ماهان شبکه ایرانیان

ردّیه های تحفه اثنا عشریّه و شناسایی اجزای عبَقات الأنوار

بنیاد پژوهشهای اسلامی گروه عبقات

بنیاد پژوهشهای اسلامی گروه عبقات

نوشتار فشرده ای که فَراروی شماست، با استفاده از اِفادات علمی و رَشَحات قلمی علاّمه فقید سیّد عبدالعزیز طباطبایی و معلوماتِ کتاب شناسانه استاد بی بدیلش مرحوم آقا بزرگ تهرانی و نیز بر پایه بیاناتِ شفاهی دوست عزیز دکتر مهدی خواجه پیری تهیّه و تنظیم شده است.

1 یکی از چند کتابی که در اوایل سده سیزدهم هجری در نقد و ردّ آراء و باورهای شیعی نگاشته شد و بعدها از پُرآوازه ترین آثار این زمینه در شبه قارّه به شمار آمد، کتاب تحفه اثنا عشریّه تراویده قلمِ مولوی عبدالعزیز بن شاه ولیّ اللّه دهلوی، ملقّب به سِراج الهند، از بنامان آن سامان است.

وی که تبارش با سی و یک پشت به خلیفه دوم عمر بن الخطّاب می رسد، در سال 1159ق به دنیا آمد(1).

بیشترینه آموزه های خود را که عبارت از دانشهای دینی متداول در آن زمان بود از پدرش فرا گرفت. از این رو می توان گفت که تعصّب و ستیهیدن با حقیقت را از پدرش به میراث گرفته است.

وی افزون بر بهره وری اندکی از قریحه سخن سرایی، مهارتهایی هم در تیراندازی و اسب دوانی و خُنیاگری داشت.

نامبُردارترین آثارِ قلمی او عبارت اند از:

بستان المحدّثین، در معرّفی و فهرستِ حدیثنامه های سُنّی.

فتح العزیز، در تفسیر قرآن کریم.

میزان البلاغه، در دانش بلاغت.

میزان الکلام، در مبانی دانش کلام.

و همین تحفه اثنا عشریّه، در مناقشه با اصول فکری و مرام عملی شیعه.

وی در 7 شوّال 1239ق مُرد و در دهلی نو به خاک سپرده شد.

محتوای موضوعی کتاب تحفه که به زبان فارسی نگاشته شده، در انتقاد از عمومیّات باورهای تشیّع و یورش به اصول فکری و عملکرد مذهبی شیعه امامیّه است.

دهلوی در آغاز خود را به این شیوه ملتزم می کند که تنها به منابع اصلی و معتبر شیعه مراجعه نماید، ولی چنین عملکردی در سراسر کتابِ او نمایان نیست، بلکه جای جای آن را آکنده از دروغ پردازی و بیهوده بافی برای دَرهم آمیختنِ حقّ و باطل نموده و برای فریفتن ساده اندیشان و نادانان، مطالبِ متشابهی را قلم زده است.

افزون بر این، باید اظهار داشت که دهلوی در گردآوری این کتاب هیچ مایه ای نگذاشته و رنجی بر خود هموار نکرده است؛ زیرا در هنگام سنجیدنِ تحفه با مصنّفات همرنگِ آن درمی یابیم که این کتابْ بَر خود بَستنی است از الصّواقع الموبقة لإخوان الشیطان و الضّلال و الزندقة، تصنیفِ عالم ناشناخته و متعصّب سُنّی خواجه نصر اللّه کابلی، که در آن به گزارش و گسترشِ متن الصّواعق المحرقه، نگاشته احمد بن حجر هیتمی (در گذشته 974ق) پرداخته است.

به عبارت دیگر، کتاب تحفه تحریر و برگردانی است به فارسی از الصّواقع که دهلوی بدون کوچک ترین اشاره ای به آن دست یازیده(2)، و این اِنتحال نیز نمونه ای بارز از خودخواهی او به شمار می آید.

