شهر بوی خاک می دهد؛ بوی نخل های سوخته و بوی باروت و آن طرف تر،آن لبخند، آن شکوه عاشقی، آن کوه مردی و مردانگی، بعد از سالیان سال بی وفایی مردمان غافل و گم کرده راه، که از یاد برده اند این را که روزی او و لاله های پرپر شده، عشق را معنا کرده اند، بال پرواز می گشاید و در جوار حق آرام می گیرد