برترین ها: بوداییان عقیده دارند هیچ کس قادر نیست نیروانا را تشریح کند و نمی توان آن را با هیچ شرح و بیانی به کلام درآورد. بودا، «نیروانا» را به صورتهای متعددی تعریف کرده است به صورت شادی عظیم، صلح و آرامش، فناناپذیری، بدون شکل و قالب، آنسوی زمین، آنسوی آب، آنسوی آتش، آنسوی هوا، آنسوی خورشید و ماه، پایان ناپذیر و بیکران و همچنین رهایی از درگیری و منی و ریشه کن کردن حرص و طمع، کینه و دشمنی و فریب و تمامی خصوصیات نازیبا، به عبارت دیگر نیروانا پاکی محض و آرامش مطلق است.
کرت دونالد کوبین (Kurt Cobain) رهبر گروه موسیقی «نیروانا» بود. او در دوران کودکی شخصیتی منزوی و ناهنجار داشت. هنگامی که در سن 7 سالگی پدر و مادرش از هم جدا شدند وضعیت روحی بدتری پیدا کرد. همانطور که در ترانه سیلور Silver خود می گوید از آن به بعد بود که احساس کرد دیگر مورد حمایت و عشق والدین قرار نمی گیرید.
در این دوره بود که شخصیت ضد اجتماعی کرت شکل گرفت و بازتاب این رویداد را در شعر و موسیقی نیروانا مشاهده می کنیم .
کرت محیط مدرسه را دوست نداشت و برای فرار از آن به تنهایی و خفا پناه می برد. کرت بدلیل زیبایی ظاهری همواره مورد توجه دختران همکلاسی قرار داشت و همین امر سبب حسادت پسران مدرسه شده بود و این مساله او را آزار می داد. از همین دوره بود که کرت استفاده از مرفین را برای تمدد اعصاب شروع کرد .
کرت بعد از جدایی پدر و مادرش شبهای زیادی را در زیر یکی از پلهای شهر ابردین Aberdeen سپری می کرد و پس از تحمل 2 سال سختی ناگزیر به خانه پدرش بازگشت .
وی از 9 سالگی با گروههایی مثل بیتلز و مانکیز آشنا شد در سال 1979 پدرش در یک کلاب موسیقی شروع به کار کرد و از آن به بعد بود که کرت به گروه هایی همچون لدزپلین Led بلک سابت گروه علاقمند شد .
در دوم فوریه 1981 در چهارده سالگی اولین گیتارش را خرید و از همان زمان تلاش خود را برای تشکیل یک گروه زیر زمینی در سیاتل آغاز کرد . وی اولین اجرای گیتار خود در جشن هالووین که در خوابگاه دانشگاه ایالتی اورگین برگزار شد به نمایش گذاشت و مدتی بعد به عنوان نوازنده مهمان در گروه ملوینس پذیرفته شد .
سرانجام در سال 1986 تلاش های کرت به نتیجه رسید و گروه نیروانا متشکل از کریس نواسلیک - نوازنده باس - دیو گرول -نوازنده درام - و خود کرت به عنوان لیدر شکل گرفت.
آنها در ابتدا از اسامی دیگری استفاده کردند ولی در آخر نام نیروانا که در فلسفه بودا به معنی روشنایی در اوج است را برگزیدند.
نیروانا تا دو سال به اجراهای زنده و تنظیم آهنگهای مختلف پرداخت و در سال 1989 اولین آلبوم خود با نام بلیچ را در استدیو ساب پاپ ضبط کردند که هزینه ضبط این آلبوم فقط 500 دلار بود . در همان سال گروه به برگزاری تورهای بسیاری در سراسر آمریکا پرداخت و اولین کنسرت اروپایی خود را در نیوکاسل انگلیس برگزار کرد.
