چند سالی است که آمارها از روند رو به رشد زنان سرپرست خانوار حکایت دارد. زنانی که جبر زمانه نقش آنان را افزایش داده و علاوه بر ایفای نقش خود به عنوان یک زن، باید نقش نان آور خانواده را نیز به دوش بکشند.
به گزارش به نقل از روزنامه همدلی ،سه روز پیش مدیر کل دفتر توانمندسازی خانواده و زنان سازمان بهزیستی کشور از افزایش آمار زنان سرپرست خانوار خبر داد. به گفته «فریبا درخشان نیا» بر اساس آمارهای ارائه شده در معاونت زنان ریاست جمهوری تعداد زنان سرپرست خانوار بیش از سه میلیون و 600 هزار نفر در کشور برآورد شده است.
البته وی تاکید کرد: همه این تعداد زنان از نظر اقتصادی، نیازمند تلقی نمی شوند و چه بسا دارای تمکن مالی، درآمد و شغل هستند و درصدی از این افراد نیازمند دریافت خدمات نهادهای حمایتی از جمله سازمان بهزیستی و کمیته امداد هستند.
وقتی صحبت از زنان سرپرست خانوار میشود با چند گروه عمده مواجه هستیم که شـامل زنـان بیـوه، مطلقـه، همسران مردان معتاد، همسران مردان زنـدانی، همسـران مـردان مهـاجر، دختران مجرد خودسرپرسـت، همسران مردان ازکارافتاده و معلولاند که ناچار هستند بدون حضور منظم یا حمایت یک «مرد» در نقش همسر یا پدر ، سرپرستی خانوار را برعهده بگیرند و مسئولیت اداره اقتصادی، تصمیمگیریهای عمده و حیاتی خانوار را یک تنه به دوش بکشند.
زنان سرپرست خانواده به دلیل نبود «مرد» به عنوان عنصر اصلی و محوری خانواده که در طول اعصار و قرون مختلف مسئولیت و تصمیم گیری نهایی در امور مختلف را بر عهده دارند، با مسائل و مشکلات عدیده ای روبرو هستند. بدون تردید هرگاه خانواده یکی از ارکان اصلی خود یعنی پدر یا مادر را از دست بدهد، تقارن آن به هم ریخته و مسائل و مشکلات گوناگونی گریبانگیر سرپرست خانواده میشود.
البته پدیده خانوارهای زن سرپرسـت فقط مختص به ایران نیست، بلکه این پدیده بـه دلایل گوناگون در دنیا رو به افزایش است، اما در کشور ما به دلیل مشکلات اقتصادی و اجتماعی و همچنین ضعف نهادهای حمایتی از این زنان، این موضوع نسبت به برخی از کشورهای دیگر به مراتب چالش برانگیزتر است.
بدیهی است مشکلات زنان سرپرست خانوار در یک یا چند مورد خلاصه نمیشود، اما در شرایط کنونی جامعه و با توجه به وضعیت اقتصادی و معیشتی و آمار بیکاری زنان سرپرست خانوار، میتوان فقر و فشارهای اقتصادی را مهم ترین مشکلات و چالشهای این زنان دانست.
مشکلات اقتصادی بهعلاوه فشارهای روانی، تنهایی، ناامیدی و به دوش کشیدن بار مشکلات زندگی زنان سرپرست خانوار را به قشری آسیبپذیر و نیازمند حمایت تبدیل کرده است، بـه گونهای که این گروه از زنـان بـه صـورت مسـئلهای اجتمـاعی مطـرح مـیشـوند.
یک جامعه شناس با اشاره به چالشهای متعدد زنان سرپرست خانوار به همدلی گفت: زنان سرپرست خانوار متحمل فشارهای زیادی در جامعه هستند و این فشارها ضمن این که بر کارکرد اجتماعی و اقتصادی آنها تاثیر می گذارد، بر کیفیت و رضایتمندی آنان از زندگی تاثیر میگذارد و آن را با افت مواجه میکند.
