امام-خمینی

منابع طرح «کتاب خوان ماه» ویژه مهر 1403 با ارائه کتاب‌های «روایت انحراف»، «خانه حاج رحیم آقا کجاست؟»، «مامان بزرگ جدید» و «نسیم گره‌گشا» معرفی شد.

از زمانی که ترورها آغاز شد پدر درگیر کارهای تخصصی و پزشکی بود. اول از همه ترور آقای‌ هاشمی رفسنجانی انجام شد که من و پدرم سریعا در بیمارستان حاضر شدیم.

مادرم از درون اشک‌ می‌ریخت. ساعت یازده و نیم صبح بود جنازه شهناز را به بهشت شهدا بردیم. مادرم اصرار داشت که جنازه را به اهواز ببریم. اما بچه‌ها می‌گفتند که شهید مال ماست و بهتر است همینجا دفنش کنیم.

امام خمینی در نامه‌ای که به آیت‌الله خامنه‌ای به عنوان ریاست جمهوری نوشت، از آقای حکیم اینگونه تجلیل کرد: «جناب حجت الاسلام آقای محمدباقر حکیم از مهمانان عزیز این جانب و جمهوری اسلامی ایران است.»

لاجوردی در زمان جنگ تحمیلی نیز برای پشتیبانی از جبهه‌ها، چند نوبت به جبهه رفت. خودش لباس و چفیه می‌دوخت و برای رزمنده‌ها به جبهه می‌برد. در گرمای شدید در فاو، بدون اینکه کسی او را بشناسد....

رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران با اشاره به اینکه دوران اسارت بهشتی از معنویت به همراه رشد و کمال برای آزادگان بود، گفت: مهم‌ترین پشتوانه ما جامعه ایثارگری است.

در این ویدئو ، تجدید میثاق رئیس جمهور و اعضای هیات دولت با آرمان‌های امام خمینی(ره) را ببینید .

خلق مسلمانی‌ها با تسخیر ساختمان رادیو می‌خواستند صدایی ازآنجا پخش شود که در لوای آن پنبه ولایت‌فقیه زده‌شده و جنگ توده‌ای در خیابان‌ها راه بیافتد!

مشهورترین موضوع مربوط به آن بحث حجاب بازیگران است که در خانه مقنعه و روسری نداشتند و تنها موی خود را می‌بستند. اگر خانم جمیله شیخی پا به سن گذاشته بود ولی شهلا میربختیار جوان بود و کار به استفتا از امام خمینی کشید...

خب وقتی که اصلاً صدام محاکمه کرد شهید صدر را بعد از اینکه بردند دفعه چهارمی می‌گوید آوردندش در اتاق [صدام] گفته بوده که سید محمد چرا عمامه سرت نیست؟ گفته بود که من از جلسه محاکمه آمدم، با لباس نیامدم.