گریههای پدرم مرا شرمنده کرد! دیدم او تنهاتر از من است و چقدر دل پردردی دارد! بغلش کردم و قول دادم روسفیدش کنم! بلافاصله در مدرسه بزرگسالان ثبت نام کردم و همزمان به کلاسهای زبان رفتم. الان 30 سالهام و با حمایت پدرم خانم دکتری شدم و پدرم همیشه میگوید تو زیباترین خانم دکتر روی زمین هستی!