ماهان شبکه ایرانیان

شکست وفاق در سرنوشت ایرانیان از مشروطه تا کنون/ تاریخ فقدان؛ وفاق هم مثل مجلس مان است / چرا تلاش ها برای زیست مدرن در ایران به شکست انجامیده؟

به مجلس ها کنونی و ادوار گذشته و نمایندگان نگاه کنید. اغلب کارچاق کن هستند. وزرا را بیچاره کرده اند، که البته نه فقط امروز همیشه این گونه بوده است، و از آن طرف هم مردم را . یعنی اساسا نگاه و کار قانونگذاری وجود ندارد. از این رو وفاق هم از این دست از مسائل است.

شکست وفاق در سرنوشت ایرانیان از مشروطه تا کنون/ تاریخ فقدان؛ وفاق هم مثل مجلس مان است /  چرا تلاش ها برای زیست مدرن در ایران به شکست انجامیده؟

 فروزان آصف نخعی: دکتر محمدعلی اکبری استاد تاریخ دانشگاه شهید بهشتی در نشست «امکان و امتناع وفاق؛ به مثابه یک مسئله تاریخی»، خانه اندیشمندان علوم انسانی به موضوع وفاق بر اساس مسئله «تاریخ فقدان» نگاه می کند، به این معنا که ایرانیان برای انتقال از زیست قدمایی به زیست مدرن با وجود ایجاد نهادهای مدرن همواره شکست خورده اند مانند این نمایندگان مجلس به جای قانونگذاری اغلب به امور دیگر می پردازند. 

مقدمه ای روش شناسی؛ رشته تاریخ به مثابه وقایع شناسی یا مسئله شناسی

اکبری در ابتدای سخن خود رویکردش را برای ورود به مطرح کرد. او گفت: «ابتدا مایلم رویکرد خود را برای ورود به بحث عرض بکنم. من فکر می کنم که وظیفه مورخان در روزگار ما گفتن تاریخی از مسئله است. و نه گفتن از دوران های تاریخی.  این مرز بسیار مهمی است که مواجهه مورخ را با امر تاریخی در دو اردوگاه بزرگ از یکدیگر متمایز و نوع نگاه ما را تعیین می کند. مورخان به لحاظ عرفی و در سنت خودشان علی العموم موضوع کارشان مطالعه رخدادها و پدیده ها در دوران های تاریخی است. اما من معتقدم وظیفه امروز مورخان گفتن تاریخی از مسئله است.»

او برای روشن شدن بحث خود افزود: «قدری این دو را به عنوان مدخل بحث توضیح می دهم. سپس وارد بحث خواهم شد. گفتن تاریخی نه به معنای روایت کردن آن چیزی است که رخ داده است یعنی همان کاری که علی الاصول مورخان انجام می دهند. گفتن هم نیست. گفتن تاریخی نوعی مواجهه با امر واقع است که در این جا آن چیزی که ما پیش روی خود داریم گفتن تاریخی از مسئله است.»

این استاد دانشگاه در ادامه با طرح این سوال که «گفتن تاریخی از مسئله چگونه گفتنی است؟ چگونه از مسئله سخن بگوییم که گفتنی تاریخی به عمل بیاوریم؟» با ایجاد تمایز میان زمان و زمانه گفت: «من میان زمان و زمانه تفاوت قائل می شوم. تاریخی بودن هم معنای زمانی دارد به معنای کورنولوژیک  chronologic آن، و هم معنای زمانه ای دارد. در معنای زمانه ای هست ، در مواجهه ما با مسئله، صورت تاریخی به آن می دهد. لذا امروز مورخان وقتی کار مورخانه انجام می دهند که بتوانند به نحو تاریخی از مسئله ها سخن بگویند.»

اکبری در ادامه با اشاره به نکته دوم بحث خود به شیوه فهم مسئله ها پرداخت و گفت: «مسئله ها در دو روایت صورت بندی می شوند. روایتی که به مسئله ها وجه عینی می دهد. و سویه دیگری که مسئله ها را برساخته های محققان می‌داند. من باورم این است که در میانه این دو، میانه راهی هست که مسئله‌ها نه آن گونه که ادعا می‌شود، عینیت به معنای خام دارند و نه آن گونه که در سویه دیگری ادعا می‌شود، که مسئله‌ها بر ساخته‌های صرفاً ناشی از گرایش‌ها،  ایدئولوژی‌ها  و تلقی‌های طراحان مسئله است. آن چه مسئله را مسئله می کند، در یک رابطه دیالکتیکی، میان وضعیت عینی و نحوه فهم وضعیت عینی از سوی مورخان است. یعنی ما موضوعاتی را مسئله مند می کنیم، اما این مسئله مندی تماما بر اساس نوعی گرایش ها یا خوانش های ایدئولوژیک و امثالهم نیست بلکه پایی بر روی زمین و پایی بر روی امر واقع دارند.» 

وفاق مثابه زیست مدرن

این مورخ تاریخ در ادامه با توضیح «این دو وجهه نظر» به سراغ طرح بحث خود در باره وفاق رفت و گفت: «از نظر تاریخی و به مثابه یک مسئله، اگر بخواهم از وفاق، گفتنی تاریخی و مورخانه داشته باشم، باید بگویم وفاق، دقیقا نوعی زیستن در جهان مدرن است و مرز آن با آن‌چه که جهان قدمایی می نامیم، باید در این بحث روشن باشد. بحث وفاق ناظر به اشکال زیستن در جهان پیشامدرن نیست. بلکه ناظر به زیستن در جهان مدرن است؛ چه زیستن در متروپل، و چه زیستن در پیرامون و جهان های دیگری که ما رابه جهان مدرن ارتباط و یا ما را در فضا و مناسبات مدرن قرار می دهد. یعنی هر نوع زیستن اجتماعی را یا سویه ای از زیستن اجتماعی را در همه جوامع، در همه ادوار تاریخی بخواهد دربر بگیرد این در واقع نوعی انحلال معنا و بسیط کردن معنا است در حد و اندازه ای که امکان فهم و گفت و گو را از ما باز می ستاند.»

 او افزود: «به این علت می گویم در تلقی ای که بنده دارم، فارغ از این که چه محتوایی را فعلا برای وفاق قائل هستیم، گفت وگو درباره موضوعی به نام وفاق، گفت و گو  درباره جهان مدرن و پدیده های جهان مدرن است. جهان مدرن نوعی زیستن با هم در جامعه با فرض کردن تفاوت ها و اختلاف مشرب ها و اختلاف منافع است. مسئله ای که گویی وفاق قرار است در جهان مدرن به آن پاسخ بدهداین است که چگونه می توان جامعه ای ساخت که تفاوت ها، اختلاف ها، تعارض ها، اختلاف منافع ها به عنوان یک امر وجودی در این جامعه مورد پذیرش قرار گرفته و درعین حال در جامعه زیست با هم، و به تعبیری با هم بودگی را در جامعه داشته باشیم؟ به نظر می آید این پروبلماتیکی است که اساسا جهان مدرن باهاش مواجه است. چون جهان های پیشا مدرن به یک معنا به دلیل سلسله مراتب عمودی که دارند، معمولا تعارض ها و تفاوت ها را در خودشان حل می کنند و به نوعی، تفاوت ها و تعارض ها به رسمیت شناخته نمی شوند. یا صلح کلی یا جنگ کلی در میانه است.» 

اکبری در ادامه بیان تفاوت میان جهان مدرن و پیشا مدرن گفت: «اما جهان مدرن این فرض را مطرح می کند که نمی شود چه در سطح فردی و چه در سطح گروه های اجتماعی، تفاوت ها و تعارضات منافع را، از جامعه زدود. با فرض این، حالا این سوال مطرح می شود که چگونه می توان جامعه کل را سامان داد؟ با فرض این، چگونه می توان در واقع سطحی را بر فراز این ها قائل شد که جامعه بتواند با تمسک به آن، امکان زیست داشته باشد. با هم بودگی در عین تعارضات داشته باشد؟».

