ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

خواهر

بعد از تماس مشتریان و اعزام نظافتچی که همسرم بود با بی‌هوش کردن صاحبخانه در یک فرصت زمانی کم اموال با ارزش و قیمتی موجود در منزل را سرقت می‌کردیم.
بعد از دقایقی سهیلا از خانه خارج شد و او را تعقیب کردیم. وقتی خواهرم وارد خانه پسر جوان شد زنگ خانه را زدم و با او درگیر شدم. قصدم کور کردن رضا نبود، فقط می‌خواستم به او درس عبرت بدهم.
در قوطی ماده شوینده بود و من فکر نمی‌کردم این ماده تا این حد آسیب‌رسان باشد. متهم مدعی شد خواهرش در این ماجرا دخالتی نداشته و فقط او را همراهی کرده است. وقتی خواهر ساره مورد بازجویی قرار گرفت، ادعا کرد از تصمیم خواهرش خبر نداشت.
پدر و مادر مقتول در جایگاه ایستادند و رضایت خود را نسبت به پسرشان مطرح کردند، اما همسر مقتول که به عنوان قیم دو دختر کوچک وی در دادگاه حاضر شده بود برای برادرزنش درخواست قصاص کرد.
وقتی اعتراض کردم به من توهین کرد که عصبانی شدم و دو ضربه چاقو به او زدم. سپس چاقو را انداختم و به لرستان گریختم. آن جا در یکی از روستا‌های بروجرد کار می‌کردم تا وقتی آب‌ها از آسیاب افتاد به مشهد بازگردم.
از طرف دیگر نیز مادرم قفل منزلش را عوض کرده و ادعا می‌کند هیچ گونه مسئولیتی در قبال ما ندارد. این بود که دست به دامان قانون شدیم و به کلانتری آمدیم تا شاید ...
دیدم عباس برای یکی از خواهرانم مزاحمت ایجاد می‌کند با دیدن این صحنه و در حالی که عصبانی شده بودم به سمت او رفتم و اعتراض کردم، اما او به من فحاشی کرد که من هم چاقو را بیرون کشیدم و دو ضربه بر پیکرش فرود آوردم.
آن‌ها با قمه به خانه ما حمله کردند؛ با خواهر کوچک‌ترم کاری نداشتند، اما من را با قمه زدند تا بکشند. آن‌ها به من گفتند آن‌قدر تو را می‌زنیم تا بمیری.
از مدتی قبل با خواهرم اختلاف داشتم و از او کینه به دل گرفته بودم، به‌همین‌دلیل نقشه قتلش را طراحی کردم. روز حادثه مقداری سم خریدم و آن را در آبمیوه ریختم. بعد به خانه خواهرم رفتم و با او مشغول صحبت شدم.
سر این موضوع باهم جروبحث کردیم خواهرم فریاد می‌زد من از ترس اینکه همسایه‌ها متوجه شوند چه اتفاقی افتاده است، جلوی دهان خواهرم را گرفتم، اما او یک‌دفعه روی زمین افتاد.
پیشخوان