دهلوی، نخست این کتاب را از بیمِ نوّاب نجف خان که از فرماندهان شیعی آن سامان بود با نام مستعار «غلام حلیم» منتشر ساخت(3)، ولی بعدها با نام اصلی وی «عبدالعزیز» به چاپ رسید(4).

کتاب تحفه در سال 1227ق به وسیله غلام محمّد ابن محیی الدین اَسلمی در شهر مدارس هند به تازی برگردانیده شد. پس از آن، محمود شُکری آلوسی در سال 1300ق متن عربی را کوتاه کرد و به المنحة الإلهیّة، تلخیص ترجمة التحفة الاثنی عشریّه نامید.

این تلاشِ آلوسی در شهر بمبئی منتشر گشت، و بعدها نیز مدیر مجلّه «الأزهر» در مصر به طبع دوباره آن پرداخت!

بخشهای دوازده گانه تحفه عبارت اند از:

در کیفیّت حدوث مذهب تشیّع و اِنشعاب آن به فِرَق مختلفه.

در مکاید شیعه و طریق اِضلال و تلبیس و اِغواء، و مردم را به مذهبِ خود مایل کردن.

در ذکر احوال اَسلاف شیعه.

در اقسام اخبار شیعه و احوال رجالِ اَسانید ایشان.

در الهیّات.

در بحث نبوّت و ایمانِ انبیاء علیهم السلام .

در امامت.

در معاد و بیان مخالفت شیعه با ثَقَلین.

در احکام فقهیّه که شیعه در آن خلافِ ثَقَلین کرده.

در مطاعن خلفای ثلاثه (و دیگر صحابه و عایشه).

در خواصّ مذهب شیعه (اوهام، تعصّبات و هَفَوات).

در تولّی و تبرّی.

2 پس از تألیف و انتشار تحفه، سیلِ ردود و انتقادهای دانشیانِ شیعه در شبه بلاد قارّه و دیارِ عجم و عراق بر آن سرازیر شده، آثار پُر اَرجی در اِبطال و نقض مطالب تحفه به قلم آمد.

این گونه آثار را که به زبانهای تازی و پارسی و حتّی اُردو نگاشته شده اند عموما می توان به دو بخش تقسیم کرد؛ نخست آثاری که به ردّ سراسرِ کتاب تحفه پرداخته اند، و دیگر آثاری که بخشی از بخشهای دوازده گانه تحفه را بِدید داشته، و موشکافانه به بررسی علمی و نقدِ هَفَوات آن دست یازیده اند.

در بخش نخست می توان به آثارِ زیر اشاره کرد:

1 سیف اللّه المسلول علی مُخَرّبی دین الرسول (نامیده شده به) الصارم البَتّار لِقَدِّ الفُجّار و قَطّ الأشرار، در شش دفتر به خامه شیخ جمال الدین ابو احمد میرزا محمّد بن عبد النبیّ نیشابوری اکبرآبادی (کشته شده در سال 1232ق).

2 النُّزهةُ الاثنی عشریّة فی الردّ علی التحفة الاثنی عشریّة، در دوازده دفتر، و هر دفتر ویژه یک باب از اصل کتاب، اثر میرزا محمّد بن عنایت احمد خان کشمیری دهلوی (در گذشته 1235ق).

دفترهای پنج گانه یک، سه، چهار، پنج و نُه پاکنویس شده و در سال 1255ق در هند به طبع رسیده است.

دستنوشت دفتر هفت در کتابخانه ناصریّه لکهنو، و دستنوشت دفترِ هشت در مجلس شورای اسلامی تهران نگهداری می شود.

3 تجهیز الجیش لکَسْر صنَمَیْ قریش، به خامه مولوی حسن بن امان اللّه دهلوی عظیم آبادی (درگذشته نزدیک 1260ق).

دستنوشتِ آن در کتابخانه آیة اللّه مرعشی نجفی قم موجود است.

