![](/Upload/Public/Content/Images/1398/01/19/1029380158l_thumb.jpeg)
در آن لحظات، سختترین فکر برای من اسیر شدن به دست منافقین بود. یک لحظه یاد شهید دوران افتادم و تصمیم گرفتم با شیرجه انتحاری وسط ستون، دست کم تعدادی از ادواتشان را منهدم کنم، اما میدانستم؛ هم پروازیم چهار فرزند کم سن و سال دارد که چشم انتظار بازگشت او هستند.