مشروطه عصر تاسیس دوران مدرن ایران

این استاد دانشگاه با بیان این که با بحث به رسمیت شناخت تکثرات، از زمان مشروطه آشنا شدیم، می گوید: «ما با این تجربه از زمان مشروطه در ایران آشنا و برای نخستین بار، به طور جدی با آن روبه رو شدیم. افراد جامعه، شهروندان صاحب حقی هستند که به آن ها این موقعیت را می دهد تا منافع، تعلقات و گرایش های خو را اولا به نحو وجودی و اثباتی داشته باشند و ثانیا جامعه سیاسی ما با چنین فرض و مبنایی، به حیات خود ادامه بدهد.» 

اکبری نتیجه می گیرد: « از این رو معتقدم مشروطه به این معنا عصر تاسیس یک وضعیت تاریخی کاملا متفاوت با آن چه که ما در پیشینه تاریخی خودمان داریم در ایران است. و داستان از همین جا آغاز می شود. یک بررسی بلند تاریخی از آن زمان تا کنون به ما نشان می دهد علیرغم همه کوشش های حقوقی، و فکری صورت گرفته، جامعه ما در کنار آمدن با اختلاف ها، تعارض ها و منافع در لایه ها و سویه های مختلف هست ناکام مانده است، از این منظر برای من مورخ تاریخ وفاق تاریخ فقدان است؛ یعنی چیزی که نداریم. البته این موضوع من مورخ را با یک چالش اساسی مواجه می کند به این معنا که مورخ در باره امر واقع صحبت می کند، چطور می شود تاریخ فقدان گفت؟» 

او افزود: «اتفاقا این چالش است که ما را با صورت مهمی از یک بحران تاریخی روبه رو می کند. ما از مشروطه به بعد از جمله در انقلاب اسلامی، و تاسیس جمهوری اسلامی و دیگر مراحل، تماما در مقام تاسیس هستیم. اما تاسیسی که متعین نمی شود. بنابراین از این زاویه اگر ببینیم، تاریخ فقدان است. ما امروز در مطالعه تاریخی، بیش از هر چیز، به ژانر تاریخ نگاری و تاریخ فقدان نیازمندیم. فقدان ها زیاد هستند. یکصد و اندی سال دنبال تحقق چنین جامعه ای هستیم ، برای آن صورت حقوقی اش را نیز فراهم کردیم، مانند این که پارلمان داریم.»  

رفتن به سمت تحقق شکل به جای محتوا 

اکبری در ادامه به به محتوای ورود به بحث پارلمان پرداخت و گفت: «مبنای پارلمان چیست؟ مبنای پارلمان، سازوکاری است برای ساختن یک جامعه کل که بتواند اختلاف ها ، تعارض ها ، و تفاوت های موجود را نمایندگی بکند. یعنی سازوکاری که تضادهای اجتماعی را ازوجه آنتاگونیستی اش به سازش پذیر بودن منتقل کند. من معتقدم ما نام این ها را داریم. در حقیقت تاریخ فقدان مجلس، احزاب ، و جامعه مدنی  را باید نوشت، زیرا به معنای دقیق کلمه امکان تاسیس پیدا نکرده اند. یا اگر گام هایی در جهت تاسیس برداشتند، نتوانستند آن را تداوم ببخشند. در مقابل سرتاسر زندگی اجتماعی جدید ما، مبتنی است بر "تنازع و تنافر". یعنی نه فقط نتوانستیم زندگی مبتنی بر وفاق را به معنای سطح برین آن زیرین تعارض ها و تضادها، یعنی عرصه جامعه کل ایجاد بکنیم، بلکه در همه عرصه ها صورت های از مناسبات و روابط مبتنی بر تنازع ایجاد کردیم. در سطح جامعه مدنی همه جبهه های سیاسی، احزاب و تشکل های سیاسی که بعد از مشروطه به بعد ایجاد شده اند، همگی نافرجام مانده اند و شکست خورده اند. من به این ها تاریخ فقدان می گویم. ما تا تاریخ فقدان نگوییم، امکان گفت و گو در باره امکان و یا امتناع چیزهایی مانند وفاق را نخواهیم داشت. وقتی می توانیم در باره این ها گفت و گو کنیم که از منظر و از موضع درستی وارد موضوع بشویم. این به آن معناست که ما در تاریخ شکل مجالس را داریم و ولی محتوای آن نداریم.» 