در بخش دوم نیز آثار نگاشته شده در نقدِ بخشهای مختلفِ تحفه عبارت اند از:

باب نخست: در بررسی تاریخ تشیّع.

از جمله کسانی که به نقد این باب پرداخته اند می توان به علاّمه محقّقِ متکلّم سیّد محمّد قُلی، فرزند سیّد محمّد حسین لکهنوی کَنْتُوری (درگذشته 1260ق) پدرِ بزرگوار صاحب عبقات اشاره نمود. اثرِ وی به سیف ناصری نامبُردار بوده و در هند نیز به طبع رسیده است.

فاضل رشید خان، شاگرد و مروّجِ انحرافات صاحب تحفه، کتاب کوچکی در ردّ سیف ناصری به جانبداری از استادش نگاشت. در برابر هم علاّمه کَنْتُوری وی و کتابش را با پاسخِ مفصّلی به نام الأجوبة الفاخرة فی الردّ علی الأشاعِره نواخت.

باب دوم: در مکاید و حیله های شیعیان.

این بخش را هم علاّمه محمّد قُلی کَنْتُوری در اثر نفیسِ خود تقلیب المکائد به طور مُشبعی رد و اِبطال نموده است. این کتاب به سال 1262ق در کلکته چاپ شده است.

باب سوم: در احوال اسلاف و گذشتگان شیعه.

یکی از دفترهای مجموعه النزهة الاثنی عشریّه که یادش گذشت به ردّ این بخش تعلّق داشته و به سال 1255ق در هند به چاپ رسیده است.

باب چهارم: در گونه های اخبار شیعه و رجالِ آن.

مولوی خیر الدین محمّد هندی اِله آبادی در هدایة العزیز این باب را رد نموده، و یکی از مجلّداتِ چاپی النزهة الاثنی عشریّه نیز مربوط به ردّ همین باب است.

باب پنجم: در الهیّات.

این باب را متکلّم مجاهد و فقیه محقّق علاّمه سیّد دلدار علی، فرزند محمّد معین نَقوی نصیرآبادی، مُشتهر به غُفرانمآب، و نامیده شده به ممتاز العلماء (در گذشته 1235ق) نقض نموده است.

وی نخستین کسی بود که نماز جمعه و جماعتِ شیعی را در بلاد هند به پا داشت و به پایه گذاری حوزه علمیّه در آن سامان همّت گمارد.

علاّمه دلدار علی پنج کتاب در ردّ تحفه نگاشته که هر یک در جای خود شناسانده خواهد شد.

از جمله در ردّ این بابْ کتابِ الصوارم الإلهیّات فی قطع شُبهات عابدی العزّی و اللات را ساخته، این کتاب به سالِ 1215ق در هند به طبع رسیده است.

دفتر پنجمِ النزهة الاثنی عشریّه هم به ردّ این باب اختصاص دارد.

باب ششم: در پیامبری.

یکی از پنج کتابِ علاّمه دلدار علی با نام حِسام الإسلام و سِهام الملام در نقض و ردّ این باب است، و به سال 1215ق در کلکته به طورِ سنگی چاپ شده است.

باب هفتم: در امامت.

در ردّ این باب که جنجالی ترین قسمت از کتابِ تحفه به شمار آمده و نقطه عطفی برای آن تلقّی می شود آثار پُر اَرجی تصنیف گردیده است.

از جمله علاّمه دلدار علی که پنجمین بابِ تحفه را تحتِ عنوان الصَّوارم الإلهیّات مردود ساخته بود این باب را هم با نام خاتمة الصَّوارم نقض کرد.

علاّمه سیّد محمّد، فرزند دلدار علی، ملقّب به سلطان العلماء (در گذشته 1284ق) نیز دو کتاب در ردّ این باب به تازی و فارسی نگاشته، کتاب فارسیِ او به نام البَوارِق المُوبقَة در هند به چاپ رسیده است.

