ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

آمار-مبتلایان-به-کرونا

و فکر کردم با موانعی که جلوی پایش گذاشته‌ام، رفت که رفت. و باز اشتباه فکر می‌کردم! و نمی‌دانستم لزوم مراعات شأن خانوادگی، آدم را تا کجا پیش می‌برد؟
این دیگر قوز بالای قوز بود؛ فکر کن دو جوان رعنای ترگل و ورگل، از روی لباس‌های خوشگل و معطرشان، کاور غسال‌ها را بپوشند. حسابی قافیه تنگ آمده بود برای بخت برگشته‌ها.
جمعی آمده بودند که بگویند چرا کرونائی‌ها در آرامستان دفن می‌شوند و ممکن است مورچه‌ها که به لایه‌های زیرین زمین دسترسی دارند، پس از تجزیه شدن این اجساد، ویروس را به دهان بگیرند و بیاورند...
موقع خداحافظی آمد و گفت: دکتر من کمتر از مامانم با بابام ارتباط نداشتم، ممکنه منم مبتلا شده باشم؟ ‌
دو روز بعدش پست یک بسته برایم آورد. داخلش کپی نامه‌ای با خط میرزا بنویس‌های جلوی دادگستری، حاوی شکایت زهیر به شهردار خوی که باز داستان حق و حقوق بود و شاه بیتش همان یک میلیون ِکذائی...
‌بالای سر دخترک رسید و به مانیتور با دقت نگاه کرد. دخترک نگرانی‌اش بیشتر شد و با گریه گفت: دکتر کرونا گرفتم؟ ‌می‌میرم؟
از آشنایان در آمریکا پرسیدم که اوضاع در آمریکا چطور است، ایشان گفتند که وضع کار خراب شده است و بیکاری زیاد و دستکش و ماسک هم گیر نمی‌آید.
پیشخوان