خواندنی ها برچسب :

اجیر-کردن

شهاب نیز از سمت شاگرد وارد شد و او هم ضربه زد. زمانی که حسن از خودرو پیاده شد و فرار کرد، شهاب او را دنبال کرد و چند ضربه دیگر زد. قصد ما کشتن حسن نبود بعد هم شهاب و حامد سوار موتور شده و به‌کارگاه آمدند.
وقتی شیدا و برادرش رسیدند، من هنوز در خانه بودم. شیدا بدون اینکه برادرش بفهمد من را از خانه بیرون فرستاد و گوشی خواهرش را هم به من داد تا صحنه‌سازی کند و همه چیز را سرقت نشان دهد.
فرنگیس می‌گفت عمه عروسش حدود دو کیلو طلا در خانه‌اش دارد و دلار و ارز نیز به مبالغ بالایی نگهداری می‌کند. آن‌طور که او به ما آمار داد زن صاحبخانه بعد از رفتن همسرش به سر کار در خانه تنها بود و ما به راحتی می‌توانستیم وارد خانه او شویم و سرقت را انجام دهیم.
مدتی قبل می‌خواستم یک خودرو بخرم و بهروز به من گفت که نمایشگاه اتومبیل آشنا دارد و می‌تواند برایم با این پول یک خودروی سراتو بخرد. من هم اعتماد کردم و پولم را به او دادم، اما او کلاهبرداری کرد و خودرو را به‌نام خودش خرید. ا
پیشخوان