جعفر ابو علی خان موسوی بنارسی، شاگردِ میرزا محمّد خان نویسنده النزهة هم این باب را در کتابِ خود برهان الصادقین رد نموده، در نُهمین بابِ آن به بررسی مسائل نزاعی فقهی همچون مسح پاها در وضو و حلّیتِ نکاحِ زمانمند پرداخت.

بنارسی، کوتاه شده این کتابش را هم با نام مهجة البرهان به دست داده است.

بهترین و پُردامنه ترین ردّیه ای که بر این باب به قلم آمده، کتاب شریف و ارجمند عبقات الأنوار، تصنیفِ امام علاّمه و فخر دانشیانِ شیعه سیّد حامد حسین موسوی هندی است که از زاویه شمول بر مطالب تحقیقی علمی و قدرتِ کلامی نویسنده عالی قدرِ آن، بر تمامی آثار نگاشته شده در زمینه امامت رُجحان و برتری دارد. شناسایی این کتاب در انجامِ گفتار خواهد آمد.

علاّمه کَنْتُوری پدرِ صاحب عبقات نیز کتاب بُرهان السعاده را در ردّ این باب به قلم آورد.

علاّمه بزرگوار سیّد مُفتی محمّد عبّاس موسوی شوشتری جزایری (در گذشته 1306ق) که سِمَت استادی بر صاحب عبقات داشته و آثار گرانبهای گوناگونی در ادب و کلام نگاشته، در کتابِ خویش موسوم به الجَواهر العَبْقَریَّه که در هند به چاپ رسیده، به ردّ این باب پرداخته، و شبهاتِ مجال یافته در زمینه پنهانی وجود امام عصر عجّل اللّه فرجه الشریف را به خوبی پاسخ گفته است.

باب هشتم: در آخرت.

یکی از دفترهای مجموعه علاّمه دلدار علی با نام إحیاء السُّنَّة و إماتَة البِدْعَة بِطَعْن الأسِنَّة که به سال 1281ق در هند به چاپ رسیده، در ردّ این باب است.

دفتر هشتم النزهة میرزا محمّد کشمیری هم در خصوص ردّ این باب نگارش یافته است.

باب نهم: در مسائل اختلافیِ فقه.

دفتر نهم از النزهة چاپ شده در هند به سال 1255ق، در پاسخ به شبهات و حلّ مشکلات این باب است.

مولوی اِفراد علی کالپوی سُنّی، کتاب رُجُوم الشیاطین را در ردّ این دفتر از النزهة نگاشته، و در برابر، جعفر ابو علی خان موسوی بنارسی کتاب مُعین الصادقین را درِ افحام و اِسکاتِ وی قلم زده است.

همچنین صاحب النزهة کتاب دیگری در نقضِ کید هشتم از این باب در موضوع نکاحِ زمانمند و مسحِ پاها در وضو دارد که دستنوشتِ آن در کتابخانه ناصریّه لکهنو موجود بوده است.

نیز در پاسخ به این بخش از همین باب، کتاب دیگری با نام کشف الشُّبهة عن حِلّیة المتعه، مورّخ 1227ق، نگاشته احمد بن محمّد علی کرمانشاهی، حَفیدِ استاد بزرگ آیة اللّه وحید بهبهانی در کتابخانه موزه ملّی کراچی وجود دارد.

باب دهم: در مطاعن.

علاّمه سیّد محمّد قُلی کَنْتُوری کتاب ارجمند تشیید المطاعن و کشف الضغائن را در دو دفتر بزرگ دفتر یکم در چهار جزء، و دفتر دوم مشتمل بر یک جزء در ردّ این باب نوشت. بخش معظمی از این کتاب به سال 1283ق در هند چاپ سنگی خورده، و از آثار گرانقدر دودمان صاحب عبقات به شمار می آید.

جعفر ابو علی خان هندی هم کتابی در ردّ این باب با نام تکسیر الصنَمَیْن دارد.

