خواندنی ها برچسب :

نوید-صفری

بعد که پیکرشان را خواستند از حرم بیرون ببرند، یک بنده خدایی گفت اگر می شود، بگذارید همسرش چند دقیقه با پیکر، ‌تنها باشد...
من تا آن جمله را گفتم، ‌تلفن قطع شد. همیشه به این فکر می‌کنم که چرا باید تلفن دقیقا همان لحظه قطع بشود و نه چند دقیقه و ثانیه قبل و بعدش. این برایم خیلی عجیب است...!
آقانوید وصیت کرده بود که من را با لباس پاسداری دفن کنید، یکی از لباس‌های پاسداری‌ آقانوید را از خانه گرفتند و در معراج شهدا تنش کردند.
این ظاهر دنیایی ارتباط ما بود. سه‌شنبه مصادف با عید غدیر بود و ‌برای دوشنبه ساعت 7 عصر قرار گذاشتند که به منزل ما بیایند. ما هم پذیرفتیم و آمدند.
وقتی مادرشوهرم من را دید، ‌همینطور گریه می‌کرد و ناراحت بود که چرا تنها آمده‌ام؟ می گفت:‌ آخر نوید چطور دلش آمد که تو را تنهایی بفرستند... هم دلتنگ آقانوید بودند و هم برای من ناراحتی می‌کردند.
مراسم تشییع شهید مدافع حرم نوید صفری صبح جمعه دهم آذر از مسجد امام سید الساجدین ( ع) به طرف میدان پروین برگزار شد
پیشخوان