«فرناز آزادی» با اشاره به وجود پیشرفتهای زنان در علم و تحصیل و همچنین تاثیرگذاری آنان در فعالیتهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی کشور، افزود: امروزه و با توجه به پیشرفتهای زنان کشور، دیگر نمیتوان نقش زنان را در همان نقش کلیشهای فرزندآوری و خانهداری محدود دانست، از سویی دیگر عرف جامعه ایرانی با اشتغال زنان در بیرون از خانه مخالفت چندانی ندارد و لذا زنان می توانند خارج از منزل نیز به کار پرداخته و مسئولیت نان آوری خانواده را بر عهده گیرند.
اما آنچه موجب می شود سرپرستی زنان خانوار به عنوان یک مساله اجتماعی مطرح شود، مشکلات و موانعی است که در دنیای بیرون بر سر راه سرپرستی زنان به وجود آمده و باعث می شود تا زنان سرپرست خانوار به عنوان قشری آسیب پذیر نیازمند حمایت نهادهای حمایتی شناخته شوند.
آزادی عمده ترین مشکلات زنان سرپرست خانواده را مشکلات اقتصادی، نگرش های منفی اجتماعی نسبت به زن سرپرست خانواده و نگرانی از آینده فرزندان دانست و افزود: بدون تردید مشکلات مادی و اقتصادی مهمترین دغدغه فکری زنانی است که هزینه های کمرشکن زندگی را برعهده دارند.
اما مشکلات اقتصادی نباید ما را از مشکلات اجتماعی این قشر از جامعه غافل کند، مشکلاتی که میتواند روح و روان این زنان را آزار دهد. از جمله مشکلات اجتماعی این زنان می توان محدودیتهای زندگی مستقل ، محدودیت های خانواده، ازدواج مجدد و مشکلات روحی و تنهایی اشاره کرد.
آزادی به نقش نهادهای حمایتی اشاره کرد و گفت: رویکرد و اهداف نهادها و سازمانهای حمایتی باید در جهت توانمندسازی زنان سرپرست خانوار باشد، اما متاسفانه در اغلب موارد شاهد هستیم حمایت سازمان های حمایت کننده به پرداخت ماهانه مستمری ناچیزی خلاصه میشود، مبلغی که با توجه به گرانی اقلام ضروری حتی کفاف هزینههای ده روز هم نمیدهد.
این جامعه شناس با اشاره به موضوع ازدواج مجدد زنان سرپرست خانوار گفت: باید در زمینه آگاه سازی خانواده ها و جامعه نسبت به اهمیت ازدواج مجدد زنان بدون همسر و دختران خود سرپرست گام برداشته شود. همچنین شناسایی زنان و دختران خودسرپرست و زنان سرپرست خانوار که آمادگی ازدواج دارند مورد توجه قرار گیرد.
وی افزود: افزون بر حمایت از زنانی که بنا به هر دلیلی سرپرستی خانواده بر دوششان سنگینی میکند ، رویکرد باید به گونهای باشد که از ازدیاد این آمارها جلوگیری شود. بدون تردید با اقدامات پیشگیرانه می توان از ازدیاد این آمارها کاست. برای مثال ایمن کردن جاده ها و کاهش تلفات ناشی از تصادفات و بیماری ها می توان میزان فوت سرپرست خانواده را کاهش داد تا بار تامین معاش بر دوش زن خانواده سنگینی نکند.
آزادی تصریح کرد: بدیهی است که زنان سرپرست خانوار مشکلات متعددی دارند، ولی ایـن مسـئله بـه معنـای آن نیسـت کـه این زنان به صورت صد درصد از آن تاثیر میپذیرند و نمیتوانند بر مشکلات خود فائق آیند،.
بـه بیـان دیگر، نمیتوان زنان را قربانی و منفعل در برابر شرایط دانسـت، اکنون بسیاری از زنان سرپرست خانوار در فعالیتهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و... در سطح جامعه دوش به دوش مردان و حتی گاهی بهتر و تاثیرگذارتر از آنان ظاهر میشوند، اما غرض بررسـی تجربههای شخصی این زنان، راههای مبارزه با شرایط حاکم بر زندگی آنان و جذب حمایتهای قانونی از آنان است. امید است چرخ قوانین حمایتی از زنان همچنان بر مدار ناکارآمدی نچرخد و اقدامات نهادها و سازمانهای حمایتی در راستای بهبود وضع زندگی این زنان باشد.