این کارشناسان با استناد به شیوه و سبک ازدواج این دو حضرت، بر این باورند که این ازدواج به مثابه یک الگو باید در جامعه تسری یابد. از سوی دیگر در این گفتارها این نکته مسلم گفته میشد که ازدواج در کشور ما اکنون بسیار دشوار شده است. در باور این عده یکی از دلایل اصلی کاهش آمار ازدواج در کشور همین است که ازدواج سخت است.
این گفتارها و این استنادها فی نفسه درست است و غلط نیست، اما باید به نکتههای چندی توجه کرد، نکتههایی که به نظر میرسد قائلان به این گفتارها توجه چندانی به آن نداشتهاند.
نخستین نکتهای که باید به آن توجه کرد این است که ازدواج آسان یک مجموعه است و نه یک راه حل. به عبارت دیگر اکنون و در جامعه ما راه حلی به نام ازدواج آسان نمیتوان یافت. ازدواج آسان مجموعهای از مفاهیم، عوامل و فاکتورها را در دل خود دارد که بدون در نظرگرفتن آنها، نمیتوان به مفهوم و مجموعهای به نام ازدواج آسان رسید.
نکته دوم و چه بسا مهمتر در این میان، این است که ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت زهرا(س) از آن رو ازدواجی آسان است که در منطق و نظام فکری دوران رسول الله(ص) اتفاق افتاده است. این ازدواج به نوبه خود حاصل و نتیجه منطقی انقلاب فکری و فرهنگی محمد امین(ص) در شبه جزیره عربستان است. اگر بخواهیم به زبان امروز سخن بگوییم، این ازدواج حاصل آن سبک زندگی است که نظام فکری اسلام اصیل آن را ترویج و ممکن کرده است.
به همین ترتیب میتوان گفت یکی از دلایل سخت شدن و سخت گرفتن ازدواج در جامعه ما فاصله گرفتن ما از آن نظام فکری است. به عبارت دیگر باید این انتقاد را از خود بکنیم که جامعه ما در برخی از موارد و الگوها از جامعه آرمانی اسلامی فاصلههای جدی دارد. چنین نکته هایی، راهها و چشماندازهای دیگری برای بررسی این موضوع پیش روی ما میگشاید. یکی از این پاسخها و شاید اصلیترین آن را میتوان در پرسشهای چندگانهای یافت که مقام معظم رهبری در سفر اخیر خود به خراسان شمالی آن را مطرح کردهاند.
در پرسش از سبک زندگی است که میتوان به چرایی سخت شدن ازدواج در کشور ما پی برد. به عبارت دیگر درست همین سبک زندگی و دشواریها و چشم و همچشمیهای آن است که ازدواجها را سخت کرده است. این سبک زندگی از یک جوان در ابتدای زندگی خانه میخواهد، خودرو میخواهد و درآمدهای بسیار. در حالی که در منطق اسلامی، با تشکیل خانواده هم روزی بیشتر میشود و هم نیاز نیست که در ابتدای زندگی و شاید در دورههای بعدی زندگی انسان از همه این موارد آن هم به صورت گسترده برخوردار باشد.
مجموعه این شرایط به ما میگویند که پاسخ به چرایی سخت ازدواج در توجه جدی و عمیق به پرسش سبک زندگی وابسته است، پرسشی که در دل خود پرسشهای صعبتری دارد، پرسشهایی تاریخی و آینده نگر اینکه کجا هستیم و هدف ما رسیدن به چه جامعه آرمانیای است.
درست است که برای تأمین اکثر نیازهای بشریت، پول مهم است، اما بعضی از تاخیر در ازدواج ها واقعا از بی پولی نیست بلکه راضی نبودن به آن اندازه دارایی است که می تواند یک زندگی دونفره ی ساده را تشکیل داد
بیشتر جوانان به دلیل واهمه از مشکلات اقتصادی و هزینه های بالا در تشکیل خانواده ،ازدواج را به تاخیر انداخته تا پس از جمع آوری و اندوخته کردن مال و اطمینان کامل گام پیش نهند که باید به جوانان گفت که روزی دست خداست.
این جمله را شاید از طرف پدر و مادر و اقوام به گوشتان خورده باشد"مگه ماها که ازدواج کردیم اولش چی داشتیم"!"روزی دست خداست."
در حال حاضر جوانان مشکلات اقتصادی و مستقل نبودن را سد راه ازدواج و تشکیل خانواده می دانند و برگزاری مراسم و هزینه های سنگین و توقعات طرف مقابل با داشتن یک حقوق کارمندی کافی نمی دانند.
