌‌این‌جا مورد تاکید قرار می‌‌دادند که  همواره به شاگردان خود می‌آموختند که تنها زمانی لب به سخن باز کنند که بتوانند کلامی سازنده بر زبان آورند. آنان به علت آگاهی از خطر کلام مخرب، برای سنجیدن این‌که بر زبان آوردن کلامی، خردمندانه است یا نه، معیارهایی هم تعیین کرده بودند. معیار آنها این بود که:«‌آیا در کلامی که می‌خواهی به زبان‌آوری حقیقت هست؟ آیا در این کلام محبت هست؟‌ و آیا بیان آن ضرورت دارد؟ حتی اگر حقیقت دارد اما محبت ندارد، ‌پس بیان آن هم ضرورتی ندارد»!!!

می‌‌گویند مردی در بازار شهر،‌ مدام در حال حرّافی بود،‌ به‌ یکی غر می‌زد، چاپلوسی دیگری را می‌کرد،‌ با دروغ کالایش را گران‌تر می‌فروخت، به دیگری ناسزا می‌گفت و همسایه فروشنده خود را مسخره می‌کرد و خلاصه لحظه‌ای از سخن گفتن فارغ نمی‌شد. مرد ناشناس ولی خردمندی که شاهد رفتار او بود نزد او رفت و گفت: ای مرد مشورتی برای تو دارم، مرد با تعجب به ‌این ناشناس نگاهی کرد و گفت، بگو. ناشناس گفت حیوان درنده‌ای دارم که نمی‌‌‌دانم با آن چه کنم؟ آیا به نظر تو صلاح است آن را با خود به ‌این بازار بیاورم یا در شهر رها کنم؟‌ مرد باوحشت به ناشناس نگریست و گفت: مگر دیوانه شده‌ای؟‌ مسلم است که نمی‌توانی و نباید حیوان درنده‌ای را به همراه خود به‌این بازار بیاوری!‌ مگر نمی‌ترسی او مردم بازار، یا حتّی خود تو را بدرد و بخورد؟!!

خردمند ناشناس به او گفت: البته که می‌ترسم، منتهی در عجبم تو چگونه جراٌت کرده‌ای زبان درنده‌ خود را به همراه خود به بازار آوری، بدون آن‌که بترسی خودت یا دیگران را بدرد یا بخورد؟!! 

حضرت علی(ع)‌ نیز می فرمایند: زبان در دهان مانند حیوان درنده‌ای است. اگر رهایش کنی تو را می‌خورد و نیز می‌فرمایند که هیچ‌چیز سزاوارتر از این نیست که انسان زبان خود را به بند کشد و او را در دهان خویش زندانی کند. در واقع ادعاهای واهی و پرگویی, هر کلامی‌‌که مبنایش انکار حق و حقیقت باشد، کلامی‌‌که از روی تنفر گفته شود و انواع دیگر کلمات مشابه ‌‌اینها همگی ما را آلوده می‌‌کنند و از جمله‌ آلوده کننده‌های روح و روان ما به حساب می‌‌آیند. همان‌طور که حتما شنیده‌‌اید چند سال قبل آزمایشی بر روی بلورهای آب انجام شد و دانشمندان از آن عکس و فیلم نیز تهیه کردند.

وقتی که کلمات نیکو و کلمات کتب آسمانی بر روی ‌یک لیوان آب ادا می‌‌شد، بلورهای آب ‌‌این لیوان که با میکروسکوپ دیده شدند به بلورهایی منظم، زیبا و با اشکال بسیار جالب مبدل می‌‌شدند و زمانی که کلمات بد و شیطانی بر آب ادا می‌‌شد شکل بلورها نامنظم و زشت به چشم می‌‌خورد. روح و روان ما نیز وضعیت مشابهی را در مقابل کلمات پیدا می‌‌کند. کلمات آلوده ما را آلوده می‌‌کنند و کلمات نیکو زیبا باعث پالایش، زیبایی و اقتدار درونی ما می‌‌شوند. پس با واژه‌های آلوده خود را آلوده نکنیم. فقط آلودگی هوا نیست که باید برایش فکری کنیم بلکه کلا لازم است که از آلودگی و آلوده کننده‌ها پرهیز کنیم, خود را در معرض آنها قرار ندهیم و اجازه ندهیم که هر چیز و هر کسی روح و روان ما را که بزرگترین موهبت‌های زندگی‌مان محسوب می‌‌شود، آلوده کند.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان