خشم و کینه از آن جهت که تعادل روحی انسان را به هم میزند، او را از محور حق و عدل خارج میسازد و بر این اساس، از فضایل و کمالاتی چون رفق و نرمی در رفتار، مدارا با دیگران، عفو و گذشت، حسن خلق و حسن معاشرت محروم و بینصیب میگردد و خوی پرخاشگری و درندگی به تناسب شدت و ضعف این رذیله اخلاقی بر او حاکم میشود.
خشمی که در راستای اطاعت از خداوند باشد و انسان در خشم خود، خشنودی خدا را در نظر داشته باشد آن خشم، خشمی پسندیده است؛ مثل خشم مؤمن نسبت به دشمنان خدا و هنگام انجام گناهان. امام علی (علیه السلام) میفرماید: «... جهاد چهار شعبه دارد: امر به معروف، نهى از منکر، پایدارى در جبههها، و کینهتوزى با فاسقان. پس هر که امر به معروف کند پشت مؤمن را محکم ساخته، و هر که نهى از منکر کند بینى کافر را به خاک مالیده، و هر که در جبههها پایدارى کند به عهد و وظیفه خود عمل نموده، و هر که با فاسقان کینه توز براى خدا خشم گرفته، و هر که براى خدا خشم بگیرد حقیقتاً مؤمن است. پس این است ایمان و پایههاى آن» (شیخ مفید، الامالی، ص 278)
امّا خشمی که جهت اطاعت از خداوند نباشد، بلکه در راستای پیروی از شیطان باشد و شخص رضا و خشنودی شیطان را مد نظر داشته باشد آن خشم، خشمی ناپسند است مانند خشم انسان نسبت به برادر دینی خود.
که در روایات اسلامی نوعاً خشم و غضب به طور مطلق مورد مذمت و نکوهش قرار گرفته است، اما مشخص است که مراد از آنها، غضبی است که برای هوای نفس و منافع شخصی باشد، ولی خشمی که برای رضای حق باشد نه تنها مذموم نیست، بلکه بسیار پسندیده و در برخی موارد، لازم و ضروری است.
غریزه خشم و غضب نیز، مانند دیگر غرایز انسانی، نیرویی کور می باشد که تنها ارضای خود را می طلبد، که اگر تحت رهبری عقل قرار گیرد و در جای خود، به اندازه صحیح اعمال شود، مایه خوشبختی و سعادت بوده و آدمی در شئون مختلف زندگی، از فواید آن بهره مند می گردد و اگر خودسر و بی قید و بند باشد و در راه غلط و خلاف مصلحت به کار افتد، و لجام گسیخته عمل نماید، باعث فساد و تباهی می گردد.
ما در این نوشتار به بررسی کوتاه خشم ناپسند دین می پردازیم:
به طور کلی برخی از گناهان زمینهساز گناهان دیگر میباشند. خشم و غضب ناپسند نیز از طرفی میتوانند موجب گناهان دیگری شده و از طرف دیگر، گناهانی نیز وجود دارند که غضب ناپسند، از آنها سرچشمه میگیرد، از اینرو؛ افرادی که میخواهند افسار خشم و غضب را به دست گرفته و آن را تحت کنترل خود درآورند نخست لازم است عوامل پیدایش آنرا بشناسند که برخی از آنها عبارتند از: حسادت، تکبر، زورگویى و تحقیر مردم.
در روایتی از امام صادق (علیه السلام) آمده است: «حواریون به عیسى بن مریم گفتند: اى معلم نیکیها! به ما بگو، غضب از کجا شروع میشود، فرمودند: از تکبر، زورگویى و تحقیر مردم» (شیخ صدوق، الخصال، محقق و مصحح: غفارى، على اکبر، ج 1، ص 6)
از طرفی هم شیطان دشمن قسم خورده انسانها است و به طور طبیعی تلاش دارد از هر راه و دامی برای انحراف و گمراهی انسان بهره ببرد. یکی از این دامها خشم و غضب ناپسند است.