در سال 1991 نیروانا قرارداد جدیدی با کمپانی جفن رکوردز منعقد کرد و تلاشها برای بیرون دادن آلبوم بعدی خود را آغاز نمود تا سرانجام در 24 سپتامبر همان سال مشهورترین و پرسروصدا ترین آلبوم خود را «بی خیالش» را منتشر کرد.
این آلبوم در آن زمان در رتبه 144 فهرست Hit جای گرفت ولی بعد از مصاحبه ای که برنامه با آنها انجام داد و نمایش اجرای زنده ای که از شبکه NBC پخش شد این آلبوم و همچنین آهنگ Smell Like Teen Spirit در صدر جدول پرفروش ترین ها قرار گرفت و به تعداد 10 میلیون نسخه عرضه شد که 550 میلیون دلار درآمد داشت که مبلغ بسیار اندکی به گروه رسید.
اکثر مردم از معنی دقیق اشعار سر در نمی آوردند ولی خلاقیت خارق العاده کرت در اجرای وسوسه انگیز و جذاب شنونده را به وجد می آورد .
کرت از شهرت بیزار بود و از اینکه نیروانا به یک گروه راک پرطرفدار و درامدزا تبدیل شود نگران بود. به همین دلیل در اکثر کنسرتها طرفداران خود را از خریدن آلبوم ها و شرکت در کنسرت ها منع می کرد.
از این رو گروه به اجرای زنده در باشگاه ها ی کوچک اکتفا کرد اما از آنجا که اعضای گروه به شکستن سازهای خود و به هم ریختن سن عادت داشت سرانجام مجبور به اجرا در سالن های بزرگ شد.
کرت در سال 1993 به علت مصرف بیش از حد مواد مخدر داوطلبانه برای درمان به بیمارستان مراجعه کرد اما پس از مدتی به خاطر عدم توجه کافی مسئولین بیمارستان به وی قبل از پایان دوره درمان بیمارستان را ترک کرد.
در نوامبر 1993 یک اجرای Unplugged در استودیو MTV از نیروانا پخش شد که آخرین کار گروه بود.
کرت چندی بعد در مارس 1994 دست به خودکشی ناموفقی زد که به همین خاطر به مدت 20 ساعت در حالت اغما فرو رفت . او پس از به هوش آمدن از بیمارستان فرار کرد و12 روز بعد با زندانی کردن خود در یک اتاق همسرش را تهدید به خاتمه دادن به زندگی خود نمود ولی پلیس با کمک کرتنی لاو وی را دستگیر کرد .
پس از این ماجرا پلیس وی را به یک کلینیک روان درمانی در کالیفرنیا فرستاد ولی وی در اوایل آوریل 1994 تنها پس از گذشت دو روز مراقبت از کلینیک فرار کرد و از کالیفرنیا خارج شد .
سرانجام جسد کرت در 8 آوریل 1994 با صورتی متلاشی شده و اسلحه شاتگان که در دستش قرار داشت و به سمت چانه وی نشانه رفته بود توسط یک کارگر برقکار در اتاقک بالای گاراژ خانه اش کشف شد . در کنار جسد او وصیت نامه اش که با جوهر قرمز نوشته شده بود قرار داشت . مخاطبان آخرین نوشته کرت لاو همسرش و فرانسیس دختر 19 ماهه اش بود . تحقیقات بعدی نشان داد که کرت 3 روز قبل در حالیکه مقدار زیادی مواد مخدر مصرف کرده بود به زندگی خود خاتمه داده است .
در بالای وصیتنامهای که به کوبین نسبت داده میشود و در کنار جسدش یافت شد، کلمهٔ بزرگ بودا جلب توجه میکند. بودا نام دوست خیالی کوبین در دوران کودکیاش بود.
دو روز بعد بیش از 5 هزار نفر جمعیت شمع به دست برای یاد بود کرت در سیاتل جمع شدند و به متن وصیت نامه او با صدای همسرش گوش دادند .
