ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

بمباران

در بخشی از کتاب، به نقل از یک خبرنگار خارجی در ایام منتهی به عید نوروز 67  که اوج جنگ شهرها و استفاده عراق از موشک دوربرد است، اطلاع بسیار جالبی از داخل هتل لاله (اینترکنتینانتال سابق) موجود است...
نام قادر مولان پور برای بسیاری از کردها آشنا است، مردی که تمام اعضا خانواده خود را در بمب‌باران شیمیایی سردشت از دست داد و آن‌ها زیر درخت گردویی به خاک سپرد؛ او سال‌ها بعد در دادگاه لاهه گفت "اگر ما کردها امیدوار نبودیم خیلی زودتر از بین رفته بودیم."
«صدای الله و اکبر آقای سبحانی آمد و یک لحظه همه چیز تمام شد، از زمین که بلند شدم، دیگر چیزی از اداره نمانده بود. جز تلی خاک و شاخه‌های تیرآهن چیزی دیده نمی‌شد، خاک بود و آوار و پیکرهایی زیر آوار.»
در آن میان چشمم افتاد به داخل جوی آب. ظاهرا کسی متوجه او نشده بود. جنازۀ مرد رهگذری افتاده بود آن‌جا. مردم را خبر کردم که آمبولانس آمد و او را بردند.
بعد از شهادت شهلا نامزد او سر مزارش نجوا می‌کرد که انتقام خون ریخته شده شهلا را در جبهه از دشمن می‌گیرد. 40 روز بعد از شهادت شهلا، نامزدش هم در جبهه به شهادت رسید حتی پیکرش نیامد و...
پیشخوان