مردان جوان که متهم هستند در پوشش مسافر با خشونت زیاد از 14 شهروند زورگیری کردهاند، از روزهای سخت زندگیشان که آنها را در مسیر این خشونت انداخت، گفتند.
این پرونده از اواخر سال 97 بهدنبال شکایت مرد جوانی به جریان افتاد. او مدعی بود دو مرد جوان را بهعنوان مسافر سوار خودرو کرده، اما آنها به رویش چاقو کشیده و خودروی او را سرقت کردهاند. درحالیکه تلاش برای ردیابی دو دزد جوان آغاز شده بود، شکایت مشابه دیگری به پلیس رسید.
اینبار پسر جوان پرایدسوار در دام دو مرد جوان افتاده و خودروی او سرقت شده بود. درحالیکه حدود یک سال از نخستین شکایت گذشته و شمار شکایتها به 14 فقره رسیده بود، پلیس توانست رد دو مرد جوان را به دست بیاورد و آنها را دستگیر کند.
شهرام و داریوش به 14 فقره خفتگیری اعتراف کردند و پروندهشان با صدور کیفرخواست به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در ابتدای جلسه محاکمه که چند روز پیش برگزار شد، نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و برای شهرام 30ساله به اتهام 14 فقره سرقت با سلاح سرد و آزار و اذیت و برای داریوش 25ساله به اتهام معاونت در این جرائم اشد مجازات خواست. سپس شاکیان یکبهیک به تشریح شکایتشان پرداختند.
یکی از آنها گفت: بیستوهفتم اسفند سال 97 بود که چنین اتفاقی برایم رخ داد. من با ماشین پراید مسافرکشی میکردم. دو متهم را دربست سوار ماشین کردم تا به ورامین ببرم؛ اما آنها در میان راه به رویم چاقو کشیدند. شهرام چاقو را زیر گلویم گذاشت و هرچه را همراه داشتم، دزدید.
سپس آنها من را از ماشین به بیرون انداختند و فرار کردند. این مالباخته ادامه داد: من بابت سرقتها از دو متهم شاکی هستم، اما آنچه اوضاع من را به هم ریخته، آسیب روحی شدیدی است که به من وارد شده است. متهمان آن شب سرم را زیر لاستیک ماشین نگه داشتند و تهدید کردند اگر گوشی موبایل و پولهایم را به آنها ندهم، با ماشین از روی سرم عبور میکنند.
هنوز بعضی شبها کابوس آن اتفاق را میبینم؛ بههمینخاطر اعصابم به هم ریخته و تندخو شدهام. این مرد درحالیکه سرش را پایین انداخته بود، گفت: من بچه خوبی بودم و همیشه احترام پدر و مادرم را نگه میداشتم، اما بعد از آن ماجرا کنترلی بر اعصابم ندارم و با پدر و مادرم تندخویی میکنم.
من بعد از اینکه دو متهم بازداشت شدند، از طرف آنها تهدید به مرگ شدم. حتی در راهروی دادگاه مادر یکی از متهمان به من فحاشی کرد. من به داریوش رضایت میدهم، اما برای شهرام که به رویم چاقو کشید و من را تهدید کرد، اشد مجازات را میخواهم.
دومین شاکی نیز وقتی در جایگاه ایستاد خطاب به قضات گفت: یازدهم اسفند سال 98 دو متهم را در اتوبان امام علی (ع) سوار پژو 405 کردم تا به سمت قیامدشت ببرم، اما آنها مسیر را تغییر دادند و از من خواستند به سمت شهرک انقلاب بروم.
آنجا در جاده خاکی شهرام چاقو را زیر گردنم گذاشت و موبایل، کارت عابربانک و پولهای نقدی را که درآمد روزانهام بود، از من گرفت. حتی یکی از آنها اسلحه در دست داشت که مرا تهدید به مرگ کرد. سپس من را از ماشین بیرون انداختند و خودروی مرا دزدیدند و من با سختی زیاد توانستم خودم را به خانه برسانم و از سارقان شکایت کنم.
این شاکی در ادامه توضیح داد: متهمان حتی رمز گوشی مرا باز کرده و برای دوستانم پیامک ارسال کرده بودند و به آنها نوشته بودند ماشینم خراب شده و به پول نیاز دارم و بهاینترتیب حدود دو میلیون تومان از دوستانم کلاهبرداری کرده بودند.
من برای متهمان اشد مجازات میخواهم. سپس سایر شاکیان درخواست اشد مجازات را برای متهمان مطرح کردند. در ادامه جلسه دادگاه شهرام 30ساله، متهم این پرونده، روبهروی قضات ایستاد و از روزهای سخت زندگیاش گفت: من در یک شرکت کار میکردم، اما پدرم فوت شد و با آنکه من همسر و زندگی مستقل داشتم، مجبور شدم مخارج زندگی مادرم را هم بدهم.
من بهخاطر شرایط بد مالی وسوسه شدم دست به خفتگیری بزنم؛ اما 14 فقره خفتگیری را قبول ندارم و فقط پنج فقره را قبول دارم که حالا رضایت سه نفر از شاکیان را گرفتهام. من در پلیس آگاهی تحت فشار به 14 فقره اعتراف کردم.
این متهم درباره حمل اسلحه و ادعای یکی از شاکیها درباره تهدید با سلاح گرم گفت: من اسلحه نداشتم. یک فندک در جیب داشتم که شبیه اسلحه بود و یکی از شاکیها را با آن تهدید کردم و او خیال کرد من مسلح هستم. داریوش نیز که با قرار وثیقه آزاد بود به دفاع از خود پرداخت و گفت: من فقط پنج فقره خفتگیری را قبول دارم. فقط در یکی از سرقتها چاقو در دست داشتم که چاقو را به سمت شاکی نگرفتم.
باور کنید فریب خوردم. من در هیچکدام از سرقتها حتی یک ریال هم به دست نیاوردم. حالا رضایت شاکیها را جلب کردهام و از کارهای گذشتهام پشیمان هستم.
او ادامه داد: من قبلا به مواد مخدر اعتیاد داشتم و بهخاطر تهیه پول خرید مواد دست به این کار زدم؛ اما بعد از این ماجرا در بیمارستان روانی بستری شدم و تحت درمان قرار گرفتم. حالا توبه کردهام و از قضات دادگاه تقاضای بخشش دارم.
بعد از گفتههای متهمان و وکلای مدافع آنها هیئت قضات شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران برای تصمیمگیری در این خصوص وارد شور شدند و بهزودی رأی خود را اعلام میکنند.