ویدا جوان بازیگری را با حضور در سریال محبوب «زمانه» به کارگردانی حسن فتحی آغاز کرد و پس از آن در سریال پرمخاطب «پژمان» در نقشی کمدی ظاهر شد. این بازیگر جوان و مستعد سال گذشته سریال «ماه و پلنگ» را روی آنتن داشت و حالا به چهره ای شناختهشده در دنیای بازیگری تبدیل شده است. به بهانه بازی او در سریالهای موفق به سراغ این بازیگر با انگیزه و خوشرو رفتیم و گپ و گفت صمیمانهای با او داشتهایم که در ادامه می خوانید. با بنیتا همراه باشید.
خانم جوان چطور وارد حرفه بازیگری شدید؟
همسرم ایلا در رشته بازیگری درس خوانده است و از وقتی با هم آشنا شدیم مرتب به من میگفت که استعداد بازیگری دارم اما من ترجیح میدادم همان کارهای هنری خودم را که شخصی بودند دنبال کنم و دیدگاهم به بازیگری اصلا به شکل امروز نبود. ضمن اینکه هیچ علاقهای به شهرت نداشتم و دلم میخواست راحت زندگی کنم، هرچه دوست دارم بپوشم، راحت به مکانهای عمومی بروم و خلاصه خیلی درگیر مسایل مربوط به شهرت نباشم. تا اینکه زمان فیلمبرداری یک فیلم به پشت صحنه کار رفتم تا به همسرم کمک کنم. حضور در پشت صحنه آن کار برایم خیلی جذابیت داشت و با خودم فکر کردم چقدر دلم میخواهد جای بازیگری باشم که جلوی دوربین است. مدام با خودم فکر میکردم اگر جای آن خانم بازیگر بودم اینطور بازی میکردم، آن حرکت را انجام نمیدادم و ...(میخندد) حضور در پشت صحنه آن فیلم و اصرارهای همسرم باعث شد به کلاسهای بازیگری آقای سمندریان بروم. البته پیش از آنکه وارد کلاسهای تئاتر شوم در چند کار باهمسرم نقشهای کوتاه داشتم، مثلا در فیلم «گزارش یک جشن» اقای حاتمی کیا با هم بازی داشتیم. در اواخر کلاسهای استاد سمندریان هم بازی در سریال «زمانه» به من پیشنهاد شد و با نقشی بلند وارد تلویزیون شدم.
شما با ایفای نقشی جدی وارد دنیای بازیگری شدید اما در چند کار کمدی هم بازی داشتید. بازی کدام ژانر برایتان جذابتر است؟
همانطور که گفتید با نقشی جدی وارد تلویزیون شدم اما بعد از آن در چند کار کمدی بازی کردم. شخصا بازی در ژانرهای مختلف را دوست دارم و با اینکه پس از سریال «زمانه» پیشنهادهای بازی بسیاری داشتم در نهایت بازی در سریال «پژمان» را به خاطر تفاوت نقش پذیرفتم اما راستش بازی در کارهای کمدی چندان برایم جذاب نیست. «پژمان» سریال خوبی بود و خیلی دیده شد اما من را از ژانر اصلی یعنی درام دور کرد و بعد از آن پیشنهادهایم در زمینه بازیگری بخصوص در نقشهای جدی کم شدند.
ظاهرا کار مدلینگ هم انجام دادهاید. از تجربهتان در این زمینه بگویید.
قبل از بازیگری مدلینگ را تجربه کردم. اما از زمانی که به صورت جدی وارد بازیگری شدم دیگر کمی محافظهکار شدم و هیچ کار دیگری را قبول نکردم(می خندد) به هرحال قوانین کشورم را میدانم و هرگز بازیگری را به خاطر مدلینگ رها نمیکنم. ماجرای مدلینگ هم به این صورت بود که یکی از دوستانم که در زمینه طراحی لباس فعال هستند و من هم همیشه از لباسهایی که طراحی میکنند میخرم و استفاده میکنم، از من خواستند تا با لباسها برای تبلیغاتشان عکس بگیرم. من هم چون خیلی دوست داشتم به ایشان کمک کنم پذیرفتم.
به نظرتان داشتن چهره زیبا تا چه حد میتواند به ورود علاقمندان بازیگری به این حرفه کمک کند؟
فکر میکنم چهره مناسب برای یک بازیگر و ورود به دنیای سینما مهم است. منظورم از چهره خوب صرفا زیبایی نیست بلکه کاریزماتیک بودن یک چهره اهمیت دارد. یک کارگردان وقتی میخواهد بازیگری را برای نقشی انتخاب کند ابتدا به این فکر میکند که بازیگر میتواند مخاطب را جذب کند یا نه؟ به هرحال در کار تصویرجذابیت بصری در همه زمینه ها مهم است و بازیگر هم از این قاعده مستثنی نیست.
چقدر اهل ورزش و تغذیه سالم هستید و رعایت این موراد را تا چه حد برای یک بازیگر ضروری میدانید؟
همیشه در زندگیام ورزش کردهام اما شکل و شیوه منظمی نداشته. مثلا دو ماه به باشگاه میروم و بعد رها میکنم یا مثلا مدتی کلاس تیآرایکس میرفتم اما منظم ادامه ندادم. در مورد تغذیه هم اوضاع همینطور است. به لحاظ تغذیه هم خیلی بدغذا هستم (میخندد) مثلا ممکن است بیست و چهار ساعت غذا نخورم و حتی گرسنه هم نمیشوم. کلا غذا و تغذیه برایم در اولویت نیست. اما وقتی برای سریال «ماه و پلنگ» قرارداد بستم سعی کردم کمی از نظر تغذیه منظمتر شوم و به اصطلاح به خودم برسم (میخندد).
به هرحال با بالا رفتن سن هم باید با ورزش و تغذیه خود را جوان نگه داریم و هم اینکه مراقب سلامتیمان باشم. در کار بازیگری سلامتی و اهمیت دادن به آن خیلی مهم است. این کار فرصت بیمار شدن را به کسی نمیدهد. یعنی یک بازیگر نمیتواند مثل بقیه مشاغل بگوید امروز مریض هستم و سر کار نمیآیم. یک بازیگر حتی وقتی مریض باشد باید سرکار حاضر شود مگر اینکه واقعا رو به موت باشد (میخندد) به خاطر همین سعی میکنم مرتب از قرصهای ویتامین استفاده کنم و حتما در روز میوه و سبزیجات بخورم. دست کم روزی بیست دقیقه روی تردمیل میدوم و تصمیم دارم بعد از پایان فیلمبرداری ابتدا شنا را آغاز کنم و بعد که بدنم کمی آمادهتر شد سراغ ورزشهای قدرتی بروم.
بازیگری چقدر برایتان مهم است و آیا به این حرفه به عنوان کار دایمی تان نگاه می کنید؟
هیچوقت به هیچ شغلی به عنوان کار دایمیام نگاه نمیکنم و همه چیز برایم جنبه تجربه دارد. یعنی با خودم میگویم تا زمانی این کار را ادامه میدهم که برایش انرژی بگذارم و از آن انرژی بگیرم. بازیگری هم تا به اینجا برایم حکم تجربه را داشته است و هنوز هم آن را دوست دارم و برایم جذاب است اما اگر روزی حس کنم که به ذهن و روحم آسیب میزند حتما آن را رها میکنم. البته چون حسابداری خواندهام همیشه کمی هم اهل حساب و کتاب هستم (میخندد) نقاشی را واقعا دوست دارم اما دوستان نقاشم را میبینم که از نظر هنری در جایگاه خیلی بالایی قرار دارند اما از نظر مالی جایگاهشان واقعا در شأن کار و هنرشان نیست. به همین خاطر این هنر را خیلی دلی دنبال میکنم. اتفاقا چند روز پیش کلی رنگ و بوم خریدم و طرح اولیه را هم زدم. به محض اتمام فیلمبرداری نقاشی را آغاز میکنم.
به جز بازیگری چه هنرهایی دیگری را تجربه کردهاید؟
قبل از اینکه بازیگر شوم مدلینگ، طراحی و دوخت لباس، نقاشی، کار با چوب و نقاشی دیواری را تجربه کردهام و حتی روی دیوار مهد کودک و لابی ساختمانها هم نقاشی کشیدهام. اگر بازیگر نمیشدم در حیطه طراحی و دوخت لباس فعالیت میکردم و فکر میکنم در این زمینه حتما حرفهایی هم برای گفتن داشتم. قبلا با تکههای چوب اکسسوارهایی مانند لوستر، قاب عکس، آباژور و ... ساختهام و خیلی دلم میخواهد روزی کارگاه داشته باشم و با چوب وسیلههای مختلف بسازم. اما از آنجایی که بازیگری شغلی وقتگیر و تماموقت است فعلا تمرکزم را روی این کار گذاشتهام. در کل یک هنرمند و یک آرتیست هیچوقت بیکار نمیماند و میتواند گلیم خودش را از آب بیرون بکشد.
خوشبختانه از لحاظ مالی آدم زیادهخواهی نیستم و خرج معاشم را میتوانم از راههای دیگری تامین کنم. مثلا اگر همین الان به من بگویند که ممنوعالکار هستم با اینکه قطعا ناراحت میشوم اما میدانم از هنرهای دیگری غیر از بازیگری هم میتوانم پول دربیاورم و حتی لذت بیشتری ببرم.
اگر دوست داشته باشید میتوانید سری هم به مطلب «گفتوگوی بنیتا با ساناز سماواتی» بزنید.