از مساله عصمت می رسند به تنصیص.بنابراین شکل کلامی قضیه این است که از خدا شروع می کنند می گویند امامت لطفی است از جانب خدا، چون لطف است پس بایدوجود داشته باشد و چون چنین لطفی بدون عصمت ممکن نیست، پس امام باید معصوم باشد و به همین دلیل باید منصوص باشد زیرا این امر[یعنی عصمت] موضوعی نیست که تشخیصش با مردم باشد