چرا ایران مجبور شد مدرن شود؟

این پژوهشگر حوزه تاریخ ادامه داد: « اما نکته دیگر راجع به وضعیت ایران؛ ما به دلیل موقعیت تاریخی خود نمی توانستیم در جهان قدمایی باقی بمانیم به ناچار به جهان جدید پرتاب شدیم. جبر زمانه، ما را به این سمت می برد، و همین ما را در وضعیتی قرار داد که انتقال موسساتی مثل مجلس ، احزاب، تشکل ها و نهادهای مدنی را به ساده ترین شکلی به داخل انجام دادیم یا دولت با وزارتخانه های مدرن ایجاد کردیم، اما هیچ از این نهادها به لحاظ کارکردی، کارکردهایی را که در جهان مدرن داشتند در این جا نداشتند. من از این وضعیت، آلیس در سرزمین عجایب تعبیر می کنم. از این رو به دلیل مجموعه مناسبات و زیرساخت های جهان ایرانی، و با جبر پرتاب شدگی شان به این جهان، آن ها را در یک وضع دیگری قرار می داد و کارکرد دیگری پیدا می کردند.» 

اکبری در ادامه شاهد مثال خود را پارلمان یا مجلس کنونی قرار داد و گفت: «به مجلس ها کنونی و ادوار گذشته و نمایندگان نگاه کنید. اغلب کارچاق کن هستند. وزرا را بیچاره کرده اند، که البته نه فقط امروز همیشه این گونه بوده است، و از آن طرف هم مردم را . یعنی اساسا نگاه و کار قانونگذاری وجود ندارد. از این رو وفاق هم از این دست از مسائل است.» 

او سپس به «دو بیان از وفاق» اشاره کرد و گفت: یک وفاق به معنای همه بامن، به نوعی نگاه انحلالی آن چنان که مطرح می شود، و تعبیر قدیم اش مبتنی بر وحدت است. و دیگری وفاق، رمزی بوده برای فریبکاری برای مخالفان نگاه نخست. همین الآن اگر نگاه کنید، کسی که واژه وفاق را به کار می برد، اگر مقداری موضع انتقادی داشته باشد، مورمورش می شود. حس می کند از وفاق گفتن به معنای انحلال در یک وضعیت است. در حالی که جوهر وفاق، ساختن جامعه کل با حفظ تفاوت ها، تعارض ها، اختلاف ها ، گرایش ها، بینش ها و جریانات مختلف اجتماعی و سیاسی است.»  

جمعبندی

این استاد دانشگاه در جمعبندی که به عمل آورد گفت: «از این که قدری کلی صحبت کردم، پوزش می خواهم، می خواستم بیشتر، منظورم را از این بیان این گونه بگویم که می خواهیم در باره وفاق صحبت بکنیم من به عنوان مورخ ترجیح می دهم که آن را به عنوان یک مسئله ببینم و مسئله در این جا به نظر من تاریخ فقدان است.»

بیشتر بخوانید:
 ناهماهنگی میان دولت و کارشناسان وزارت اطلاعات در باره اف‌ای‌تی‌اف / نبود وفاق در دولت پزشکیان؛منازعه، مادر شکاف ملت دولت / صدا وسیما علیه وفاق
 پروژه وفاق پزشکیان شکست خورده و دولت او «تنها» شده، تنهاترین دولت پس از انقلاب/ راه‌حل مسعود این است که...
هشدار دلاوری:خارجی ها به مرحله ضربه به موجودیت ایران نزدیک شده اند/ نگوییم دو فیلتر شده ها را آزاد کنیم تا بعد ببینیم چی می شه

216216

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان