نتوانستم خودم را کنترل کنم. خانه ما نزدیک مدرسه پسرانه است وقتی از مدرسه تعطیل شدند مقابل پنجره خانهمان رفتم. به دو تا از بچهها که در حال عبور از خیابان بودند گفتم بیایند خانهمان به آنها خرگوش نشان دهم. بچهها گفتند خرگوش را از پنجره نشانشان بدهم، اما من به بهانهای آنها را به داخل خانه کشیدم.