نشان ولایت و جریان خاتم بخشی

در متن هر دینی یکسری اصطلاحات و کلمات، جایگاهی بسیار ویژه داشته و همواره مورد بحث و بررسی علما و اندیشمندان واقع شده است

در متن هر دینی یکسری اصطلاحات و کلمات، جایگاهی بسیار ویژه داشته و همواره مورد بحث و بررسی علما و اندیشمندان واقع شده است. کلمه ولایت در دین اسلام از جمله بحث برانگیزترین کلمات به شمار رفته و آیاتی که در آنها از این لفظ استفاده شده جزو آیات برجسته و شاخص به حساب می آیند مخصوصا در بین شیعیان که اینگونه آیات را سندی بر حقانیت عقیده ی خود می دانند. آیه 55 مائده که به آیه ی ولایت شهرت یافته از مهمترین آیاتی است که جهت اثبات ولایت علی ابن ابی طالب به کار می رود.
نشان ولایت و جریان خاتم بخشی

در متن هر دینی یکسری اصطلاحات و کلمات، جایگاهی بسیار ویژه داشته و همواره مورد بحث و بررسی علما و اندیشمندان واقع شده است. کلمه ولایت در دین اسلام از جمله بحث برانگیزترین کلمات به شمار رفته و آیاتی که در آنها از این لفظ استفاده شده جزو آیات برجسته و شاخص به حساب می آیند مخصوصا در بین شیعیان که اینگونه آیات را سندی بر حقانیت عقیده ی خود می دانند. آیه 55 مائده که به آیه ی ولایت شهرت یافته از مهمترین آیاتی است که جهت اثبات ولایت علی ابن ابی طالب به کار می رود.

