با گذشت 2 سال از قتل مرموز زن میانسال در خانهاش دو پسر جوان با مراجعه به دادسرای جنایی تهران مدعی شدند فرزندان مقتول هستند و درخواست ارث و میراث کردند. اوایل بهمن سال 96 مرد جوانی با پلیس تماس گرفت و از بوی تعفنی که از خانه همسایه به مشام میرسید شکایت کرد. او گفت: همسایه واحد کناری ما زن میانسالی است که به تنهایی زندگی میکند، اما چند روزی میشود که او را ندیدهام.
با تماس مرد جوان مأموران کلانتری 106 نامجو راهی محل شدند و پساز هماهنگی بازپرس جنایی، با کمک مأموران آتشنشانی وارد خانه شدند و در سالن پذیرایی در حالی با جسد زن میانسال بهنام پوران مواجه شدند که با ضربات چاقو به قتل رسیده بود. با کشف جسد موضوع به بازپرس کشیک قتل پایتخت و تیم بررسی صحنه جرم اعلام شد.
این در حالی بود که یک قبضه چاقو نیز در نزدیکی جسد مقتول قرار داشت. همچنین مشخص شد که از زمان مرگ حدود 4 روز گذشته و از آنجایی که پوران به تنهایی زندگی میکرده راز این جنایت برملا نشده بود. از سوی دیگر سرقتی نیز از خانه رخ نداده بود.
شناسایی اولیای دم
جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و تحقیقات برای شناسایی عاملان این جنایت و هویت خانواده او آغاز شد. در ادامه تحقیقات مشخص شد پوران دوبار ازدواج کرده، اما هر دو همسرش فوت کردهاند. درحالی که بررسیها برای رازگشایی از این جنایت و شناسایی اولیای دم ادامه داشت، پسر 32 سالهای نزد پلیس رفت و مدعی شد که پسر پوران است.
امیر گفت: من تصور میکردم مادرم فوت کرده است. اما 6 سال قبل وقتی 26 ساله بودم عمهام برایم تعریف کرد که پدر و مادرم از ابتدای ازدواجشان باهم اختلاف داشتند و زمانی که من خیلی بچه بودم پدرم فوت میکند. مادرم هم که با خانواده پدرم مشکل داشته، مرا نزد خانواده پدرم گذاشته و رفته بود.
او ادامه داد: مدتی بعد نیز عمهام گفت: مادرت تماس گرفته و گفته سرطان دارد و خواسته تو را ببیند. از اینکه مادرم مرا رها کرده بود خیلی از دستش ناراحت بودم. با این حال وقتی فهمیدم بیمار است دلم برایش سوخت و به سراغش رفتم. دو سالی به او سر میزدم، اما سال 94 باهم اختلاف پیدا کردیم و دیگر ندیدمش.
تا اینکه چند روز قبل از طریق اقوام مادریام از مرگ او با خبر شدم. من تنها اولیای دم مادرم و وارث او هستم و میخواهم که قاتل را شناسایی و تکلیف املاکی که بهنام مادرم هست را روشن کنید.
پیدا شدن دومین فرزند مقتول
با گذشت 2 سال از این قتل پسر 30 سالهای بهنام بهروز نزد پلیس رفت و ادعا کرد مقتول مادر او است. بهروز در تحقیقات گفت: سالها قبل، وقتی خیلی بچه بودم، پدر و مادرم از هم جدا شدند. در این مدت پدرم مرا بزرگ کرد تا اینکه چند سال قبل پدرم در بستر بیماری افتاد.
دکترها قطع امید کرده بودند و او قبل از مرگش رازی را برملا کرد و گفت: مادرم زنده است. اما آدرس و نشان دقیقی از مادرم ندارد. با کمک اطلاعاتی که پدرم به من داده بود به سراغ خانواده پوران رفته و درنهایت او را پیدا کردم. مدتی هم با مادرم زندگی کردم، اما به خاطر برخی اختلافها با او قهر کردم و دیگر ندیدمش.
تا اینکه یکی از دوستانم فوت کرد و من بهدنبال آدرس قبر او به سایت بهشت زهرا رفتم. درحالی که اسم دوستم را جست و جو میکردم با اسم مادرم مواجه شدم. ابتدا باور نکردم و با او تماس گرفتم، اما تلفن همراهش خاموش بود. به خانهاش رفتم و متوجه شدم که مادرم به قتل رسیده است. میخواهم وضعیت ارث و میراث مادرم را مشخص و از طرفی قاتل او را هم شناسایی کنید.
پس از این ماجرا کارآگاهان به تحقیق از امیر - فرزند اول مقتول - پرداختند، اما وی گفت: من برادری ندارم اگر داشتم مادرم به من میگفت.دبدین ترتیب بازپرس واحدی از شعبه یازدهم دادسرای امور جنایی تهران برای اثبات نسب این دو پسر با مقتول دستورات لازم را صادر کرد.
همچنین از ثبت احوال خواست تا در مورد هویت پدر و مادر این دو پسر و اینکه زن میانسال چند بار ازدواج کرده و هویت همسران وی استعلام کنند.
منبع: روزنامه ایران