خواندنی ها برچسب :

مسافرنما

من به‌خاطر شرایط بد مالی وسوسه شدم دست به خفت‌گیری بزنم؛ اما 14 فقره خفت‌گیری را قبول ندارم و فقط پنج فقره را قبول دارم که حالا رضایت سه نفر از شاکیان را گرفته‌ام. من در پلیس آگاهی تحت فشار به 14 فقره اعتراف کردم.
من به‌خاطر شرایط بد مالی وسوسه شدم دست به خفت‌گیری بزنم؛ اما 14 فقره خفت‌گیری را قبول ندارم و فقط پنج فقره را قبول دارم که حالا رضایت سه نفر از شاکیان را گرفته‌ام. من در پلیس آگاهی تحت فشار به 14 فقره اعتراف کردم.
من به‌خاطر شرایط بد مالی وسوسه شدم دست به خفت‌گیری بزنم؛ اما 14 فقره خفت‌گیری را قبول ندارم و فقط پنج فقره را قبول دارم که حالا رضایت سه نفر از شاکیان را گرفته‌ام. من در پلیس آگاهی تحت فشار به 14 فقره اعتراف کردم.
من به‌خاطر شرایط بد مالی وسوسه شدم دست به خفت‌گیری بزنم؛ اما 14 فقره خفت‌گیری را قبول ندارم و فقط پنج فقره را قبول دارم که حالا رضایت سه نفر از شاکیان را گرفته‌ام. من در پلیس آگاهی تحت فشار به 14 فقره اعتراف کردم.
من به‌خاطر شرایط بد مالی وسوسه شدم دست به خفت‌گیری بزنم؛ اما 14 فقره خفت‌گیری را قبول ندارم و فقط پنج فقره را قبول دارم که حالا رضایت سه نفر از شاکیان را گرفته‌ام. من در پلیس آگاهی تحت فشار به 14 فقره اعتراف کردم.
من به‌خاطر شرایط بد مالی وسوسه شدم دست به خفت‌گیری بزنم؛ اما 14 فقره خفت‌گیری را قبول ندارم و فقط پنج فقره را قبول دارم که حالا رضایت سه نفر از شاکیان را گرفته‌ام. من در پلیس آگاهی تحت فشار به 14 فقره اعتراف کردم.
من به‌خاطر شرایط بد مالی وسوسه شدم دست به خفت‌گیری بزنم؛ اما 14 فقره خفت‌گیری را قبول ندارم و فقط پنج فقره را قبول دارم که حالا رضایت سه نفر از شاکیان را گرفته‌ام. من در پلیس آگاهی تحت فشار به 14 فقره اعتراف کردم.
من به‌خاطر شرایط بد مالی وسوسه شدم دست به خفت‌گیری بزنم؛ اما 14 فقره خفت‌گیری را قبول ندارم و فقط پنج فقره را قبول دارم که حالا رضایت سه نفر از شاکیان را گرفته‌ام. من در پلیس آگاهی تحت فشار به 14 فقره اعتراف کردم.
در راه با چرب‌زبانی راننده را فریب می‌دادم. وقتی حسابی با او ارتباط صمیمی برقرار می‌کردم، نوشیدنی مسموم را تعارف می‌کردم. آن‌ها نیز، چون به من اعتماد کرده بودند، آبمیوه را می‌خوردند. بعد از اینکه بیهوش می‌شدند تمام اموال‌شان را سرقت می‌کردم.
پیشخوان