ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

سبوی-دوست

عُمری گذشت و راه نبُردم به کوی دوستمجلس تمام گشت و ندیدم روی دوست گُلشن مُعطّر است سرا پا ز بویِ یارگشتیم هر کُجا نشنیدیم بوی دوست هر جا که می‌روی ز رُخ یار روشن استخفّاش‌وار راه نبُردیم سوی دوست میخوارگانِ دلشده ساغر گرفته‌اندما را نَمی نصیب نشد از سبوی دوست گوش من و تو وصف رُخ یار نشنودورنه جهان ندارد جُز گفتگوی دوست با عاقلان بگو که رُخ یار ظاه ...
عمری گذشت و، راه نبردیم به کوی دوست
پیشخوان