احتمالاً در این روزها، بسیار در مورد ربنا صحبت میشود و اینکه چرا پخش نمیشود و… اما از آنجا که همیشه بیم آن داریم که متن را رها کرده و به حاشیه برویم که عموماً هم میرویم، خواستم این بار به خود ربنا بپردازیم که چیست و چگونه به وجود آمده و چه دارد که چنگ میاندازد به بند دلمان…
ربنا یک دعا نیست گرچه محتوای آن طلب بنده از پروردگار خودش است اما به تعریف امروزی، یک دعا نیست. ربنا انتخاب شخصی استاد شجریان از چهار آیه سورههای آلعمران، مؤمنون، کهف و بقره است که بهجز آیه اول باقی آیات نیز بهطور کامل خوانده نمیشوند. این آیات با یکدیگر ارتباط معنایی داشته و تمامی آنها از زبان انسان و خطاب به پروردگار است که طلب بخشش، رحم، رحمت و صبر میکند.
انتخاب این چهار بخش از آیات قرآن و آغاز آیه نخست با کلمه «ربنا» است و سه آیه دیگر از ابتدا با ربنا شروع نمیشوند اما انتخاب طوری انجامشده که سه آیه دیگر از میانه آیه و با شروع کلمه «ربنا» خوانده شود.
اما ربنا طرحی است که محمدرضا شجریان آن برای پخش در تلویزیون آماده کرده است. گاهی بهاشتباه بیان میشود که تنها نسخه موجود این دعا تمرینی که استاد برای شاگردانش خوانده درحالیکه این نسخه یک اجرای دقیق از این طرح است که قرار بوده بهعنوان الگو استفاده شود.
نکته جالب دیگری که در رابطه با «ربنا» وجود دارد این است که برخلاف تمامی آوازهای استاد شجریان، ربنا تنها آوازی است که بههیچعنوان تحریر ندارد. درواقع نوع خوانش قرآن و بهطور کل، موسیقی آوازی عرب، پدیدهای به نام تحریر یا چهچه ندارد و این «چهچه» که از صدای بلبل الگوبرداری شده مخصوص آواز ایرانی است؛ اما قاریان بزرگ عرب و حتی عدهای زیادی از خوانندگان عرب و البته ترک بهجای تحریر از ویبره در صدا استفاده میکنند که شجریان با پیروی از این شیوه، «ربنا» را بدون تحریر خوانده است.
ربنا یک مرکب خوانی بر پایه «سهگاه» است که گذری به آواز افشاری و گوشه عراق دارد؛ و شجریان تلاش کرده تا نوع خوانش قاریان عرب را در این آواز پیاده کند.
شاید ویدیوی امکلثوم را دیده باشید که آوازی با همین ملودی میخواند و گمان نگارنده این است که آواز و لحن امکلثوم نیز بهاحتمالزیاد یک ملودی فولکلور است که او آن را در یک فیلم اجرا میکند.
دقت و ظرافت کار آنجا مشخص میشود که این مجموعه مناجات را در کنار هم بررسی کنیم. علاوه بر «ربنا» یک مثنویخوانی وجود دارد که کمتر از ربنا مورد بحث واقع میشود اما همگی آن را شنیدهایم؛ مثنوی افشاری با شعری از مولانا و مطابق فلسفه روزه است که: «چند خوردی چرب و شیرین از طعام…» اما این مثنوی افشاری هم تفاوت ظریفی با «مثنوی افشاری» های دیگر دارد. اساس مثنوی افشاری بر پایه سادگی است؛ مصداق همان چیزی که دراویش و قلندران در کوی و برزن میخواندند. یک آواز ساده و بدون زینت و تحریر در مایه افشاری که شعر آن نیز قالب مثنوی داشته و حالت نقل پندآمیز به خود میگرفته است؛ اما مناجات استادِ آواز، نوعی دیگر از مثنوی، به نام مثنوی پیچ است که واژه «پیچ» بر پیچیدگی تکنیک آوازی آن در مقابل مثنوی ساده دلالت دارد. هر چه در ربنا، تحریر جای خودش را به ویبره داده است، در مناجات شجریان، مثنوی به تکنیکیترین شکل خود خوانده میشود.
با شنیدن هر دو اثر متوجه میشویم که کوکِ هر دو آواز یکی است. زمانی که در هر دو آواز به گوشه عراق میرسیم این کوکِ واحد بهخوبی نمایان میشود و نشان میدهد که شجریان با تصور اینکه این دو کار به همراه هم پخش شوند آنها را طراحی کرده و خوانده است گرچه شواهد نشان میدهد که این دو آواز در یکزمان و مکان ضبط نشدهاند.
شجریان بزرگ، «ربنا» را بالا میخواند و این بالا خواندن، ربنا را به فضای تلاوتهای قاریان مصری نزدیک میکند اما تکنیک آوازی شجریان، پیچیدهتر از تلاوت آنهاست؛ دستکم در یک مورد این ادعا مستند است که استاد راغب مصطفی غلوش در سفرش به ایران، ربنا را میشنود و یک نسخه از آن را با خود به مصر میبرد تا آن را بخواند؛ پس از دو سال به گفته استاد شجریان، یکی از دوستان ایشان در دیدار با غلوش از وی میشنود که گفته است: «این کار من نیست چراکه اوجش را هر خوانندهای نمیتواند بخواند».
«ربنا» در کنار اذان استاد مؤذنزاده و آوازهای مرحوم ذبیحی، جزو ماندگارترین آوازهای مذهبی به شمار میآیند و دامنه فراگیری آنها بسیار وسیعتر از هر نوع سلیقه و عقیده است و … ربنایی که سالها از صداوسیما پخش میشده امروزه از همه رسانه پخش میشود جز صداوسیما.
Post Views:
735