پس از آتشسوزی روال تغییر کاربری و صدور مجوز آن از سوی مسئولان تسهیل خواهد شد؛ شواهد حاکی از آن است که این مساله به یک روال در مناطق زاگرسنشین تبدیل شده است.
به گزارش ، قانون نوشت: باران برای ایرانیان مانند سکه دو روی دارد؛ یک روی آن نجات از بحران خشکسالی و کمآبی و روی دیگر آن سیل و آتشسوزی است اما چرا نعمتی مانند باران به نقمت تبدیل شده است. در چند دهه اخیر بهدلیل مدیریت غیراصولی و البته اشتباه، روند بیابانزایی که پیامد آن فرسایش و کاهش نفوذناپذیری خاک است، رشد شتابانی داشته است. این کاهش نفوذناپذیری موجب عدم جذب آب در خاک و در نتیجه وقوع سیلاب میشود. اما ماجرای ارتباط باران و آتشسوزی چیست؟بارندگیهای اخیر علاوهبرسیل، پیامدهای منفی دیگری نیز درپی خواهد داشت؛ چرا که باران موجب رشد بیرویه پوشش گیاهی علفی شده است، باتوجه به موج گرما، این پوشش علفی خشک شده و یکی از مهمترین عوامل آتشسوزی جنگلها، علفزارها هستند. به همین دلیل بهزودی آتشسوزیهای غافلگیرکننده، جنگلهای ایران را در بر میگیرند. آتشسوزی جنگلها و غافلگیری مسئولان، داستان هرساله تابستان ایران است.آتشسوزیهایی که مهمترین گنجینههای این زیستبوم را نابود کرده و تنها پاسخ مسئولان درباره نابودی گنجینه منابع طبیعی ایران زمین، کمبود امکانات است.
آتش خودیها در زاگرس
اما در کنار عوامل طبیعی دستان دیگری نیز در پشت پرده آتشسوزی جنگلهای ایران قرار دارند. انسانهایی که تیشه به ریشه خود میزنند و با دستان خود اقدام به آتشسوزی جنگلهای ایران میکنند. بهگفته فرمانده یگان حفاظت از جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور 35 نفر از کسانی که باعث آتشسوزی عمدی جنگلها میشدند به مراجع قضایی معرفی و دادگاهی شدهاند. این افراد بهدلیل ایجاد آتشسوزیهای عمدی در مناطق مختلف کشور دادگاهی شدهاند و برخی از آنها همچنان زندانی هستند. نکته قابل توجه اینجاست که برخی از این افراد به دلایل مشکلات قومی و قبیلهای، دشمنیهایی که نسبت به سازمان یا نهادی دارند یا تغییر کاربری اقدام به آتشزدن مراتع و جنگلها میکنند.بهجرات میتوان گفت، طرحهای غیرکارشناسی مانند تغییرکاربری جنگل به باغ و مزارع کشاورزی که توسط مسئولان مطرح و اجرایی شده، مهمترین آفت آتشسوزی عمدی جنگلها توسط مردم است؛چرا که آنها بر این باورند پس از آتشسوزی روال تغییر کاربری و صدور مجوز آن از سوی مسئولان تسهیل خواهد شد؛ شواهد حاکی از آن است که این مساله به یک روال در مناطق زاگرسنشین تبدیل شده است.
آتش در زاگرس
نام آتشسوزی جنگل با زاگرس گره خورده است، مخمل سبزی که در میانه ایران رخ نمایی میکند و به یک میلیون و نیم زاگرسنشین زندگی هدیه داده است. نزدیک به نیمی از جنگلهای ایران در این منطقه واقع شده است. براساس آمار، بیش از 40 درصد جنگلهای کشور و 11 استان در زاگرس قرار دارد. حدود دو میلیون هکتار از جنگلهای زاگرس در هشت سال گذشته از بین رفته است که آتشسوزی، سهم بالایی در این آمار دارد.
جنگلهایی که بهعنوان سرمایه ملی محسوب میشوند و درصورت نابودی حتی با میلیاردها تومان نیز نمیتوان یک متر مربع از آنها را احیا کرد.مردمانی که با بیل و کلنگ به جنگ آتش میروند، حیوانات سوخته و درختهای خاکستر شده جنگلهایی که مظلومانه در آتش بیتدبیری مسئولان میسوزند، تصاویر تکراری است که هرساله در شبکههای اجتماعی و رسانهها منتشر میشوند. نخستین بهانه مسولان برای عدم مهار آتش، کمبود امکانات است. کمبود تجهیزاتی که پس از گذشت چندین دهه،همچنان پابرجاست. شاید مهمترین علت کمبود تجهیزات بهدلیل بیاهمیتی مسئولان به محیطزیست کشور باشد؛ چراکه تاکنون منابع پایه و زیستی در ایران ارزشگذاری نشدهاند و اهمیت اکولوژیکی آنها برای مسئولان روشن نشده است. بسیاری از مناطق جنگلی که دچار حریق شدهاند، بهدلیل شرایط اقلیمی منطقه، سالها زمان نیاز دارند که دوباره احیا شوند اما مساله مهم این است که این مناطق تنها بهصورت مرتع احیا خواهند شد و امکان رشد درخت بلوط در بسیاری از مناطق بهدلیل خشکسالی دیگر وجود ندارد.
اطفای حریق در جنگلهای جهان
نفسهای زاگرس به شماره افتاده است و گوش شنوایی برای نفسهای بیجان زاگرس نیست. وضعیت زاگرس بهانهای بود که به وضعیت اطفای حریق در برخی از جنگلهای جهان بپردازیم. استرالیا از جمله مناطقی است که به خاطر آب و هوای خاصی که دارد، دچار آتش سوزیهای پیدرپی میشود؛ به همین دلیل تکنولوژیهای مورد استفاده برای مقابله با حریق در این کشور اهمیت ویژهای دارند. بعد از مرگ هشت کارمند جنگلبانی در آتشسوزی منطقه Wandilo در استرالیا در سال 1958 دپارتمان حفاظت جنگل استرالیا مطالعات زیادی انجام داد تا سیستم حفاظتی و امنیتی ماشینهای آتشنشانی خود را بهبود بخشد.یکی از این تکنولوژیهای جدیدی که بهتازگی در این کشور به کار گرفته شده، نوعی ربات بهرهمند از توربین است که به نام«TAF20» معروف است.
این توربین رباتیک قابلیتهای متعددی دارد که از آن جمله میتوان به امکان شلیک جریانی از آب با برد 90 متر و همچنین اسپری کف تا مسافت 60 متر اشاره کرد. علاوه بر این، یک فن قدرتمند هم برای این ربات در نظر گرفته شده است که میتواند دود را از فضای یک اتاق پاکسازی کند.یکی دیگر از قابلیتهای چنین رباتی کنترل از راه دور تا مسافت 500 متری است؛ به نحوی که میتوان آن را به سمت موقعیتهایی گسیل داد که بیش از اندازه برای آتشنشانان خطرناک است. شهردار ایالت «نیو ساوت ولز» که با مبلغی برابر با 222 هزار دلار آمریکا این ربات را خریداری کرده است، میگوید: وقتی حرف از مدیریت آتشهای خطرناک و دیگر شرایط اضطراری به میان بیاید که آتشنشانها امکان نزدیک شدن ایمن به آنها را ندارند و برای نمونه با خطر انفجار روبهرو هستند، آتشنشانهای نیو ساوت ولز یک گام جلوتر خواهند بود.
کشور کانادا حدود چهارمیلیون و بیست هزار مایل مربع (حدود 10 میلیون کیلومتر مربع) جنگل دارد. در طول یک سال در کانادا چیزی حدود 9 هزار آتشسوزی در جنگل گزارش میشود که به طور میانگین 2.5 میلیون هکتار یا 9 هزار و هفتصد مایل مربع از پوشش جنگل در خلال چنین حوادثی از بین میرود. تعداد این حریقها و منطقهای که در آتش میسوزد، میتواند به صورت دراماتیکی هر سال افزایش یابد که خساراتی حدود 300 تا 500 میلیون دلار در سال به همراه دارد. دو سوم آتشسوزیها در جنگل بهوسیله مردم اتفاق میافتد؛ در صورتیکه یک سوم دیگر بهوسیله رعد و برق اتفاق میافتد.در کانادا بخشهای دولتی استانی و منطقهای مسئولیت فعالیتهای مربوط به اطفای حریق را بر عهده دارند. مرکز آتش سوزی جنگل میان فدرالی کانادا یا با نام اختصاری (CIFFC)، مرکزی است که هماهنگی و نظارت برعملیاتهای کنترل آتش در تمام بخشهای ایالتی و منطقهای را برعهده دارد و تمام واحدهای عملیاتی را به یکدیگر مرتبط میسازد.اطفای حریق در ایالات متحده تاریخ طولانی و پیشینه قدیمی دارد. در ابتدای قرن بیستم، حریقهایی گوناگون به صورت طبیعی یا دلایل انسانی بهوجود میآمدند. بهعنوان نمونه، آتش سوزیهای سال 1872 و 1910 غیرقابل کنترل و مخرب بودند.
در اوایل دهه 1960 بر اساس مطالعات اکولوژیکی که صورت گرفت، سیاستهای اطفای حریق تغییر کرد. براساس این مطالعات آتشسوزیهای طبیعی به عنوان یک پروسه طبیعی و لازم برای رشد جدید در نظر گرفته شد. اما با گذشت چند سال عدهای از این حوادث سوءاستفاده کرده و از آتش برای تبدیل جنگل به زمینهای بایر استفاده کردند که باعث شد به سرعت سیاست دفاع از آتشسوزی تغییر کند و امروزه تنها از آتشهای کنترل شده به عنوان ابزار کنترل حریقهای گسترده استفاده میشود.در آمریکا بخش مسئول این بلایای طبیعی درعرصههای طبیعی سازمان خدمات جنگل آمریکاست. این سازمان آژانسی است که زیر مجموعه دپارتمان کشاورزی آمریکا فعالیت میکند. درسال 2009 بودجه کل این سازمان حدود 6بیلیون دلار بود که 42درصد آن صرف اطفای حریق در جنگلها شد. هم اکنون چیزی حدود 35هزار کارمند در 750 منطقه آمریکا وجود دارند که از این تعداد 10هزار نفر آتش نشان، 737 نفر مجریان قانون و 500 نفر دانشمند مسئول مقابله با چنین حوادثی هستند.
چگونه آتش در جنگلها را مهار میکنند؟
در دنیا روشهای مختلفی برای مبارزه با آتش سوزی جنگلها وجود دارد که به برخی از آنها اشاره میکنیم.
استفاده از هواپیماهای اطفای حریق و طراحی مکان باند فرودگاه این هواپیماها در نزدیکی جنگلها و عرصههای طبیعی، ماشینهای آتشنشانی بسیار پیشرفته، بالگردهای اطفای حریقی که به حسگرهای مایکروویو مجهز هستند و میتوانند به راحتی کانون اصلی آتش را شناسایی کنند؛ استفاده از روشهای آتشسوزی مصنوعی کنترلشده برای جلوگیری از وقوع آتشسوزیهای بزرگ در مساحتهای وسیع، آموزش و فرهنگسازی برای مردم و جوامع محلی نسبت به روشهای مهار آتش و جلوگیری از آن.