من هم ماندم که مراقب پیرمرد باشم. در همین حین پویان یک ضربه به شکم مقتول زد که مقتول سیاه شد، اما من کمک کردم او دوباره بههوش آمد و بعد که وسایل را جمع کردیم از خانه خارج شدیم. من اصلا نمیدانم چه کسی در دهان مقتول دستمال کرده بود، تا زمانی که ما بودیم او زنده و سالم بود.