اگر جوانان به زندگی گذشتگان و پدر و مادرشان توجه داشته باشند همه آنها از زندگی در خانه پدربزرگان و دور هم با وسایل ابتدایی و ساده می گویند و بعد از چند سال و داشتن دو سه فرزند صاحب همه چیز از جمله خانه بزرگتر و وسایل بهتر شدند.
جوانان باید از زندگی پدر و مادرها و کسانی که چند ساله ازدواج کردند می توانند درس بگیرند که زندگی ساده ولی با صبر و گذشت و به دور از افراط و تفریط ، توانسته اند یک زندگی خوب و متوسط داشته باشند.
جوانان زمان ازدواج و داشتن زندگی مستقل را زمانی که خانه و ماشین و درآمد کافی برای برگزاری مراسم عروسی را داشته باشند می دانند و از ازدواج کردن واهمه دارند.بیشتر جوانان به دلیل واهمه از یک زندگی مستقل،ازدواج را به تاخیر انداخته تا پس از جمع آوری و اندوخته کردن مال و اطمینان کامل گام پیش نهند.
اما اغلب این گونه دغدغه ها برای جوانان روا نیست، زیرا با حداقل ها نیز می توان زندگی را آغاز کرد،چون رزق و روزی در گرو ازدواج است.
در همین زمینه بسیاری از احادیت و آیات قرآنی آورده شده است،"خانواده تشکیل دهید که آن برای شما روزی آور است"و رسول اکرم(ص) در کلام شیرین دیگری می فرماید:"با زنان ازدواج کنید که آنان،ثروت و روزی می آورند."
پیامبر گرامی می فرماید: "به وسیله ازدواج روزی بیابید." نه تنها عنایت الهی در ازدواج محسوس است، ازدواج عاملی است برای دستیابی به روزی.
اما نمیتوان صرفا به دلیل کار یا شغل کم درآمد ، امر مهم ازدواج را نادیده گرفت و معیارهای مهم دیگر را فراموش کرد و نیاز به داشتن زندگی مشترک را فقط به دلیل نداشتن پول، کنار گذاشت. همان طور که در احادیث دیگر دیدهایم ، به فرموده پیامبر(ص) :" بی همسران را همسر دهید، زیرا با این کار، خداوند اخلاق آنان را نیکو و روزیشان را زیاد میکند و به جوانمردی شان میافزاید". از این نکته بر میآید که به واسطه امر مهم ازدواج، خداوند، شخص را در به دست آوردن شغل (که همان وسیله روزی است) ، یاری میکند.
عشق
درست است که برای تأمین اکثر نیازهای بشریت، پول مهم است، اما بعضی از تاخیر در ازدواج ها واقعا از بی پولی نیست بلکه راضی نبودن به آن اندازه دارایی است که می تواند یک زندگی دونفره ی ساده را تشکیل داد.
دیدگاه کارشناسان و صاحب نظران نیز در این خصوص این است:"جوانان موانع اقتصادی را مهمترین مشکل ازدواج و ادامه تحصیل را مقدم بر امر ازدواج میدانند". مشکلات اقتصادی، بالابودن هزینه تهیه جهیزیه ، میزان مهریه ، اجاره و خرید خانه ، بالابودن هزینه مراسم عروسی، مشکلات فرهنگی و موانع خانوادگی و اجتماعی را از دیگر موانع سد راه ازدواج جوانان می دانند.
"اما کارشناسان بر این باورند بهترین راه تامین هزینههای مربوط به ازدواج را تامین هزینهها از سوی والدین، پسانداز و توان مالی شخصی، وام گرفتن از بانکها و صندوقهای قرض الحسنه است و جوانان در آغاز زندگی می توانند به راحتی این مشکلات را حل کنند".
فلسفه رزق و روزی بعد از تشکیل خانواده در بین جوانان باید به یک باور اعتقادی تبدیل شود تا از ازدواج و تشکیل خانواده ترسی نداشته باشند.
برای حل بحران بالا رفتن سن ازدواج همه باید دست به دست هم بدهیم . هر کس در حد توان خود . اگر در حال حاضر جوانان کمی از سختگیریها بکاهند و با دقت و به آسانی به آن بنگرند و فقط به داشتن شغل مناسب و درآمدزا و به اندازه کفاف نیازهای یک خانواده، خود را قانع کنند، شرایط ازدواج را مهیا ساخته اند.
منبع : تبیان