سبک موسیقی؛ راک آلترنتیوراک آلترنتیو، که به عنوان موسیقی آلترنتیو هم شناخته میشود، سبکی از موسیقی راک است که در دههٔ 1980 بهوجود آمد و تا دههٔ 1990 به طور وسیع شهرت یافت. راک آلترنتیو از پانک راک تاثیر گرفته بودند ولی در هیچ کدام از سبکهای موجود جای نمیگرفتند. سبک آلترنتیو خود به زیر شاخههای مختلفی تقسیم میشود که از دل موسیقی مستقل یا (موسیقی ایندی) بوجود آمدهاند. گرچه این سبک راک محسوب میشود ولی برخی از زیر شاخههای آن از سبکهای دیگر مثل موسیقیهای محلی، رگه، موسیقی الکترونیک و جاز تأثیر گرفتهاند.
اشعارگرول گفته است که یک بار کوبین به او گفته است «اول موسیقی، بعد شعر» و گرول معتقد بود که کوبین بیشتر از همهچیز، بر روی ملودی های ترانههایش تمرکز کرده بود. کوبین در حین ضبط آلبوم، هنوز هم در حال کردن بر روی اشعار آلبوم بود.
بعلاوه، فهمیدن عباراتی که کوبین در متن اشعار استفاده کرده اغلب مشکل هستند. ویگ در این باره گفته است که واضح بودن آواز کوبین خیلی اهمیت نداشته. ویگ گفته است که «حتی اگر شما نتوانید بخوبی تشخیص دهید که اشعار در چه موردی است، اما میدانید که بشدت رنجآور هستند». بعدها وقتی که روزنامهنگاران راک تلاش کردند اشعار آهنگ را رمزگشایی کنند و معانیای از آن استخراج کنند، کوبین اظهار داشت که «چرا ژورنالیستها اصرار دارن یه ارزیابی فرویدی درجهدوم از اشعار آهنگهای من انجام بدن، در حالیکه توی 90٪ موارد اونها رو به اشتباه نقل میکنند؟»
چارلز کراس که در سال 2001 یک بیوگرافی از نیروانا تحت عنوان «قویتر از خدا» نوشته بود، اظهار داشت که بسیاری از ترانههایی که برای آلبوم بیخیال نوشته شده، درباره رابطه ناسالم کوبین با Tobi Vail بوده است. پس از اینکه این رابطه تمام شد، کوبین شروع به نوشتن و نقاشی کردن در مورد صحنههای خشونتآمیز کرد، که بسیاری از آنها نشاندهنده نفرتش از خود و دیگران بودند.
آهنگهایی که طی این دوره نوشته شده بود کمتر خشونتآمیز بود، اما هنوز منعکسکننده عصبانیتی بود که در آثار اولیه کوبین وجود نداشت. کراس نوشته است که «در چهار ماه بعد از جدایی آنها، کورت نیمی از آهنگهای خاطرهانگیزش را نوشت، که همه انها در مورد Tobi Vail بودند. Drain You با جمله «یه بچه به یکی دیگه میگه از دیدنت خوشحالم» که همان چیزی است که یک بار Vail با کوبین گفته بود، و همینطور جمله «حالا وظیفه من هست که تو را کاملاً تخلیه کنم» اشاره به تسلط Vail بر کوبین در رابطه دارد. بر طبق گفته ناواسلیک، «Lounge Act درباره Tobi بود» و آهنگ جمله «خودم را محبوس میکنم، سپری میپوشم» اشاره به خارکوبی کردن لوگو K Records بر روی دستانش به منظور تحت تاثیر قرار دادن Vail دارد. هرچند که Lithium قبل از آشنایی کوبین و Vail نوشته شده بود، اشعار این ترانه هم طوری تغییر یافتند که او را مورد هدف قرار دهند.
برای مشاهده ویدئو در گجت های اندرویدی و دانلود ویدئو بر روی PC بر روی دکمه زیر کلیک کنید.
در صورت بروز مشکل در دانلود ویدئو بر روی دکمه کلیک راست کرده و گزینه Save Link as و یا Save target as را انتخاب کنید.