بدتر از آن بیخبریها؛ حال جسمانی عجیبم بود. مدام حال تهوع داشتم و از حال میرفتم. معاون مدرسهمان به من شک کرده بود. دست آخر هم مرا کناری کشید و ماجرا را پرسید، اما من هم فقط گریه میکردم. خانم مدیر مرا به آزمایشگاه برد نتیجه آزمایش دنیا را مقابل چشمانم تیره و تار کرد. من در 15 سالگی باردار شده بودم.