همچنین سلطان العلماء فرزند علاّمه دلدار علی طَعْن الرِّماح را در ردّ بخشی از این باب مربوط به داستان ستانیدن فدک و سوزانیدن خانه فاطمه سلام اللّه علیها در سال 1238ق نگاشته، و این کتاب به سال 1308ق در هند چاپ شده است.

شیخ حیدر علی فیض آبادی سُنّی هم با مطالب واهی چند در کتاب نَقض الرِّماح به آرای سلطان العلماء تاخته است.

باب یازدهم: در اوهام و تعصّبات شیعه.

کتاب مَصارع الأَفْهام لِقَلْعِ الأَوْهام تصنیف علاّمه محمّد قُلی کَنْتُوری به ردّ این باب اختصاص دارد.

باب دوازدهم: در تولّی و تَبرّی و دیگر عقاید شیعه.

واپسین باب تحفه را علاّمه دلدار علی نصیرآبادی که یادش بارها گذشت در کتاب ذوالفَقار مردود و باطل ساخته است.

3 همان طور که سخن رفت، کتاب پُر اَرج عَبقات الأنوار تصنیف امام سیّد حامد حسین هندی در نقض و ردّ باب هفتم تحفه در زمینه ادلّه امامیّه بر امامت امیر مؤمنان علی علیه السلام به قلم آمده است.

این باب در دو مَنهج ساخته شده:

نخست: آیاتی که شیعه با آنها بر امامت حضرت امیر علیه السلام استناد می کند. دهلوی در این بخش به شش آیه بسنده کرده است.

دوم: احادیث دوازده گانه ای که شیعه در راستای اثباتِ ولایت و امامت روایت می کند.

دهلوی با گمانی نادرستْ ادلّه قرآنی و روایی شیعه را منحصر در این شش آیه و دوازده حدیثِ شریف دانسته، و به اِشکال تراشی و خرده گیری بر ادلّه و اَسانید آنها پرداخته است.

در برابر نیز امام حامد حسین حرف به حرفِ مدّعیات دهلوی را با براهین استوار و مُستند نقض کرده، و برای هر آیه و حدیث یک یا دو دفتر عبقات را ویژه ساخته است.

البتّه این تلاش گسترده و پُر مایه حامد حسین یکتا نتیجه حیاتِ با برکتِ شصت و اندی ساله اش نیست؛ زیرا وی افزون بر مجموعه دایرة المعارف گونه عبقات، آثار سترگ دیگری در زمینه های حدیث، فقه، رجال، ادب و دانشِ کلام قلم زده که از میان آنها می توان به تصنیف گرانبار استِقْصاء الإفْحام و استیفاء الانتقام در ردِّ مُنتهی الکلام در ده مجلّد، و کتاب إفحام أهل المَیْن فی الردّ علی إزالَة الغَیْن در چند دفتر اشاره نمود.

امام حامد حسین عَبقات را در دو منهج به همان نَمَط باب هفتم از تحفه ساخته است:

منهج نخست: در آیات.

از این منهج که بایستی مشتمل بر شش دفتر بوده باشد دستنوشتها و یادداشتهایی به صورت پیش نویس در کتابخانه ناصریّه موجود بوده، و تاکنون به چاپ نرسیده است.

منهج دوم: در روایات.

در این منهج برای هر حدیثْ یک یا دو دفتر ساخته شده، شمارِ دفترها به ترتیب ذیل است:

دفتر نخست: ویژه حدیث «مَن کنتُ مولاه فهذا علیّ مولاه»، معروف به حدیث غدیر، در دو بخش.

بخش نخست: فراگیرِ نام راویان حدیث از یاران پیامبر در بیش از یکصد تن و تابعی ها و تابِع تابعی ها، و پس از آنان حُفّاظ و پیشوایان حدیثِ سُنّی از آغاز تا روزگار مؤلّف، همراه با گزارشی از احوال آنها و توثیقِ مصادر روایت.

بخش دوم: بررسی محتوایی خبر و وجوهِ دلالی و قراینِ پیچیده آن بر امامت امیر مؤمنان علی علیه السلام ، و پاسخ به شبهات و اوهام دهلوی.

بخش نخست در یک مجلّدِ 1251 صفحه ای و بخش دوم در دو مجلّد در بیش از هزار صفحه به روزگار مؤلّف چاپ سنگی شده، و هر سه مجلّد روی هم رفته در ده جلدِ حروفی با تحقیق غلامرضا مولانا بروجردی در قم به چاپ رسیده است.

کوتاه شده این دفتر را هم به خامه شیخ عبّاس قمی با نامِ فیض القدیر در دست داریم که به سال 1321ق از تلخیص آن بیاسوده، و بعدها در حجم 462 صفحه در قم چاپ شده است.

دفتر دوم: ویژه خبر متواتر «یا علیّ أنت منّی بمنزلة هارون من موسی إلاّ أ نّه لا نبیّ بعدی»، معروف به حدیث منزلت که به همان نَمَط دفتر پیشین، در دو بخشِ اَسناد و دلالتها سامان یافته است.

این دفتر به روزگار مؤلّف در 977 صفحه بزرگ در لکهنو مورخّ 1295ق به چاپ رسیده، و به مناسبت یکصدمین سالگردِ درگذشتِ مؤلّف هم در اصفهان اُفست و تکثیر گردیده است.

دفتر سوم: ویژه حدیث «إنّ علیّا منّی و أنا منه، و هو ولیّ کلّ مؤمن بعدی»، معروف به حدیث ولایت. دارای 585 صفحه، چاپ شده در هند به اندازه رحلی به سال 1303ق.

دفتر چهارم: درباره داستان مرغ بریان و سخن رسول خدا صلی الله علیه و آله که فرمود: «اللّهم ائتنی بأحبّ خلقک إلیک یأکل معی من هذا الطیر» به همراه بحث از اسناد و وجوه دلالتهای این خبر. دارای 736 صفحه در دو مجلّد به اندازه بزرگ، و هر دو مجلّد چاپ شده در لکهنو به سال 1306ق.

دفتر پنجم: ویژه حدیث «أنا مدینة العلم و علیّ بابها...»، در دو مجلّد بزرگ. مجلّدِ نخست به سال 1317ق در 745 صفحه و مجلّد دوم هم ده سال پس از آن در 600 صفحه انتشار یافته است.

دفتر ششم: درباره حدیث رسول اکرم صلی الله علیه و آله که فرمود: «هر که می خواهد به دانش آدم و درک نوح و گذشت ابراهیم و مناجات موسی و روش عیسی و به من بنگرد، پس علی را ببیند». حدیثِ مزبورْ معروف به تشبیه بوده و به الفاظ گوناگون وارد شده است.

این دفتر هم به سال 1301ق در دو مجلّد؛ یکی در 456 و دیگری در 248 صفحه چاپ شده است.

دفتر هفتم: درباره خبر «مَن ناصبَ علیّا الخلافة بعدی فهو کافر» که پاکنویسِ آن به انجام نرسیده است.

دفتر هشتم: ویژه حدیث نورانیّت «کنتُ أنا و علیّ نورا بین یدی اللّه قبل أن یخلق اللّه آدم...».

این دفتر در 786 صفحه به اندازه بزرگ به سال 1303ق در لکهنو چاپ شده است.

دفتر نهم: پیرامون خبر رایت در پیکارِ خیبر که به بیاض نیامده است.

دفتر دهم: ویژه خبر «علیّ مع الحقّ و الحقّ مع علیّ علیه السلام » که دستنوشتِ ناقصی از پیش نویسِ آن در کتابخانه ناصریّه وجود داشته است.

