ماهان شبکه ایرانیان

ویژه‌های مشرق/

تغییر پارادایم سیاسی اصلاح‌طلبان در آستانه سفر پزشکیان به آمریکا/ آیا هاشمی رفسنجانی به دنبال تسلیم ایران در جنگ بود؟

محسن رضایی در فرازی از «اسرار مکتوم» که صحبت از پذیرش قطعنامه و پایان‌دادن به جنگ است، این‌روایت را دارد که در آن‌مقطع هاشمی به او می‌گفته نزد امام (ره) برود و بگوید «ما نمی‌توانیم بجنگیم»!

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژه‌های مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم.

در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

*********

پس از جنگ 12 روزه، اصلاح‌طلبان ساختاری و جبهه اصلاحات از سویی و برخی اعتدالیون همچون روحانی و ظریف از سوی دیگر با ظاهری مردم‌محور و تحت لوای «آشتی ملی» ، به دنبال تغییر پارادایم در سیاست داخلی و خارجی ایران هستند.

سفر پزشکیان به آمریکا فرصتی به این جریان داده است تا این تغییر پارادایم را دوباره انعکاس دهند، روزنامه سازندگی به نقل از حسین مرعشی درباره این تغییر پارادایم نوشته است:

اقتصاد و رشد اقتصادی دو رقمی اقتصاد ایران برای یک دوره طولانی، باید سیاست محوری جمهوری اسلامی باشد. یعنی برنامه هسته‌ای ما، حضورمان در منطقه و روابطمان با کشورهای مختلف، همه را بر اساس منافع اقتصادی‌مان تنظیم کنیم، کشور ایران کشور زخم‌خورده‌ای است. مگر ما در جنگ‌های اول و دوم ایران و روس تجربه نکردیم. در جنگ اول، یک بخش از خاکمان را از دست دادیم، اما وارد جنگ دوم شدیم و بخش بیشتری را از دست دادیم. چرا؟ چون فتحعلی شاه، واقع‌بینانه حرکت نکرد. جو غالب عمومی این بود که ما باید خاکمان را پس بگیریم. اینها در ایران اتفاق افتاده و تجربه امروز با دنیا هم متفاوت است!

تغییر پارادایم سیاسی اصلاح‌طلبان در آستانه سفر پزشکیان به آمریکا/ آیا هاشمی رفسنجانی به دنبال تسلیم ایران در جنگ بود؟

گفتمان جدید اصلاح‌طلبن حول پارادایم «اول ایران» شکل‌گرفته که در ظاهر، منافع ملی و انسجام داخلی را ترویج می‌کند، اما در باطن، به دنبال تضعیف سه رکن کلیدی نظام است: هویت انقلابی، عمق استراتژیک منطقه‌ای و مشروعیت مردمی. این نخ تسبیح شامل محورهای زیر می‌باشد.

ازجمله بازتعریف فریبکارانه منافع ملی که در آن روی مسئله «اول ایران» بحث شده اما در باطن به‌عنوان جایگزین عمق استراتژیک مطرح می‌شود تا نفوذ منطقه‌ای ایران را کمرنگ کرده و کشور را به سازش با غرب سوق دهد.

بهره‌برداری فرصت‌طلبانه از بحران‌ها نیز رکن دیگر اپوزیسیون سازی از داخل است که روی مسائلی چون نا ترازی‌ها، مشکلات داخلی مانند کمبود آب، تورم و قطعی برق به‌عنوان بهانه‌ای برای فشار بر حاکمیت و توجیه اصلاحات ساختاری که در خدمت دشمن است، استفاده می‌شود.

این خط اپوزیسیون سازی جدی مؤلفه‌های دیگری نیز دارد، ازجمله همسویی پنهان با دشمنان خارجی و تأکید بر مذاکرات با غرب و کاهش نقش مقاومت که طراحی آن در راستای اهداف آمریکا و اسرائیل برای مهار ایران و حذف نفوذ منطقه‌ای آن است.

