با شخصیت‌های شرور فیلم «پلنگ سیاه» آشنا شوید

از زمان برگزاری کنفرانس کامیک کانِ سال میلادی گذشته تاکنون، اسامی بازیگران فیلم «پلنگ سیاه» (Black Panther) در برهه‌های زمانی مختلف اعلام شده است. چندی پیش، بالاخره استودیوی مارول اسامی تمامی ستارگان این فیلم ابرقهرمانی (از جمله شخصیت‌های منفی آن) را منتشر کرد. علاوه بر مایکل بی. جردن و وینستون دوک که به ترتیب در نقش اریک کیلمانگر و ا‌م‌ باکو ظاهر خواهند شد، سرانجام تایید شده است که اندی سرکیس هم نقش یولیسس کلا را برعهده خواهد داشت. بدین ترتیب، تچالا (ملقب به پلنگ سیاه) علاوه بر مواجهه با چالش‌های کشورداری، باید به مصاف شخصیت‌های شروری برود که در براندازی او از مقام فرمانروایی از هیچ تلاشی فروگذار نخواهند کرد.

حالا که ضد قهرمان‌های اصلی فیلم «پلنگ سیاه» به طور رسمی معرفی شده‌اند، قصد داریم پیشینه آنها را در کتاب‌های کمیک مارول و فیلم‌های سینمایی مورد بررسی قرار دهیم تا با ویژگی‌های شخصیتی هر یک از آنها بهتر آشنا شویم. برای شروع، به سراغ اریک کیلمانگر می‌رویم. شواهد امر حاکی از آن است که او ضد قهرمان اصلی فیلم «پلنگ سیاه» خواهد بود. ناگفته نماند که این فیلم ابرقهرمانی هیجان‌انگیز در تاریخ 9 فوریه 2018 (20 بهمن 1396) به روی پرده سینماها خواهد رفت.

اریک کیلمانگر (Erik Killmonger)
اریک کیلمانگر که در کتاب‌های کمیک مارول با نام ان‌جاداکا نیز شناخته می‌شود، یکی از اهالی واکاندا است که در دوران کودکی به امریکا فرستاده می‌شود تا تحصیلات خود را در این کشور ادامه دهد. پس از حمله یولیسس کلا به کشور واکاندا، پدرش به اسارت این ضد قهرمان بیرحم در می‌آید تا در براندازی حکومت تچاکا (فرمانروای وقت واکاندا) با او همکاری ‌کند. پس از شکست یولیسس کلا، پدرِ ان‌جاداکا می‌میرد و تمامی اعضای خانواده او به ناحیه‌ای دوردست تبعید می‌شوند و نهایتاً جان خود را از دست می‌دهند. ان‌جاداکا، تچاکا را بعنوان فرمانروای وقت واکاندا، مسئول مرگ خانواده خود می‌داند و کینه او را به دل می‌گیرد. او پس از گذشت سال‌ها، نام مستعار اریک کیلمانگر را برای خود انتخاب می‌کند و پس از فارغ‌التحصیلی از مؤسسهٔ فناوری ماساچوست در رشته‌های مهندسی و مدیریت تجاری، عزم خود را جزم می‌کند تا با تچالا (پسرِ تچاکا) که فرمانروای جدید واکاندا به حساب می‌آید، تسویه حساب کند و او را از بین ببرد.

اریک کیلمانگر وانمود می‌کند که تنها خواسته‌اش، اتمام دوران تبعید و بازگشت به کشور آبا و اجدادی‌اش است. هنگامیکه تچالا در نیویورک به سر می‌برد، اریک با او تماس می‌گیرد و مجوز بازگشت به واکاندا را بدست می‌آورد. او به محض ورود به این کشور، تلاش می‌کند تا متحدانی را با خود همراه سازد و تاج و تخت واکاندا را به تصاحب خود درآورد. اریک باور دارد که تنها راه شکوفایی تمدن واکاندا، رها شدن از بند استعمارگران سفید پوست و بازگشت به ریشه‌های آبا و اجدادی است. اولین کودتای اریک کیلمانگر علیه تچالا به نتیجه می‌رسد اما در ادامه ماجرا، پلنگ سیاه برای بازپس گیری تاج و تخت خود و شکست دشمن وارد عمل می‌شود. در نبردی که میان این دو شخصیت شکل می‌گیرد، اریک جان خود را از دست می‌دهد. البته ناگفته نماند که پلنگ سیاه در کشته شدن او نقشی ندارد. در کتاب‌های کمیک مارول آمده است که اریک یک بار دیگر به زندگی باز می‌گردد و از آن پس، تمامی تلاش خود را برای سلطه بر کشور واکاندا بکار می‌گیرد. به غیر از کتاب‌های کمیک‌ مارول، کاراکتر اریک کیلمانگر تاکنون تنها در بازی ویدیویی «انتقام‌جویان لگویی مارول» حضور داشته است. بدین ترتیب، در فیلم «پلنگ سیاه» این کاراکتر را برای اولین بار خارج از دنیای کتاب‌های کمیک مشاهده خواهیم کرد. مایکل بی‌. جردن هم این فرصت را بدست آورده است تا در نقش اریک کیلمانگر خوش بدرخشد.