دفتر یازدهم: ویژه خبر «إنّ منکم من یُقاتل علی تأویل القرآن کما قاتلتُ علی تَنزیله». از این دفتر هم پاکنوشتی به دست نیامده است.

دفتر دوازدهم: در بررسی اسناد و دلالاتِ خبر متواتر و معروف ثقلین به پیوستِ حدیث سَفینه به همان مَفاد. این دفتر در روزگار مؤلّف چاپ سنگی به اندازه رحلی خورده، و طبع حروفی آن نیز با اهتمام سیّد محمّد علی روضاتی در اصفهان به انضمام انجامنامه ای پُرفایده صورت پذیرفته است.

واپسین سخنِ این بخش اینکه فشرده مباحث و فواید تحقیقی مجموعه کرامندِ عبقات را به زبان تازی، می توان در کتاب گرانبهای نفحات الأزهار فی خلاصة عبقات الأنوار، تألیف و تلخیص آقای سیّد علی میلانی به دست آورد(5).

4(6) در لابلای اشارات پیشین معلوم شد که از دفترهای دوازده گانه عبقات تاکنون فقط نخستین جلدِ آن در ده مجلّدِ یکپارچه تحقیق و تصحیح گردیده است(7).

واپَس اُفتادنِ مجموعه سترگ عبقات به شکل قدیمِ سنگی آن و کمیابی مجلّدات و نبودِ آنها در زیر دستِ پژوهندگان، از بهره وَری سزاوار و در خورِ آن به ناخواه کاسته و حضورش را در میانِ متون کلام شیعی کمرنگ ساخته بود.

پس از احساسِ این کاستی، و برای سامان دادن به دُشواری که عبقات را همچون چاهی فرو گذاشته(8) در عرصه فرهنگی ما درآورده بود، بنیاد بزرگ پژوهشهای اسلامی به فرمانِ مقام عُظمای رهبری فَرایندِ تحقیق و تصحیح این کتاب را به گردن گرفت.

گروهِ پژوهش و اِحیای این کتاب که به همان نامِ ارجمند «عبقات الأنوار» نامبردار است، از میانه سال 1381ش آغاز به فعّالیت نموده، رَفتگاه های یک تحقیقِ انتقادی را در راستای احیای این کتاب، به گزارشِ ذیل سپری می کند:

نخست: گردآوری دستنوشتها.

در این تلاش، حدودِ چهل ریزفیلم و عکس نُسَخ دفترهای متفاوتِ عبقات فراهم آمده است. همگی دستنوشتها از آنِ ناصریّه، کتابخانه موروثی خاندانِ عبقات در لکهنو بوده و بیشترینه شان به خطِّ اصلی یا با حواشی و خط خوردگیهای مؤلّف است، ولی از آنجا که گردآوری و تدوینِ عبقات پویاییِ پیوسته ای را در برداشته، این طور برداشت می شود که چاپهای سنگی عبقات که فراگیرنده واپسین تازه یابیهای مؤلّف بوده و طبع آنها هم در روزگارِ وی و زیرِ نظرِ همو سامان یافته، از افزودگیها و ترتیبِ بهتری برخوردار باشد، افزون بر اینکه پاکیزگی آنها هم بر دستنوشتهای موجود سرآمد است.

بر همین پایه، چاپ سنگی هر دفتر در متن به عنوانِ «اصل» و «مادَر» گزینه شده، و به هنگام نیاز هم از دستنوشتها بهره گیری می شود.

دوم: تخریجِ مستندات.

در این رَفتگاه سَعی بر آن بوده است تا همه مواردی که مؤلّف از کتابهای گوناگون چه چاپی و چه دستنوشت نقل نموده استخراج شده و نشانی دقیق آنها همراه با تفاوتهای متنی اگر وجود داشته باشد در پاصفحات درج گردد.

