ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

علی‌بن-موسی-الرضا

در عملیات کربلای 5 به علت اصابت ترکش خمپاره به دستش مجروح شد، اما تا پایان جنگ ماند و به ثبت و ضبط حماسه های دفاع مقدس و رزمندگان پرداخت.
ازطرف شهیدجمهور قرار شد یک مرکز کنترل مدیریت بحران برای حوادث غیرمترقبه‌ تجهیز شود وبازحاج اکبر صباغیان مسئول این کار شد.ماه صفر سال96علاوه بر آشپزخانه مهران، کارآشپزخانه سامرا راهم به عهده گرفت و...
نوبتم ‌می‌شود؛ صورتم را ‌می‌چسبانم به ضریح؛ به قبر امام نگاه ‌می‌کنم؛ به پارچه سنگدوزی شده قبر خیره ‌می‌شوم؛ به زن‌هایی که این مرواریدها و سنگها را با عشق به‌ پارچه دوخته‌اند فکر ‌می‌کنم.
یک وانت داشت. خواب حضرت رقیه را که دید، صبح به فرمانده شان گفته بود من می خواهم این وانت را بفروشم. فرمانده هم گفته بود تو که می خواهی بروی سوریه، دو ماه دیگر بر می گردی و وسیله دست باید داشته باشی.
خرجی خانه‌مان را هم به سختی درمی‌آوردیم. من در همان دستکش‌بافی کار می کردم و یک صاحب‌کار دیگر هم داشتم به نام آقاسید یحیی علوی رضوی از نوه نتیجه‌های امام رضا (ع). من خیلی دوستش داشتم. روحش شاد...
پیکرها را که آوردند، بعد یکی از پیکرها را مادر شهید آبیاری گرفت بغلش و به خاک سپرد و یکی را هم من بغل کردم و تحویل آقا دادم تا برایش دعا بخوانند. باز همانجا باهاشون صحبت کردم و بعد به خاک سپردیم.
من خودم در 16 سالگی ازدواج کردم. الان که 26 سالم است، دختر بزرگم 8 ساله است و دختر کوچکم 6 ساله است. بنابرین تجربه شخصی و مطالعات و تجربیاتی که داشتم خیلی کمک کرد.
من خودم در 16 سالگی ازدواج کردم. الان که 26 سالم است، دختر بزرگم 8 ساله است و دختر کوچکم 6 ساله است. بنابرین تجربه شخصی و مطالعات و تجربیاتی که داشتم خیلی کمک کرد.
من خودم در 16 سالگی ازدواج کردم. الان که 26 سالم است، دختر بزرگم 8 ساله است و دختر کوچکم 6 ساله است. بنابرین تجربه شخصی و مطالعات و تجربیاتی که داشتم خیلی کمک کرد.
من خودم در 16 سالگی ازدواج کردم. الان که 26 سالم است، دختر بزرگم 8 ساله است و دختر کوچکم 6 ساله است. بنابرین تجربه شخصی و مطالعات و تجربیاتی که داشتم خیلی کمک کرد.
پیشخوان