اعدام

زمانی که فهمیدم آن‌ها چه نقشه پلیدی در سر دارند به گریه افتادم، التماس کردم و جیغ کشیدم که به من رحم کنند، اما هیچ تاثیری در دل سنگ آن‌ها نداشت. او با اشاره به کرکس موتورسوار ادامه داد: او مرا کتک زد و از عصر تا بامداد روز بعد به من تعرض کردند به گونه‌ای که دیگر ...

محکوم به مرگ، در ماجرای دوستی خیابانی با یک دختر جوان، مرد بی گناهی را با ضربه‌های خنجر کشت!

من اول سراغ دختر بزرگم رفتم. می‌خواستم با دستانم او را خفه کنم، اما نشد به‌همین خاطر با چاقوی آشپزخانه گلویش را بریدم. سپس سراغ ساناز رفتم و او را هم کشتم و بعد پدر و مادر همسرم را که در اتاق پذیرایی خوابیده بودند کشتم.

حدود یکساعت بعد فریبرز هم به باغ آمد، اما او من را با تهدید شوکر و بدون توجه به التماس هایم مورد تجاوز قرار داد و بعد هم ما را سوار ماشین‌شان کردند تا به شهر برگردانند، اما در میانه راه فریبرز به سیما هم تعرض کرد.

وقتی فهمیدم آن‌ها چه قصد شومی دارند به گریه افتادم، التماس کردم، جیغ می‌کشیدم که مرا رها کنند، ولی هیچ کدام به من رحم نکردند و مرا کتک می‌زدند آن‌ها از عصر همان روز تا بامداد روز بعد به من تعرض کردند به گونه‌ای که ...

شخصی که من را ربوده بود نمی‌شناسم. او پس از آنکه مرا ربود با خشونت به من تعرض کرد و بعد هم در کنار خیابان پیاده‌ام کرد و رفت.

موتورسواران نقابدار با تهدید به مرگ مرد جوان، چاقو را زیر گلویش گذاشتند و دست و پاهایش را بستند. آنان سپس زن 20 ساله را به درون گاش (طویله) کشیدند و در برابر چشمان شوهرش به او تجاوز کردند.

مدتی قبل متهمین نسبت به آدم‌ربایی و تجاوز به عنف یک زن و مرد کوهنورد در منطقه سفید سنگ فریمان اقدام کرده بودند و با بستن دست و پای مرد، جلوی چشم وی همسرش را مورد تجاوز گروهی قرار داده بودند

هنگامی که فروغی می‌خواست داخل منزل خود بشود مختاری گفت: از امروز تحت نظر پلیس هستید، در رفت و آمد و معاشرت و مذاکره تلفنی حداکثر رعایت را بکنید. فروغی وارد خانه شد و همه دور او جمع شدند و به بیان ماوقع پرداخت.

تروریست‌ها در زمان حمله، ابتدا، نگهبان کلانتری 22 مجاهد اهواز را با شلیک گلوله مجروح و وارد کلانتری شدند. سپس، به محض ورود به داخل مقر انتظامی اقدام به تیر اندازی به سمت ماموران کردند و پس از به رگبار بستن ماموران انتظامی، با تهدید از محل متواری شدند.