ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

دختر

ایسنا/قم کتاب داستان "من بر می گردم " تازه‌ترین اثر فاطمه دولتی منتشر شد.
آیا شرط کمال زنان مادر شدن است؟ در این که در دین اسلام و همین طور در بسیاری از آیین ها و ادیان الهی دیگر، بر جایگاه و مقام مادران و همچنین زن متأهل (درصورت خوب شوهر داری کردن) تأکید شده است شک و تردیدی نیست، بدین صورت که آیات و روایات وارده از ائمه علیهم السلام همه مبتنی بر اهمیت نقش همسری و مادری برای زن می باشد و به نوعی طی این مسیرها را، برای ر ...
مادر وحشت زده وقتی دستش را از زیر سر دختر کوچکش بیرون کشید تازه فهمید که تکه سنگ سیمانی به سر دخترش اصابت کرده و او آخرین نفس هایش را می‌کشد.
داخل اتاق بهم ریخته شده بود و همه لباس‌های دختر 22 ساله وسط اتاق بود، مادر و خواهر ریحانه عامری شروع به مرتب کردن اتاق می‌کنند که در بین لباس‌ها احساس خیس بودن لباس‌ها می‌کنند که با نگرانی لباس‌ها را کنار می‌زنند و متوجه می‌شوند وسط اتاق پر از خون است.
خیلی عصبانی شدم، اصلا کارهایم دست خودم نبود. نمی‌فهمیدم دقیقا چه می‌کنم. من عاشق مینا بودم و اصلا امکان نداشت بتوانم به او آسیبی وارد کنم و نمی‌خواستم او را بکشم. نمی‌دانم چه شد که چند ضربه با چاقو به او زدم. اصلا در حال خودم نبودم.
مشکلات مالی و استرس‌هایم هر لحظه بیشتر می‌شد، برای همین به دخترهایم متادون خوراندم. می‌خواستم خودم هم بخورم، ولی منتظر ماندم ببینم وضع دخترهایم چه می‌شود. ساعت ٧ صبح بود که دیدم حالت بدی دارند.
من از ترس جیغ می‌کشیدم و گریه می‌کردم، اما هیچ کس به دادم نمی‌رسید، چون من و شوهر عمه ام در خانه تنها بودیم. بعد از این ماجرا او مرا تهدید کرد که نباید به کسی چیزی بگویم!
برای اینکه رومینا از من دل بکند حتی حاضر شدم به او پول بدهم، اما قبول نکرد. او با همسرم هم تماس گرفته بود و زندگی‌ام در آستانه نابودی بود. به همین خاطر جواب تلفن‌هایش را ندادم تا اینکه فهمیدم او خودکشی کرده است.
آنقدر خشمگین بودم که یک لحظه دیوانه شدم و با داس دخترم را کشتم. نمی‌خواستم او را بکشم فقط می‌خواستم بترسانمش حالا هم بشدت پشیمانم و هرگز خودم را نمی‌بخشم. من خیلی عصبانی بودم وکنترلی بر رفتارم نداشتم.
دخترم وارد اتاق شد و با دیدن جسد مادرش جیغ کشید. دستم را جلوی دهانش گذاشتم و او را به اتاق خودش بردم. وقتی دخترم را روی تخت گذاشتم، دیدم نفس نمی‌کشد.
پیشخوان