
«همسرم را در اتاق طبقه بالا زندانی کرده بودم تا حقیقت را بگوید. چند بار که به سر کار رفته بودم متوجه شدم در غیابم دختر و پسرم دست و پاهای زنجیر شده مادرشان را باز کرده اند. به همین خاطر وقتی خانه را ترک میکردم هر سه آنها را زندانی میکردم تا نتوانند فرار کنند. دختر و پسرم با مادرشان همدست بودند».