ماهان شبکه ایرانیان
خواندنی ها برچسب :

کینه

خشم و کینه از آن جهت که تعادل روحی انسان را به هم می‌زند، او را از محور حق و عدل خارج می‌سازد و بر این اساس، از فضایل و کمالاتی چون رفق و نرمی در رفتار، مدارا با دیگران، عفو و گذشت، حسن خلق و حسن معاشرت محروم و بی‌نصیب می‌گردد و خوی پرخاشگری و درندگی به تناسب شدت و ضعف این رذیله اخلاقی بر او حاکم می‌شود.
خشم و کینه از آن جهت که تعادل روحی انسان را به هم می‌زند، او را از محور حق و عدل خارج می‌سازد و بر این اساس، از فضایل و کمالاتی چون رفق و نرمی در رفتار، مدارا با دیگران، عفو و گذشت، حسن خلق و حسن معاشرت محروم و بی‌نصیب می‌گردد و خوی پرخاشگری و درندگی به تناسب شدت و ضعف این رذیله اخلاقی بر او حاکم می‌شود.
خشم و کینه از آن جهت که تعادل روحی انسان را به هم می‌زند، او را از محور حق و عدل خارج می‌سازد و بر این اساس، از فضایل و کمالاتی چون رفق و نرمی در رفتار، مدارا با دیگران، عفو و گذشت، حسن خلق و حسن معاشرت محروم و بی‌نصیب می‌گردد و خوی پرخاشگری و درندگی به تناسب شدت و ضعف این رذیله اخلاقی بر او حاکم می‌شود.
با توجه به اهمیت بیان کدورت‌ها در زندگی مشترک هنگام بروز بحث، زوجین باید با استفاده از مهارت گفتگو مساله پیش آمده را مطرح کرده، درباره کدورت پیش آمده با یکدیگر صحبت کنند و نهایتاً حل مساله انجام دهند
روانشناس بهترین راه حل تعارضات بین زوجین را گفت‌وگوی بین زوجین دانست و گفت:باید گفت‌وگویی باشد که باعث آرامش و اطمینان در طرف مقابل شود.
من خیلی دستپاچه شدم؛ کنترلم را از دست دادم و یک ضربه به او زدم تا ساکتش کنم و از قضا ضربه به گردنش برخورد کرد و باعث مرگ این زن شد.
به همین خاطر کینه‌اش را به دل گرفتم و شب حادثه او را به ساختمان نیمه کاره کشاندم بعد هم دست و پایش را با طناب بستم و شیشه تینر را روی سر و صورت و بدنش خالی کرده و فندک را کشیدم.
من هم آجری را که کنار در اتاق بود، برداشتم و ضرباتی به سرش کوبیدم و بعد هم با گذاشتن آجر و طلا‌ها در کیفم، به همراه فرزندانم و فرزندان دختر عمویم در حالی از خانه خارج شدم.
موتورسوار 52 ساله که قصد انتقام هولناکی را از خانواده همسر سابقش داشت ناگهان ضربات چاقو را بر پیکر خواهرزن دیگرش فرود آورد و او را در حالی که خون آلود کف خیابان افتاده بود، رها کرد و سوار بر موتورسیکلت از محل گریخت.
با اینکه معلوم بود با یک مرد حرف می‌زند، اما آنقدر مرموز صحبت کرد که کنجکاو شدم و وقتی برای صحبت به اتاق دیگری رفت یواشکی به حرف‌های او گوش دادم و متوجه شدم که او و چند نفر از دوستانش قصد سرقت مسلحانه از جایی را دارند.
پیشخوان