ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

درگیری-در-مهمانی

هنگامی که مشروب خوردم عقل از سرم پرید دوستانم پیشنهاد دادند با هم کشتی بگیریم، اما سر همین موضوع دعوایمان شد و از آنجا که من یک چاقوی ضامن دار در جیب داشتم عصبانی شده و با چاقو ضربه‌ای به سینه مصطفی زدم و از ترس فرار کردم.
پیشخوان