در روایتی میخوانیم: «شیطان میگوید: غضب، دام من است و هر کس از نیکان را بدان وسیله صید میکنم و راه آنها را به طرف بهشت میبندم» (شعیری، محمد بن محمد، جامع الأخبار، ص 160) بنابر این، کسانی که به دنبال تهذیب نفس بوده و در نهایت خشنودی خداوند را طلب میکنند شایسته است هنگام غضب آنرا فرو نشانند تا مشمول آثار مثبت مادی و معنوی قرار گیرند. پروردگار یکی از اوصاف مؤمنان را فروبردن خشم میداند: «وَ إِذا ما غَضِبُوا هُمْ یَغْفِرُون» (شوری، 37)
بارزترین خشونت روحی
خشمی که بر اساس خودخواهی به وجود میآید، بارزترین شکل خشونت روحی است و در صورتی که شخص قدرت بر انتقام داشته باشد، او را وادار به اعمال خشونت میکند و اگر شخص قدرت بر انتقام یا فرونشانیدن آتش غضب از روی اختیار نداشته باشد به درون او گریخته و به صورت عقدههای روحی و کمپلکسهای روانی در قالب «کینه» در میآید.
این کینه درونی که حالت تغییر شکل یافته غضب است، به صورتهای مختلف، بر حسب شرایط بیرونی، ظاهر میشود که مهمترین آنها حسد، غیبت و دروغ و تهمت، شماتت و تحقیر و بدزبانی، شدت عمل و به طور کلی بدخلقی، ستم و آزار و تضییع حق، و امثال آن است.
به هر حال، خشم و کینه از آن جهت که تعادل روحی انسان را به هم میزند، او را از محور حق و عدل خارج میسازد و بر این اساس، از فضایل و کمالاتی چون رفق و نرمی در رفتار، مدارا با دیگران، عفو و گذشت، حسن خلق و حسن معاشرت محروم و بینصیب میگردد و خوی پرخاشگری و درندگی به تناسب شدت و ضعف این رذیله اخلاقی بر او حاکم میشود. در روایتی از امام صادق (علیه السلام) آمده است: «حواریون به عیسى بن مریم گفتند: اى معلم نیکی ها! به ما بگو، غضب از کجا شروع می شود، فرمودند: از تکبر، زورگویى و تحقیر مردم»
خشم در نگاه امیرالمومنین علیه السلام:
امام علی علیه السلام (نامه 76) می فرمایند: از غضب به دور باش ؛ زیرا خشم از سبک مغزی های شیطان است. و در نامه 69 نهج البلاغه (نامه ای به حارث همدانی) می فرماید: خشم را فرو خور و به هنگام توانایی، گذشت کن و در هنگام عصبانیت، بردبار باش و در وقت چیرگی، ببخشای تا سرانجامت نیکو باشد.
نصیحتی از ملا احمد نراقی در معراج السعاده:
آدمى در وقت هیجان، به خدا پناه برد از شر شیطان، و بگوید: «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم». و اگر ایستاده باشد بنشیند، و اگر نشسته باشد بخوابد. و وضو گرفتن و غسل کردن با آب سرد از براى تسکین آتش غضب مفیدند. و اگر غضب بر کسى باشد که قرابت رحم با یکدیگر داشته باشند دست به بدن او گذارد غضب او ساکن مىگردد چنانچه در اخبار وارد شده است. (ملا احمد نراقی- معراجالسعاده، ص166)
نتیجه گیری:
بنابراین، غریزه خشم و غضب نیز، مانند دیگر غرایز انسانی، نیرویی کور و بیشعور میباشد که تنها ارضای خود را میطلبد، که اگر تحت رهبری عقل قرار گیرد و در جای خود، به اندازه صحیح اعمال شود، مایه خوشبختی و سعادت بوده و آدمی در شئون مختلف زندگی، از فواید آن بهرهمند میگردد و اگر خودسر و بیقید و بند باشد و در راه غلط و خلاف مصلحت به کار افتد، و لجام گسیخته عمل نماید، باعث فساد و تباهی میگردد و مصیبتهای سخت وجبران ناپذیری به بار میآورد. از این رو، امام سجاد ـ علیه السّلام ـ فرو خوردن خشم و قدرت خاموش کردن آتش آن را به عنوان زیور صالحان و زینت تقوا پیشگان، از درگاه خداوند خواسته، عرض میکند: «بارالها! مرا به زیور صالحان بیارای و زینت متّقین را به من بپوشان، تا عدل را گسترش دهم و خشم را فرو نشانم و شعلههای سوزان دشمنی را خاموش سازم» (صحیفة سجادیه، دعای مکارم الاخلاق)
منابع:
سایت اندیشه قم
صحیفة سجادیه، دعای مکارم الاخلاق
کتاب: معراجالسعاده ـ ملا احمد نراقی
فرآوری: آمنه اسفندیاری
منبع : سایت اسلام کوئیست