روزنامه ‌هم‌میهن نیز در گزارشی با تطبیق شرایط امروز با دوره امضای قطعنامه و نقش هامشی رفسنجامی می‌نویسد:

هاشمی با سه گزارش و توضیح خود و استناد به نظر منتظری و قبول مسئولیت و هزینه نکردن از اعتبار امام، توانست رهبر فقید انقلاب را برای قبول پایان جنگ قانع کند و وقتی دید مسئولیت کامل آن را امام برعهده گرفته، بیشتر دانست ربع‌قرن خدمت او به امام خمینی، خطا نبوده و قدر دیده است. حالا در چهل‌وپنجمین سالگرد شروع جنگ و 37 سال پس از تلاش هاشمی برای ختم آن، برخی انتظار دارند مسعود پزشکیان با بهره از اعتماد رهبری به خود، همین نقش را برای ختم مناقشه هسته‌ای برعهده گیرد. توصیه‌ای که به مذاق تندروها خوش ننشسته و آن را به خوش‌رقصی برای ترامپ تعبیر کردند و چه می‌توان گفت جز حاشا و کلا.

در ادامه این گزارش آمده است:

دغدغه هاشمی در وهله اول، خروج از بن‌بستی بود که کشور به‌خاطر جنگ به آن گرفتار شده بود و البته جان‌هایی که قربانی می‌شد و باقی همه فرع بود. اکنون نیز اگرچه همه می‌دانند رابطه پزشکیان و رهبری از جنس امام و هاشمی نیست و هاشمی خود نقش تأسیسی داشت، ولی به هر رو در قبال هر پدیده، مدام باید ارزیابی کرد و سنجید که می‌ارزد یا نه.

تغییر پارادایم سیاسی اصلاح‌طلبان در آستانه سفر پزشکیان به آمریکا/ آیا هاشمی رفسنجانی به دنبال تسلیم ایران در جنگ بود؟

بر خلاف این تاریخ سازی عجیب از سوی اصلاح‌طلبان و هواداران هاشمی محسن رضایی در کتاب «اسرار مکتوم» می‌گوید در مقطع پایانی جنگ و چالش پذیرش قطعنامه 598، هاشمی رفسنجانی به او می‌گفت نزد امام خمینی رفته و بگوید دیگر نمی‌تواند بجنگد تا باقی کارها توسط آقای هاشمی انجام شود و جنگ به پایان برسد!

رضایی در فرازی از «اسرار مکتوم» که صحبت از پذیرش قطعنامه و پایان‌دادن به جنگ است، این‌روایت را دارد که در آن‌مقطع هاشمی به او می‌گفته نزد امام (ره) برود و بگوید «ما نمی‌توانیم بجنگیم» و باقی مسائل را به عهده او (وجریان همفکرش) بگذارد. اما رضایی نیز مقاومت کرده و بنا را بر این گذاشته بوده که چنین‌کاری نکند. او می‌گوید با این‌حال در آن‌زمان سپاه به 1500 گردان رزمی نیاز داشت و بین او و هاشمی بر سر این‌که یک‌عملیات را آماده کنند یا یک‌سری عملیات را، به‌طور دائم اختلاف بود.

تغییر پارادایم سیاسی اصلاح‌طلبان در آستانه سفر پزشکیان به آمریکا/ آیا هاشمی رفسنجانی به دنبال تسلیم ایران در جنگ بود؟

در همین‌بحث است که رضایی می‌گوید هاشمی، استراتژی سیاسی را دنبال می‌کرد و چون امام (ره)، او و شورای عالی دفاع را برای تصمیم‌گیری تعیین کرده بود، رضایی هیچ‌وقت نتوانست نظراتش را به آقایان بقبولاند. اما این‌مساله در حالت عکس اتفاق افتاد و وقتی آن‌ها (هاشمی و شورای عالی دفاع) با طرح‌های سپاه مخالفت می‌کردند، رضایی باید این‌طرح‌ها را کنار می‌گذاشت. او در این‌فراز از «اسرار مکتوم» جمله مهمی دارد و می‌گوید «اگر استراتژی سیاسی نبود، والفجر مقدماتی، خیبر و بدر ممکن بود به شکل دیگری انجام شوند. چون ما در چارچوب استراتژی سیاسی، عملیات را طراحی می‌کردیم.»

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان