به گزارش ایسنا، بر اساس اخبار رسیده، باشگاه کتاب فرهنگسرای انقلاب اسلامی آئین رونمایی، نقد و بررسی و جشن امضا کتاب «بی اسمی» نوشته احمد شاکری را با حضور جهانگیر خسروشاهی - نویسنده، منتقد و پژوهشگر -، جواد جزینی - نویسنده و کارشناس ادبی - و امین خرمی - کارشناس و مجری و گوینده رادیو - سهشنبه (دوم خرداد ماه) برگزار کرد.
امین خرمی، مجری نشست با گرامیداشت سالروز سوم خرداد و خواندن سطرهایی از شعر امینپور درباره کتاب «بیاسمی» گفت: هر داستانی یک سفر از ابتدا تا انتهاست، قهرمان کتاب بیاسمی خودش مسافر است و در آن واحد دو سفر جغرافیایی و درونی را تجربه میکند و یک سیر و سلوک دارد که قهرمان بی اسم داستان بلند «بیاسمی» آن را دنبال میکند.
این گوینده رادیو در ادامه اظهار کرد: در جهان نویسندگان و بهویژه نویسندگانی که در راستای ادبیات انقلاب و دفاع مقدس قلم میزنند، احمد شاکری را بیشتر یک منتقد میدانند و دو دسته هستند، یا به شدت طرفدار یا کاملا روبهروی احمد شاکری قرار گرفتهاند و برای من سعادت است که اکنون در کنار او هستم.
قطار داستان تمثیل حرکت انسانها در زندگی
خسروشاهی به عنوان کارشناس نشست و منتقد کتاب، با بیان اینکه حرفهایش چه در تمجید و تعریف کتاب و چه در نقد این اثر دریافت او به عنوان یک خواننده است، گفت که نظراتش به صورت مطلق نیست و شاکری آن را، جسارتی بر خود نداند.
او با انتقاد از استفاده از نام سرباز برای رزمندگانی که از ابتدا تا تقریبا انتهای داستان در قطار در حال حرکتاند، گفت: گرچه نوع بیان و فرهنگ بیانی افراد درون قطار، بیان و گفتار سرباز به معنی نیروی موظفی که در ارتش خدمت میکند، نیست اما علت انتخاب آن از جانب نویسنده داستان را نمیدانم.
این کارشناس افزود: شاید نویسنده دنبال یک فضای خاص برای داستان بوده و میخواسته اتمسفری داستانی بسازد و دید ویژهای به ما بدهد، غیر از مضمون بسیار شیرین و ارزشمندی که کتاب به آن پرداخته، که به نظرم «بی اسمی» یک سلوک عرفانی است؛ همین نوع نگاه به رزمنده در طول خواندن اثر من را اذیت کرد.
خسروشاهی بیان کرد: کتاب «بی اسمی» در یک لحظه واقع شده است و من خیلی به این مسئله که گفته میشود این اثر یک سفر بیرونی و یک سفر درونی است، نرسیدم و چیزی که من از آن دریافتم این است که خود قطار یک نگاهی به زندگی و تحرک و سیال بودن آن دارد؛ یعنی قطار داستان آقای شاکری بیان و تمثیل حرکت انسانها در زندگی است.
او افزود: در طول داستان در حرکت قطار اتفاقاتی که باید در یک سفر داشته باشیم نمیبینیم و مبدأ و مقصد قطار مبهم است، هیچ ایستگاهی وجود ندارد و نویسنده گاه تصویری از سیاهی، بیابان، تونل تاریک و ... را به نمایش میگذارد که خیلی با سفر رزمندگانی که آخرین سفر زندگیشان است و تا چند لحظه دیگر شهید میشوند همخوانی ندارد.
این منتقد ادامه داد: به نظرم تا قبل از اینکه دعای جوشن کبیر وارد داستان شود، توصیفات، بیان حالتهای درونی و روایت خود داستان، یک داستان خشک و بیروح است و پس از آن است که داستان اوج میگیرد به همین دلیل است که میگویم کار یک سلوک عرفاتی لحظهای است.
او با بیان اینکه جریانی که نقد را در کشورمان ساماندهی میکند، بیشتر به غربگرایان میدان میدهد، اظهار کرد: به نفع این جریان نبود که شاکری را در داستان ببینند و در عوض پژوهش های او بسیار مورد نقد و شماتت قرار گرفت. در واقع جریان روشنفکری که در ادبیات داستانی ادعای بیطرفی میکنند، داستانهای شاکری را ندیدند و فقط پژوهشهای او مورد نقد واقع شد.
خسرو شاهی اظهار کرد: من «بی اسمی» را داستانی در یک لحظه میبینم که نویسنده هنرمندانه کربلا، عاشورا و ... را به تصویر کشیده است.
او در پایان به شاکری به خاطر نوشتن کتاب و به انتشارات اسم به دلیل چاپ این اثر تبریک گفت و این کتاب را یکی از قدمهای ارزشمند و برجسته در زمینه ادبیات داستانی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس دانست.
نقد باید باعث بهتر شناساندن اثر شود
در بخش دیگری از نشست جزینی - منتقد - گفت: شاکری ذو وجهین است، یعنی هم کار نقد میکند هم کار داستان. حقیقت قضیه این است که من از نقدهای شاکری خیلی راضی نیستم و به نظرم چهره داستاننویس او دوستداشتنیتر است و بسیار خوشحال شدم که او به داستان برگشت.
او افزود: وظیفه نقد این است که کمک کند ما اثر را بهتر و راحتتر بشناسیم. سعی من بر این است که با بیان یکسری نکات، دید بهتری به مخاطب برای شناخت و فهم اثر بدهم. بر اساس گفته میشل فوکو، تمام متنها به سهحوزه تصریحی، تلویحی یا مسکوتمانده تقسیم میشوند. تصریحی به داستانهایی گفته میشود که وقتی خوانده شود تمام آن را میفهمیم و در آخر یک نتیجه قطعی و روشن به ما میدهد که تلویزیون جمهوری اسلامی مملو از این آثار است.
این منتقد با بیان این که «بیاسمی» از حوزه تصریحی نیست، ادامه داد: یعنی بسیاری از نشانههای داخل متن، بسیاری از دیالوگها، بسیاری از کنشها به خواننده میگوید، من به چیز دیگری دلالت میکنم که در ادبیات به آن آیرونی یعنی اینکه یک چیزی بگوییم و ما یک چیز دیگر برداشت شود میگوییم. من فکر میکنم داستان یک تجلی، یک شهود، یک معرفت را نشان میدهد که در اصطلاح شناسه داستان به آنها داستانهای تجلی یعنی داستانهایی میگویند که به رویدادهای واقعی میپردازند و در انتها وارد یک سلوک، عرفان یا ماورا میشوند.
او افزود: قبل از شروع جلسه از چند نفر شنیدم که کتاب را خیلی سخت خواندهاند و یا اینکه خواندن آن سخت پیش میرود، که من کاملا موافقم، چون این داستان جزو داستانهای تلویحی است و این اثر را نمیتوان مثل رمانهای عمومی و معمولی خواند، یعنی داستان دایما ما را به یک روایت دعوت میکند که نمیخواهد تعریف کند و قرار است ما بفهمیم.
جزینی بیان کرد: یکی از مقولات مهم امروزه داستاننویسی، مکان داستان است و وقتی نویسندهای یک مکان غریب را برای رخداد داستان استفاده میکند، مورد توجه منتقد قرار میگیرد و این داستان تماماً در یک مکان متحرک مثل قطار صورت میگیرد که خود این مکان میتواند استعارهای از سفر و سلوک باشد.
او در ادامه به پترن یا الگوهای داستاننویسی پراپ اشاره کرد و به عنوان نمونه الگوی جستجو، الگوی راز یا معمایی و الگوی جاده را توضیح داد و گفت: امروزه هالیوود یک نکته آموزشی به داستاننویسان گفته است که عصر یک پترنی گذشته است و دیگر نمیتوان با یک الگو داستان را نگه داشت که شاکری در «بیاسمی» از پترنهای مختلف داستاننویسی مثل جستجو، معما و جاده استفاده کرده است و بنده از خواندن این کتاب بسیار لذت بردم.
شاکری نویسنده کتاب نیز ضمن تشکر و قدردانی از حضور دوستان در نشست و تبریک سالروز آزادسازی خرمشهر به عنوان تذکر این جمله حضرت امام را یادآور شد و گفت: نه تنها عصاره و چکیده دیدگاه ما نسبت به دفاعمقدس بلکه عصاره و چکیده باور و اندیشه ما نسبت به هنر و رسالت هنر جملهای است که حضرت امام (ره) فرمودند: «خرمشهر را خدا آزاد کرد».
او گفت: ذهنیت و زبان پژوهشیام بر ذهنیت و زبان داستان من غلبه دارد. خیلی عادت ندارم کار خود را توصیف کنم و حضورم در اینجا بیشتر برای قدردانی از دعوت دوستان و استفاده از نقد و نظر کارشناسان است. به هر حال در طول دو دهه دائماً در حال نقد بودم و شاید جا داشت که از این فرصت استفاده کنم و کار خودم نقد شود.
این نویسنده با بیان اینکه حوزه خلاقیت داستانی، نقد و پژوهش ادبی به هم وابسته است، اظهار کرد: ادبیات خلاقه همواره پیشاروی جریانهای ادبی به تولید ایده میپردازد. منتقدان شاخصه های اثار ادبی را استخراج می کنند و پژوهشگران ان را تئوریزه و نظاممند میسازند. این سیر در حرکتی بازگشتی از تولید نظریه ادبی در ساحت پژوهش آغاز شده به رویکردهای نقد منجر شده و در آثار ادبی تاثیر می گذارد.
او افزود: خلاء جدی موجود در ادبیات داستانی دفاع مقدس عدم برخورداری این جریان از رویکردهای متناسب با حقیقت قدسی دفاع مقدس و کارکردها و ارزشها و اهداف حاکم بر ادبیات داستانی دفاع مقدس است. این موجب شده است بعضا ادبیات دفاع مقدس بد تحلیل شود یا مورد سوء تفسیر واقع شود. راه حل این معضل در رویکردهای مضاف به حوزه ادبیات داستانی است. ما ناچاریم از فلسفه و حکمت اسلامی، عرفان، کلام و معارف قرآنی در پژوهشهای مضاف حوزه داستان بهره بریم.