خواندنی ها برچسب :

دجّال

بدان که با خروج مهدی (علیه السلام) همه ی مسلمانان، از عامّ و خاص، شادمان می گردند و مردانی الهی در خدمت او هستند که دعوت او را اقامه نموده و او را یاری می نمایند، آنان وزیران ایشان بوده و بارهای سنگین حکومت وی را به دوش می کشند و بر آنچه خداوند، اورا بدان تکلیف کرده، یاری اش می نمایند
رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: «التّهلِیلُ وَ التّکبِیرُ وَالتّسبِیحُ وَ التّحمِیدُ وَ یُجرَی ذَلِکَ عَلَیهِم مُجرَی الطّعَامِ؛ با لا الّا الله و تکبیر و حمد و ستایش خدا را گفتن که این جای غذا را برایشان می گیرد
افراد زیادی از زنازادگان هستند. کفش های آنان مخروطی شکل است که منقارهایی دارد، مثل منقار عقاب و انگشتشان، ناخن هایی دارد، شبیه است
س) خروج دجّال چه وقت است؟ و ویژگی ها ی عمومی اهل آن زمان چیست؟ ج) از ابوبکر نقل شده است که: مالک بن اسماعیل به نقل از زهیر برای ما به نقل از قابوس بن ابی ظبیان گفت: از پدرش شنیده که گفت: در مورد دجّال سخن گفتیم و از علی (علیه السلام) پرسیدیم که زمان خروج او چه موقع است؟ فرمودند: «از مؤمن پنهان نیست که چشم راست او نابینا و صاف است و ...
س) مردم با چه انگیزه و به چه دلیلی به دجّال ایمان می آوردند؟ ج) از جمله مهم ترین علل می توان به این دو علّت اشاره کرد: 1
روایت شده از جمله فتنه های او این است که به یک عرب بیابانگرد می گوید: اگر پدر و مادرت را زنده کنم، آیا گواهی می دهی که من پروردگار تو هستم؟ می گوید: آری
از حسین بن علی (علیه السلام) از زائده از عبدالعزّیز بن رفیع از ابی عمرو شیبانی از حذیفه روایت شده است که گفت: دجّال خروج نمی کند تا مؤمنان خروج او را بهتر از خروج هر کس دیگری بدانند و خروج او برای مؤمن، زیان بارتر از سنگ ریزه ای نیست که از زمین بر می دارد نیست و علم دورترین و نزدیک ترین آنها یکسان است
علما گفته اند داستان ابن صیّاد پیچیده و مسئله ای مشکوک است؛ امّا شکّی نیست که او دجّالی از دجّال ها ست
در حدیث صحیحی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) آمده است که فرمودند: «إن یأجوج و مأجوج لیحفرون السد کلّ یوم حتّی إذا کادوا یرون شعاع الشمس قال الّذی علیهم: ارجعوا فستحفرونه غداً فیعیده الله عزّوجل أشد ما کان حتّی إذا بلغت مدتهم و إراد الله أن یبعثهم إلی الناس حفروا حتّی إذا کادوا یرون شعاع الشمس قال: ارجعوا فستحفرونه غداً إن شاء الل ...
گفته می شود او از فرزندان شقّ اوّل است و آن شقّ بن حویل بن ارم بن سام بن نوح (علیه السلام) است و او، اوّلین کاهن در اعراب عاربه (اصیل و بدوی) است و ارم، پدر جبابره یعنی عاد، ثمود، طسم، جدیس و دیگران است و گفته می شود او یک چشم در پیشانی اش داشته و گفته می شود از صورتش آتش می بارد