،
بهنظر شما تا چه سنی میتوان ترسهای کودک را نادیده گرفت؟ آیا ترس مقتضای سن کودک است؟ حتما کودک شما هم با ترسهایی مواجه است؛ ترس از افراد غریبه، تاریکی، حیوانات، توفان یا هر چیز متفاوت و جدید.
برای به حداقل رساندن ترس در آنها راهنماییهایی برایتان دارم. قبل از هر چیز باید بدانید که هر ترسی سن و الگوی مخصوص به خود را دارد. بهعنوان نمونه، ترس از صداهای بلند در 2 سالگی به اوج میرسد. اشیای بزرگ مانند قطار، وسایل پرسروصدا مانند جاروبرقی و... او را میترساند اما اگر ترس، شکل نمادین خود را داشته باشد، نیازی به نادیده گرفتن آن وجود ندارد. وقتی تشویش کودک آنقدر جدی است که جلوی تواناییهای او را میگیرد، مداخله والدین ضروری است.
بسیاری از کودکان خردسال 3، 4 یا 5 ساله از تاریکی میترسند اما اگر فرزند شما خواب راحتی در شب ندارد، مداخله شما مناسب و ضروری است. همانطور که نادیده گرفتن ترسهای بچهها منطقی نیست، هیچگاه نباید به ترسهای آنها واکنش بیش از حد نشان دهید. در واقع، پاسخ منطقی و رفتار متعادل شما میتواند جلوی پیشرفت ترس را بگیرد. مسخره کردن، عصبانی شدن و انتقاد بیموقع، اضطراب کودک را افزایش میدهد. برای نمونه، جملاتی نظیر «چه بچه ترسویی!» یا «بچه گربه به اون کوچولویی که کاری با تو نداره!» تاثیر منفی دارند چون کودک مجبور میشود ترس خود را مخفی کند، نه اینکه آن را به فراموشی بسپارد.
توجه و همدردی بیش از حد نیز نادرست است. اگر در پی بروز ترس او را در آغوش بکشید و نوازش کنید به او پیام میدهید که خطر واقعی است. مردی که هنوز از گربهها میترسد، تاکنون فرصت مناسبی برای برقراری ارتباط صحیح با حیوانات نداشته است. والدین او، در زمان کودکیاش، احتمالا با نزدیک شدن یک گربه، او را در آغوش میگرفته و میگفتهاند: «نترس! نمیذارم گربه نزدیکت بشه!» و اینچنین ترس او را ریشهدار کردهاند. نکته بعدی حمایت کردن از کودک است. به او اطمینان بدهید هیولایی در زیر تختخوابش نیست و او را تشویق کنید در حضور شما زیر تخت را نگاه کند. نیازی نیست در مورد هیولا نطق کنید.
کلید اصلی کمک به کودکان برای از بین بردن ترس آنها، تحسین و تشویق در انجام رفتارهای جسورانه است. اگر او برای مواجه شدن با یک حیوان یا موقعیت جدید از کنار شما برمیخیزد، تشویقاش کنید. او را در آغوش بگیرید و به او لبخند بزنید تا از این تایید شما حس خوبی پیدا کند. یادتان باشد اگر ترس کودک، فعالیتهای زندگیاش را مختل میکند، تلاش شما باید بیشتر باشد. کمک خواستن از افراد متخصص و کارشناس میتواند راهگشا باشد.
پی نوشت ها :
*روانپزشک کودک و خانواده
منبع:www.salamat.com
/خ