ا‌م‌ باکو (M’Baku)
ام باکو پیش از آنکه لقب مرد میمون‌نما را برای خود انتخاب کند، بعد از پلنگ سیاه بعنوان دومین جنگجوی بزرگ واکاندا شناخته می‌شد. او سرانجام از حکمرانی تچالا و وابستگی واکاندا به فن‌اوری‌های مدرن ابراز نارضایتی می‌کند و تصمیم می‌گیرد که تاج و تخت این کشور را به تصرف خود در آورد. او برای دستیابی به این هدف با فرقه گوریل سفید هم ‌پیمان می‌شود. ام باکو در مراسم باستانی حمام خون شرکت می‌کند و با خوردن گوشت یک گوریل، قدرت، استقامت و قابلیت‌‌های فوق‌العاده‌ای را بدست می‌آورد. البته، او با کسب این توانایی‌های جدید نیز در نبرد با پلنگ سیاه راه به جایی نمی‌برد. ام باکو چند مرتبه دیگر نیز تلاش می‌کند تا بر مسند فرمانروایی واکاندا قرار گیرد. او آنقدر رویای حکمرانی بر این کشور را در ذهن می‌پروراند که برای تحقق این رویا، بسیاری از ارزشهای اخلاقی را زیر پا می‌گذارد. ام باکو برای بدست آوردن تاج و تخت واکاندا با گروه‌های جنایتکار متحد می‌شود و اقداماتی شرورانه را انجام می‌دهد.

این ضد قهرمان نیرومند علاوه بر چند بازی ویدیویی، در سریال کارتونی «انتقام جویان: قدرتمندترین قهرمانان زمین» نیز حضور داشته است. ام باکو در این سریال، پدرِ تچالا را به قتل می‌رساند و زمام امور واکاندا را در اختیار می‌گیرد. تچالا هم زادگاه خود را ترک می‌کند تا توانایی رزمی خود را ارتقا بخشد و با هویت ابرقهرمانی به نام پلنگ سیاه، ام باکو را شکست دهد. در حال حاضر، شواهد امر حاکی از آن است که وینستون دوک در نقش کاراکترِ ام باکو ظاهر خواهد شد. هنوز مشخص نیست که او ویژگی‌های یکی هیولای میمون‌نما را خواهد داشت، یا اینکه مانند یک ضد قهرمان معمولی به مصاف پلنگ سیاه خواهد رفت.

یولیسس کلا (Ulysses Klaw)
یولیسس کلا نخستین بار در کتاب‌های کمیک مارول با عنوان یک فیزیکدان متخصص در زمینه اصوات معرفی شد. هدف نهایی او اختراع دستگاهی است که بتواند امواج صوتی را به اجرام فیزیکی تبدیل ‌کند. ویبرانیوم تنها ماده‌ای است که برای بکار انداختن چنین دستگاهی مورد استفاده قرار ‌می‌گیرد. یولیسس کلا مخفیانه وارد کشور واکاندا می‌شود تا این فلز باارزش را به سرقت ببرد. او در این گیر و دار، پدرِ تچالا (فرمانروای وقت واکاندا) را به قتل می‌رساند و یکی از دست‌هایش را نیز از دست می‌دهد. چندین سال بعد، او با یک جنگ‌افزار صوتی به واکاندا باز می‌گردد و در نبرد با پلنگ سیاه و چهار شگفت‌انگیز شکست می‌خورد و ماهیت جسمانی خود را از دست می‌دهد و به ترکیبی از اصوات تبدیل می‌شود. در این حالت، یولیسس کلا قدرت‌هایی مافوق بشری را بدست می‌آورد و با میل و اراده خود می‌تواند امواج صوتی را دستکاری کند. به هر حال، او دیگر نمی‌تواند به ماهیت جسمانی خود بازگردد و مانند یک انسان به زندگی عادی ادامه دهد. در کتاب‌های کمیک مارول، یولیسس کلا بزرگترین دشمن پلنگ سیاه محسوب می‌شود. او در طول سالیان متمادی، مشکلات فراوانی را برای ابرقهرمان‌هایی نظیر مرد عنکبوتی و چهار شگفت‌انگیز بوجود می‌آورد.

یولیسس کلا در برخی سریال‌های کارتونی نظیر «انتقام جویان: قدرتمندترین قهرمانان زمین»، «انتقام جویان: انقلاب اولتران» و «پلنگ سیاه» نیز حضور داشته است. این ضد قهرمان نیرومند برخلاف اریک کیلمانگر و ام باکو، در دنیای سینمایی مارول نیز نقش آفرینی کرده است. در فیلم «انتقام جویان: عصر اولتران»، ضد قهرمان داستان، یولیسس کلا را پیدا می‌کند و در ازای دریافت محموله ویبرانیوم قاچاق، پاداشی فراموش نشدنی به او می‌دهد. اولتران در یک مشاجره لفظی با یولیسس کلا، دست چپ او را قطع می‌کند. به هر حال، از آنجائیکه یولیسس کلا ثروتی غیرقابل توصیف را در اختیار دارد، در مدت زمانی کوتاه به یک بازوی مصنوعی پیشرفته مجهز می‌شود. باید صبر کنیم تا ببینیم که این ضد قهرمان خطرناک به صدا تبدیل خواهد شد و یا اینکه در قامت یک موجود دیگر تغییر شکل خواهد یافت.

شما دوست دارید کدام یک از این شخصیت‌های شرور بعنوان ضد قهرمان اصلی به خط داستانی فیلم «پلنگ سیاه» وارد شوند؟ در ادامه، نظرات خود را با ما در میان بگذارید.