پسر

مادراین پسر متهم به قتل گفت: حرف‌های پسرم فقط یک توهم است. او یک بیمار روانی است و بار‌ها در بیمارستان بستری شده است. توهم پدر و مادرخوانده هم زاییده ذهن اوست و واقعیت ندارد.

بررسی‌های مقدماتی نشان می‌داد، پسر جوان که دارای سابقه بیماری اعصاب و روان است، شب هنگام به منزل بازگشته و با ضربات متعدد چاقو پدرش را در پذیرایی به قتل رسانده و سپس پیکر بی جان او را به درون حمام برده و سرش را جدا کرده است.

شوهرم که می‌دانست پسرم دچار بیماری روانی است، فرار کرد و از طبقه پایین به سمت بالا دوید و می‌خواست خودش را نجات بدهد، اما در طبقه دوم پسرم با چاقو او را زد و روی زمین انداخت.

شوهرم که می‌دانست پسرم دچار بیماری روانی است، فرار کرد و از طبقه پایین به سمت بالا دوید و می‌خواست خودش را نجات بدهد، اما در طبقه دوم پسرم با چاقو او را زد و روی زمین انداخت.

این حدس زمانی به یقین تبدیل شد که چند ساعت بعد از ناپدید شدن پدرم یکی از طلبکار‌ها با من تماس گرفت. او گفت که پدرم را ربوده‌اند و اگر می‌خواهم او را دوباره ببینم، باید بدهی‌ام را تسویه کنم. اما من توانایی پرداخت بدهی را ندارم.

به‌همین خاطر کینه به دل گرفتم و به فکر قتل افتادم. شب حادثه وقتی از محل کارم به خانه برگشتم نقشه‌ام را اجرا کردم و با خونسردی «الهام» را کشتم.

ابتدا باور نکردم و با او تماس گرفتم، اما تلفن همراهش خاموش بود. به خانه‌اش رفتم و متوجه شدم که مادرم به قتل رسیده است. می‌خواهم وضعیت ارث و میراث مادرم را مشخص و از طرفی قاتل او را هم شناسایی کنید.

تعداد زیادی از پاتوق‌های استعمال موادمخدر مورد بررسی‌های شبانه روزی پلیس قرار گرفت، ولی اثری از «ابراهیم تبر» نبود. او که مظنون اصلی این پرونده جنایی است، جا و مکان مشخصی ندارد و سرگردان است.

من دیگر به هیچ پسری نمی‌توانم اعتماد کنم. او چنان از من سوءاستفاده کرده که مدت‌هاست تحت نظر روان‌پزشک هستم. من از شکایتم صرف‌نظر نمی‌کنم.

پسر فداکار خود را جای مادرش جا زد تا در آزمون رانندگی شرکت کند.