شناسه : ۲۹۸۱۳۵۱ - پنجشنبه ۲۷ آذر ۱۴۰۴ ساعت ۰۵:۱۰
ایران و روسیه؛ شراکت راهبردی محدود، اما مدیریتشده
عابد اکبری* حدود یک سال از امضای «پیمان مشارکت راهبردی» میان جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه میگذرد؛ سندی که در زمان خود بهعنوان نشانهای از ورود روابط دو کشور به مرحلهای جدید و ساختارمند تلقی شد
در وهله نخست، باید به درک صحیح از مفهوم «مشارکت راهبردی» در ادبیات سیاست خارجی روسیه توجه داشت. این مفهوم در نگاه مسکو، الزاما معادل اتحاد استراتژیک یا تعهدات متقابل الزامآور نیست، بلکه چارچوبی انعطافپذیر برای مدیریت روابط با کشورهایی است که در برخی حوزهها دارای همپوشانی منافع با روسیهاند. از این منظر، روابط ایران و روسیه را باید نوعی شراکت مبتنی بر همگرایی موردی و هدفمند دانست که بیش از آنکه بر ارزشهای مشترک یا اتحاد بلندمدت استوار باشد، بر ملاحظات ژئوپلیتیکی و اقتضائات محیط بینالمللی بنا شده است.
در سطح سیاسی، روابط دو کشور طی سالهای اخیر به درجهای از نهادینگی و پیشبینیپذیری رسیده که آن را از روابط صرفا تاکتیکی گذشته متمایز میکند. گفتوگوهای منظم، سازوکارهای مشورتی و هماهنگی نسبی در برخی پروندههای منطقهای و بینالمللی نشان میدهد که تهران و مسکو به ضرورت حفظ کانالهای ارتباطی پایدار واقفاند. بااینحال، این هماهنگی بهمعنای همسویی کامل مواضع نیست و هر یک از دو طرف، در چارچوب محاسبات مستقل خود عمل میکنند.
در بعد امنیتی و منطقهای، تجربه همکاریهای میدانی و سیاسی دو کشور، بهویژه در غرب آسیا، نشان داده است که منافع مشترک میتواند زمینهساز همکاری موثر باشد، اما این همکاری همواره تحت تاثیر تفاوت اولویتها و اهداف کلان قرار دارد. روسیه در پی تثبیت نقش خود بهعنوان یک بازیگر بزرگ و قابل مذاکره در نظام بینالملل است و از روابط منطقهای بهعنوان اهرمی در تعامل با قدرتهای غربی بهره میگیرد. در مقابل، ایران عمدتا با رویکردی امنیتمحور و معطوف به حفظ عمق راهبردی خود به این همکاریها مینگرد. این تفاوت نگاه، بهطور طبیعی سقف و دامنه مشارکت را تعیین میکند.
بُعد اقتصادی، همچنان ضعیفترین و درعینحال تعیینکنندهترین مولفه مشارکت راهبردی ایران و روسیه است. بهرغم امضای توافقات متعدد و تاکید مکرر بر گسترش همکاریهای تجاری، مالی و ترانزیتی، سطح مبادلات اقتصادی دو کشور متناسب با ظرفیتها و انتظارات اعلامشده نیست. موانع ساختاری همچون مشکلات بانکی، ضعف زیرساختهای حملونقل، تفاوت استانداردها و همچنین احتیاط بخش خصوصی، مانع از تحقق یک جهش واقعی در روابط اقتصادی شده است. تا زمانی که این موانع بهطور جدی رفع نشود، مشارکت راهبردی بیش از آنکه واجد محتوای عملی باشد، در سطح گفتمانی باقی خواهد ماند.
از منظر انتظارات راهبردی، ایران روابط با روسیه را ابزاری برای متنوعسازی گزینههای سیاست خارجی، کاهش آسیبپذیری در برابر فشارهای بینالمللی و بهرهگیری از ظرفیتهای انرژی، فناوری و ترانزیتی میداند. در سوی مقابل، روسیه نیز ایران را شریکی مهم در معادلات منطقهای، بازار انرژی و تقویت موقعیت چانهزنی خود در برابر غرب تلقی میکند. پایداری این رابطه مستلزم آن است که دو طرف، انتظارات خود را بر پایه واقعیتهای قدرت و منافع تنظیم کرده و از بارگذاری بیش از حد سیاسی و راهبردی بر این مناسبات پرهیز کنند.
سخن پایانی اینکه مناسبات کنونی ایران و روسیه در سطح «شراکت راهبردی محدود اما مدیریتشده» قرار دارد؛ رابطهای که نه به سطح اتحاد استراتژیک ارتقا یافته و نه صرفا تاکتیکی و گذراست. آینده این رابطه بیش از هر چیز به تحولات نظام بینالملل، نوع تعامل روسیه با غرب و توان ایران در تبدیل توافقات سیاسی به دستاوردهای اقتصادی و نهادی وابسته است. در چنین چارچوبی، رویکرد واقعگرایانه و مبتنی بر تنظیم انتظارات، شرط اصلی بهرهبرداری موثر از این شراکت در سیاست خارجی ایران خواهد بود.
* کارشناس مسائل بینالملل