دکتر هاراطون داویدیان روانپزشک
بسیاری از بیماران افسرده را میتوان با موفقیت درمان کرد و وضع روانی دوران سلامت را به آنان بازگرداند. با درمان صحیح میتوان از عودهای مکرر دورههای افسردگی، تا حدود زیادی جلوگیری به عمل آورد یا حداقل، فواصل سلامت را طولانیتر و دورههای بیماری را کوتاهتر و سبکتر نمود.در هنگام درمان، مدت زمانی که لازم است تا علائم بهبود ظاهر شوند در انواع مختلف بیماری و در افراد مختلف متفاوت است.
به طور متوسط 2-1 ماه وقت لازم است تا درمان کارگر افتد و آثار بهبودی پیدا شود.بیشتر بیماران را میتوان در مراکز درمانی مراقبتهای اولیه، در درمانگاهها و مطبهای عمومی و در بیمارستانهای غیر روانپزشکی تحت درمان قرار داد. در عمل، تعداد بیماران افسردهای که لازم است به مراکز روانپزشکی ارجاع شوند اندک است.هدف نهایی درمان، کمک به بیمار است تا تواناییهای از دست دادهاش را بازیابد و عملکرد و فعالیتهای اجتماعی او به شکل و میزان پیش از بیماری درآید.
آنگاه که تشخیص افسردگی قطعی شد نخستین اقدام، کاهش شدت علائم و تحمل پذیرکردن بیماری است. سپس برای درمان و بازگرداندن سلامت، طرحی را باید پیریزی نمود. این طرح باید با شرایط بیمار (شرایط روانشناختی – اجتماعی، خانوادگی، کاری، جسمی و اقتصادی) انطباق داشته باشد و با کمترین عارضه بیشترین سود را عاید بیمار گرداند. از این قرار، اهداف درمان فهرستوار عبارتاند از:
کاستن آلام بیمار و نهایتا برطرف کردن کلیه علائم موجود اختلال افسردگی
برگشت بیمار به وضع روانی – اجتماعی پیش از بیماری و رسیدن وی به میزان عملکرد اجتماعی و تواناییهای گذشته
بازیافت جنبههایی از روابط بین فردی که بر اثر بیماری اختلال پیدا کردهاند
به حداقل رساندن احتمال عود بیماری و یا خفیف، تحملپذیر و کوتاه کردن دورههای افسردگی
راههای درمان افسردگی
امروزه درمان اختلالات افسردگی عمدتا به سه طریق انجام میگیرد: دارو درمانی، روان درمانی و درمان با الکتروشوک. روشهای درمانی مزبور را بسته به مورد، میتوان همزمان یا هر یک را به تنهایی به کار برد. در زیر روشهای فوقالذکر را به ترتیب مورد بحث قرار میدهیم.
دارو درمانی
پژوهشها و بررسیهای متعددی که در چند دهه اخیر در باب «دارو درمانی در اختلالات افسردگی» در مراکز علمی جهان صورت پذیرفته است همگی موثر بودن این نوع درمان را در انواع مختلف افسردگیها اعم از افسردگیهای عمده، افسردهخویی و یا سایر انواع این بیماری به ثبوت رساندهاند. بررسیهای مزبور همچنین نشان دادهاند که درمانهای دارویی را در قریب به اتفاق تمام افسردگیها درمان پایه باید قرار داد.
در مواردی نیز که افسردگی ثانوی یا واکنشی است و عامل تنشزای واضحی مانند وجود بیماری جسمی (نظیر سرطان یا بیماری قلبی) یا حادثهای ناگوار (مانند شکست در کار، در تحصیل، در عشق و غیره) پیدایش افسردگی را موجه میسازند، درمان دارویی موثر است. به عبارتی، توجیهپذیر بودن افسردگی مانع دارو درمانی نمیشود و به جز در مواردی که به علت خاصی مانند نامساعد بودن وضع جسمی بیمار یا برای پرهیز از ایجاد تداخل دارویی، از مصرف داروهای ضدافسردگی باید خودداری شود. در بقیه موارد، نقش اساسی درمان به عهده دارو درمانی است.
شایان ذکر است، از آنجا که در بیشتر افسردگیها اضطراب وجود دارد و در بعضی، این علامت شدیدتر بوده سایر علائم را تحت پوشش قرار میدهد، تجویز داروهای ضداضطراب به تنهایی ممکن است علائم افسردگی را نمایانتر و آزاردهندهتر گرداند و در بیمارانی که افکار خودکشی دارند خطر اقدام به خودکشی را افزایش دهد. این نوع بیماران را باید شناسایی کرد و ضمن تسکین علائم اضطراب، برطرف کردن علائم افسردگی را هدف اصلی درمان قرار داد، چه با بهبود افسردگی، اضطراب بیمار خود به خود بهبود مییابد.
داروهای ضدافسردگی
داروهای ضدافسردگی را براساس نوع عملکرد آنها در جذبکنندههای مختلف نوروترانسمیترهایی که در ایجاد افسردگی نقش دارند، میتوان به چهار گروه عمده طبقهبندی کرد به قرار زیر:
مهارکنندههای جذب مجدد سروتونین – نوراپینفرین
مهارکنندههای انتخابی جذب مجدد سروتونین
مهارکنندههای مونوآمین اکسیداز
سایر داروهایی که بر دیگر جذبکنندههای نوروترانسمیترها اثر میگذارند
داروهای ضدافسردگی سه حلقهای و در رأس آنها ایمیپرامین (Imipramine) متجاوز از 40 سال است با موفقیت در درمان افسردگیها به کار میرود.در طول این مدت، پژوهشهای بیشماری در مورد این گروه از داروها انجام گرفته و جنبههای مختلف بالینی و داروشناختی آنها مورد بررسی قرار گرفته است.
داروهای ضدافسردگی سه حلقهای در طیف وسیعی از اختلالات افسردگی و اضطرابی، نظیر اختلال اضطرابی فراگیر، هول، اختلال وسواسی – اجباری، اختلال استرس پس آسیبی، بیاشتهایی و پراشتهایی عصبی و در اختلالات دیگری از قبیل شب ادراری اطفال، کابوسهای شبانه و اختلال خواب گردی کاربرد درمانی دارند.اثر درمانی داروهای ضدافسردگی سه حلقهای را به توانایی این داروها در جلوگیری از جذب مجدد نوراپینفرین و سروتونین نسبت میدهند. غلظت پلاسمایی این داروها ظرف چند ساعت به حداکثر میرسد و اثر درمانی آنها 10-70 ساعت باقی میماند. از این رو تمام مقدار مصرفی روزانه را میتوان در یک وعده، ترجیحا شب هنگام، مصرف نمود و از اثر رخوتزای آنها برای تنظیم خواب استفاده کرد.