شان نزول آیه ی شریفه
بر طبق روایات فراوانی که از طریق شیعه و سنی رسیده است، این آیه در شأن حضرت علی (علیه السلام) نازل شده است.در تفسیر مجمع البیان شأن نزول آن از عبد اللَّه بن عباس چنین آمده است: که روزى در کنار چاه زمزم نشسته بود و براى مردم از قول پیامبر صلی الله و علیه وآله حدیث نقل مى کرد ناگهان مردى که عمامه اى بر سر داشت و صورت خود را پوشانیده بود نزدیک آمد و هر مرتبه که ابن عباس از پیغمبر اسلام صلی الله و علیه وآله حدیث نقل می کرد او نیز با جمله" قال رسول اللَّه" حدیث دیگرى از پیامبر صلی الله و علیه وآله نقل مى نمود.
ابن عباس او را قسم داد تا خود را معرفى کند، او صورت خود را گشود و صدا زد اى مردم! هر کس مرا نمى شناسد بداند من ابوذر غفارى هستم. با این گوش هاى خودم از رسول خدا صلی الله و علیه وآله شنیدم، و اگر دروغ مى گویم هر دو گوشم کر باد، و با این چشمان خود این جریان را دیدم و اگر دروغ مى گویم هر دو کور باد، که پیامبر صلی الله و علیه وآله فرمود: "على قائد البررة و قاتل الکفرة منصور من نصره مخذول من خذله: على علیه السلام پیشواى نیکان است، و کشنده کافران، هر کس او را یارى کند، خدا یاریش خواهد کرد، و هر کس دست از یاریش بردارد، خدا دست از یارى او برخواهد داشت".
خداوندا! من محمد پیامبر و برگزیده توام، سینه مرا گشاده کن و کارها را بر من آسان ساز، از خاندانم على علیه السلام را وزیر من گردان تا بوسیله او، پشتم قوى و محکم گردد. ابوذر مى گوید: هنوز دعاى پیامبر صلی الله و علیه وآله پایان نیافته بود که جبرئیل نازل شد و به پیامبر صلی الله و علیه وآله گفت: بخوان، پیامبر صلی الله و علیه وآله فرمود: چه بخوانم، گفت بخوان إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا...
سپس ابوذر اضافه کرد: اى مردم روزى از روزها با رسول خدا صلی الله و علیه وآله در مسجد نماز مى خواندم، سائلى وارد مسجد شد و از مردم تقاضاى کمک کرد، ولى کسى چیزى به او نداد، او دست خود را به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا تو شاهد باش که من در مسجد رسول تو تقاضاى کمک کردم ولى کسى جواب مساعد به من نداد، در همین حال على علیه السلام که در حال رکوع بود با انگشت کوچک دست راست خود اشاره کرد. سائل نزدیک آمد و انگشتر را از دست آن حضرت بیرون آورد، پیامبر صلی الله و علیه وآله که در حال نماز بود این جریان را مشاهده کرد، هنگامى که از نماز فارغ شد، سر به سوى آسمان بلند کرد و چنین گفت:" خداوندا برادرم موسى از تو تقاضا کرد که روح او را وسیع گردانى و کارها را بر او آسان سازى و گره از زبان او بگشایى تا مردم گفتارش را درک کنند، و نیز موسى درخواست کرد هارون را که برادرش بود وزیر و یاورش قرار دهى و بوسیله او نیرویش را زیاد کنى و در کارهایش شریک سازى.
خداوندا! من محمد پیامبر و برگزیده توام، سینه مرا گشاده کن و کارها را بر من آسان ساز، از خاندانم على علیه السلام را وزیر من گردان تا بوسیله او، پشتم قوى و محکم گردد. ابوذر مى گوید: هنوز دعاى پیامبر صلی الله و علیه وآله پایان نیافته بود که جبرئیل نازل شد و به پیامبر صلی الله و علیه وآله گفت: بخوان، پیامبر صلی الله و علیه وآله فرمود: چه بخوانم، گفت بخوان إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا ...( مجمع البیان، ج 3، ص 324 و 325)
ولایت در آیه شریفه به چه معناست؟
عده ای از آنجا که از لحاظ سندی نتوانستند خدشه ای به این روایات وارد سازند با پذیرفتن اصل روایت، ولایت در آیه شریفه را به معنای دوستی پیامبر با حضرت علی گرفتند و استنادشان این است که در آیه ی 51 مائده (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَ النَّصارى أَوْلِیاء) و 57 مائده (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الَّذِینَ اتَّخَذُوا دِینَکُمْ هُزُواً وَ لَعِباً مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَ الْکُفَّارَ أَوْلِیاءَ) منظور از ولی دوست است پس در آیه 55 هم یک حکم عمومی آمده که همه وظیفه دارند یکدیگر را دوست داشته، به هم یارى رسانند.
واژه ی ولی در آیات 51 و57 به معنای دوست است تا بعد سرایتش دهیم به این آیه! بلکه در آن دو آیه نیز به معنای سرپرستی است. چرا که خداوند از پیروی کردن از یهود و نصاری نهی می کند نه صرف دوستی!
در حالی که اولاً بنابر روایات این آیه شأن نزول مستقلی دارد و ثانیاً این واژه در قرآن در بیشتر موارد به معنای سرپرستی آمده است و ثالثاً چه کسی گفته واژه ی ولی در آیات 51 و57 به معنای دوست است تا بعد سرایتش دهیم به این آیه! بلکه در آن دو آیه نیز به معنای سرپرستی است. چرا که خداوند از پیروی کردن از یهود و نصاری نهی می کند نه صرف دوستی!علاوه بر آنکه این ولایت در ردیف ولایت خدا و رسولش آمده است و هر سه در یک جمله ادا شده اند.از امام باقر علیه السلام چنین نقل شده است: خداوند پیامبرش را به ولایت على علیه السلام فرمان داد و بر او چنین نازل کرد: «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا ...» (مائده/ 5، 55) و خداوند ولایت (اولى الامر) را واجب ساخت. آنان نمى دانند این ولایت چیست؟ پس خداوند به محمد صلى الله علیه و آله فرمان داد ولایت را براى آنان تفسیر نماید؛ همان گونه که نماز و زکات و روزه و حج را تفسیر مى کند. چون این فرمان رسید، حضرت دلتنگ شد و نگران بود که مردم از دینشان برگردند و وى را تکذیب کنند؛ پس به پروردگارش رجوع، و خداوند چنین وحى کرد: «یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ» (مائده/ 5، 67) حضرت امر ولایت را به فرمان خدا آشکار ساخت و به معرّفى ولایت على علیه السلام در روز غدیر خم پرداخت ... و به مردم دستور داد تا حاضران به اطلاع غایبان برسانند.
حضرت محمد (صلی الله علیه وآله) درخطبه غدیر به این آیه استناد می کنند و می فرمایند:فَأُعْلِمَ کُلَّ أَبْیَضَ وَ أَسْوَدَ أَنَّ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ علیه السلام أَخِی وَ وَصِیِّی وَ خَلِیفَتِی وَ الْإِمَامُ مِنْ بَعْدِی الَّذِی مَحَلُّهُ مِنِّی مَحَلُّ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِیَّ بَعْدِی وَ هُوَ وَلِیُّکُمْ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى عَلَیَّ بِذَلِکَ آیَةً مِنْ کِتَابِهِ- إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُوْتُونَ الزَّکاةَ وَ هُمْ راکِعُونَ وَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ ع أَقَامَ الصَّلَاةَ وَ آتَى الزَّکَاةَ وَ هُوَ رَاکِعٌ یُرِیدُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِی کُلِّ حَال ...(الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسی)، ج 1، ص: 59)
على بن أبیطالب برادر و وصى، و خلیفه و امام بعد از من است، و او در نزد من همان جایگاه هارون در نزد موسى را داراست، جز اینکه پس از من پیامبرى نخواهد بود و او پس از خدا و رسول، ولى و سرپرست شماست و خداوند متعال در این خصوص آیه اى بدین مضمون بر من نازل فرموده که: «همانا دوست و سرپرست شما خدا است و پیامبرش و کسانى که ایمان آورده اند، آنان که نماز را برپا مى دارند و زکات مى دهند در حالى که در رکوعند- مائده: 55» و آن همان على بن أبیطالب است که نماز بپاى داشته و زکات پرداخته در حالت رکوع، و اوست که پیوسته و در همه حال متوجّه خداوند بوده و در تمام امور او را در نظر مى گیرد.

علیرضا تقوی زاده


منبع : تبیان
قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان