از زمانی که ریزگردها مهمان همیشگی مردم ایران شد، راهحلهای متفاوتی برای مقابله با آن هم از سوی کارشناسان داخلی و خارجی پیشنهاد شد. 13 سال از آخرین مالچپاشی در کرمان میگذرد.
به گزارش ، وقایع اتفاقیه نوشت: در این سالها سعی شد با کاشت درخت و طرحهای مبتنیبر جوامع محلی، جلوی بیابانزایی گرفته شود اما این طرحها بینتیجه ماند. مالچپاشی اما همواره یکی از پرنقدترین این راهها بود. راهحلی که بار دیگر برای مقابله با ریزگردهای جنوب کرمان پیشنهاد شده از سوی مسئولان استان پیشنهاد شده است. فروردین امسال بود که استاندار خبر داد ادامه عملیات مالچپاشی به دلایل علمی از شهریور دوباره ازسرگیری خواهد شد. به گفته او برخلاف کارشناسان محیطزیست که مالچپاشی را خیانتی بزرگ میدانند، مالچپاشی هیچگونه آثار زیانباری ندارد و آگاهیبخشی لازم در آن زمینه باید به جامعه داده شود. معاون منابع طبیعی و آبخیزداری جنوب کرمان روز گذشته از مالچپاشی دو هزار هکتار از عرصههای بیابانی رودبار جنوب و قلعهگنج در نیمه دوم سال جاری خبر داده است.
کرمان، پیشرو در بیابانزایی
استان کرمان بیش از 6,6 میلیون هکتار مساحت بیابانی دارد؛ بیابانهایی وسیعتر از دیگر مناطق کشور. پدیده فرسایش بادی و چرای مفرط دام، افت سطح آبهای زیرزمینی و پدیده خشکسالی، تهدید دریاچه سدهای بزرگ توسط رسوب ناشی از فرسایش آبی و وابستگی 90 درصد بخش صنعت، شرب و کشاورزی به منابع آبهای زیرزمینی، مهمترین دلایلی است که بیابانهای کرمان را هرروز وسیعتر از گذشته کرده است. مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری کرمان دو سال پیش گفته بود که سالانه 15 هزار هکتار به عرصههای بیابانی کرمان افزوده میشود. پوشش گیاهی مراتع استان کرمان بهدلیل زیادبودن تعداد دام در این مناطق، تحلیل میرود و مراتع از درجه دو به درجه سه و از
نیمه فقیر به فقیر و درنهایت به بیابان تبدیل میشوند. تخریب اراضی منابع طبیعی در شمال استان کرمان، طی 30 سال گذشته زیاد بوده و بروز پدیده گردوخاک و ریزگردها نیز نتیجه همین تخریبهاست.
تجویز دوباره مالچپاشی
علی قادری، معاون منابع طبیعی و آبخیزداری جنوب کرمان میگوید: به منظور تثبیت پهنههای ماسهای، شنهای روان و کنترل فرسایش بادی تاکنون فعالیتهای گستردهای مانند عملیات بیولوژیک «نهالکاری و بادشکن زنده»، بیومکانیک «مدیریت هرزآب توأم با نهالکاری»، ترسیب کربن و توانمندسازی جوامع محلی انجام شده که از جمله مهمترین اقدامات مؤثر و کارآمد در راستای تحقق اهداف فوق، عملیات مالچپاشی است. براساس برنامهریزی و رایزنیهای انجام شده، حدود دو هزار هکتار از عرصههای مستعد بیابانی شامل تپهها و پهنههای ماسهای در شهرستانهای رودبار جنوب و قلعهگنج در نیمه دوم سال جاری با اعتبار بیش از 200 میلیارد ریال از محل قانون بودجه سال 96 کل کشور زیر پوشش عملیات مالچپاشی توأم با نهالکاری قرار میگیرد. درحالی بار دیگر نسخه مالچپاشی برای بیابانهای کرمان پیچیده شده که تاکنون این شیوه آثار مثبت چندانی نداشته است. منطقه جنوب کرمان دارای یک میلیون و 263 هزار و 735 هکتار عرصه بیابانی است که بیش از 191 هزار هکتار آن را کانونهای بحرانی فرسایش بادی تشکیل میدهد. قسمت اعظم این مناطق در حوزه تالاب جازموریان قرار دارد که تولیدکننده 25 درصد از گردوغبار داخل کشور است.
مالچپاشی عامل سرطان
درپی گسترش پدیده گردوغبار و ریزگردها در تمامی کشور و استفاده از روش مالچپاشی برای مهار آن، سال گذشته پرویز کردوانی، پدر علم کویرشناسی ایران، استفاده از مالچ نفتی را غیرمؤثر دانست. به گفته او بهترین راه برای مبارزه با ریزگردها ریگپاشی است که مسئولان تاکنون برای رد یا اثبات نظریه ریگپاشی در کانونهای ریزگرد اقدامی نکردهاند. او 11 دلیل آورده که چرا نباید از این روش برای کنترل شنهای روان بر اثر گسترش بیابانزایی در کشور استفاده کرد. کردوانی میگوید: هزینه بالا، جلوگیری از هدررفتن سرمایه ملی، افزایش ضریب حرارتی، ازبینرفتن جانوران و گیاهان عرصه، ایجاد بوی تعفن، سرطانزایی، اتلاف آب، نفوذناپذیرشدن خاک، ممانعت از تردد روی عرصههای مالچپاشی شده و عمر کوتاه مالچ معایب این ماده است. پاشیدن ریگ روی کانونهای گردوغبار هزینه بسیار کمتری دارد و عوارض جانبی مالچ نفتی را نیز به همراه ندارد، علاوهبراین میتوان نقش و نگارهایی روی آن طراحی کرد و بهعنوان تفریحگاه مورد استفاده قرار داد. کردوانی با اشاره به تاریخچه استفاده از مالچ نفتی برای مقابله با بیابانزایی در ایران اظهار کرد: این نوع مالچ در سال 1342 برای نخستینبار از کشور لیبی برای تثبیت ماسهزارها وارد شد و در جنوب قزوین مورد استفاده قرار گرفت. او با بیان اینکه هر روشی که مورد استفاده قرار میگیرد باید ارزان، زودبازده و دائمی باشد و محیطزیست را آلوده نکند، گفت: این درحالی است که مالچ نفتی گران و باارزش است، زمین را سیاه میکند، بدبو بوده و حرارت منطقه را بالا میبرد که باعث میشود بادهای آن منطقه گرم و بدبو باشد، ضمن اینکه باعث نابودی موجودات و گیاهان میشود.
مالچ نفتی که روی تپهها و ماسهزارها پاشیده میشود باعث نفوذناپذیری منطقه در مقابل باران میشود و پس از گذشت چهار، پنج سال به دوده سرطانزا تبدیل میشود. پدر کویرشناسی کشور، بهترین راه مقابله با ریزگردها را پاشیدن ریگ دانست و گفت: ریگ راهکاری ارزان، ساده و دائمی است و به اندازه کافی در کشور وجود دارد. میتوان بهعنوان نمونه یک منطقه پنج هکتاری را با ریگ پوشاند و اثرات آن را با یک منطقه پنج هکتاری که با مالچ نفتی پوشانده شده، مقایسه کرد.
روند رو به رشد بیابانزایی در ایران
حفر چاههای عمیق و استفاده بیرویه از سفرههای آب زیرزمینی که از دهه 40 خورشیدی در ایران رواج یافت، به یکی از مهمترین علل بیابانزایی در ایران تبدیل شده است. بیابانزایی که به خاطر فعالیتهای صنعتی و نوسانات آب و هوایی رو به گسترش بوده، در سدههای اخیر به معضل مهمی برای محیطزیست در جهان تبدیل شده است. تسریع در روند تخریب جنگل و برخی نوسانات آب و هوایی در کشور موجب شده تا این مشکل زیستمحیطی در ایران رشدی چشمگیرتر نسبت به دیگر کشورها داشته باشد. تا قبل از آغاز دهه 40 خورشیدی، میزان حفر چاه در مناطق روستایی کشور چشمگیر نبود اما با شروع اصلاحات ارضی و مستقلشدن دهقانان، حفر چاه بهعنوان یکی از مهمترین منابع تأمین آب آشامیدنی و کشاورزی در این مناطق شروع شد. براساس آمارهای موجود از سال 1340 تا 1355 در حدود 50 هزار حلقه چاه در کشور حفر شد اما پس از سال 1355 دولتهای وقت در اقدامی، حفر چاه در دشتها را ممنوع کردند. پس از این ممنوعیت کوتاهمدت در یک دوره پنجساله دیگر، تعداد حلقه چاههای حفر شده کشور به 105 هزار رسید.