و به سبب اینکه بیشترینه منابع مورد استنادِ صاحب عبقات به صورت خطّی و یا وجودِ آن فقط منحصر در کتابخانه خاندانیِ ایشان بوده، دستیابی به این منابع بسی وقتگیر می باشد.

افزون بر این، پراکندگی و به یغما رفتن نسخه های گرانبهای کتابخانه یاد شده نیز دشواریهایی در شناسایی مصادر و جایگاههای آن به بار می آورد.

مرحله سوم:

 پس از مرحله پیشین، به گزارشِ واژگان دشوار و سنگین که به طور متراکمی در نثرِ مؤلّف به چشم می خورد و نیز به توضیحِ نقاط مُبهم و بسطِ مباحثِ مُجمل کتاب پرداخته می شود.

چهارم: مستدرکات.

بخشهای نخستینِ هر دفتر از عبقات ویژه استخراج منابع و تعدید و شمارشِ راویان حدیثِ مورد بحث است که مؤلّف آنها را با استفاده از منابع فَراچنگِ خود به ترتیب روزگارِ ناقلان و مؤلّفان سازماندهی نموده است.

در این بخش که واپَسین مرحله پژوهشِ کتاب وَزین عبقات به شمار آمده دَستاوردِ آن نیز در انجامِ هر دفتر منعکس می شود، به استدراک و تکمیلِ مُستندات مؤلّف پرداخته شده و بر پایه منابع متعدّدِ دیگری که در دسترس وی نبوده یا اینکه آنها را ندیده و نمی شناخته، بر استغنا و باروَری هر دفتر افزوده می گردد.

فَرایندی دیگر

در گروهِ یاد شده، دو طرح مهم در راستای عبقات در دست اقدام و تنظیم است که به طور بدیهی بهره برداری نهایی و شکل گرفتن ساختارِ کلّی آن دو به پس از طبع کاملِ کتاب وانهاده می شود.

نخست: گردآوری و تألیف اثری با نام «دراساتٌ فی کتاب العَبقات و حیاة مؤلّفه العَبقریّ» که دربرگیرنده تمامی اَسناد و مطالبِ ویژه عَبقات بوده زندگینامه مؤلّف و خاندان وی را نیز شامل می شود.

و دیگری: مجموعه «فرهنگ مفاهیم و موضوعات عبقات» که اِجمالاً می توان از آن به عنوان یک فهرستِ تفصیلی از معارف علمی عبقات یاد نمود.

 


1 برابر مادّه تاریخیِ «غلام حلیم»، نامی که بعدها دهلوی به طورِ مستعار برای خود برگزید.

2 مرحوم میر حامد حسین در برخی از مواضعِ عبقات به این موضوع اشاره می کند. خِرّیتِ فنّ کتاب وَرزی مرحوم آقا بزرگ تهرانی هم در الذریعة (ج 10، ص 191-190) می فرماید: «التحفة الاثنی عشریّة المنسوبة إلی عبد العزیز الدهلویّ و المسروقة من کتاب الصواقع تصنیف نصر اللّه الکابلیّ».

3 شناسه این طبع چنین است: «کتابِ لا جواب، اِعجاز انتساب، در کشف حال شیعه و بیان اصول و مآخذ مذهب امامیّه و دیگر حالات ایشان، مشهور به تحفه اثنا عشریّه، مصنّفه عالم با عمل، فاضل اَکمل، حافظ غلام حلیم ابنِ شیخ قطب الدین احمد بن شیخ ابوالفضل دهلوی قدّس سرّهم. در مطبع نامی منشی نولکشور واقعِ لکهنو نقش گزینِ نگین طبع شد»، به اندازه رحلی در 400 صفحه.

4 بر صفحه آغازینِ این طبع چنین نگاریده شده: «قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله : إذا رأیتم الذین یسبّون أصحابی فقولوا لعنة اللّه علی شرّکم. الحمد للّه و المنّة که این کتابِ لطایف مآب نصیحة المؤمنین و فضیحة الشیاطین موسوم به تحفه اثنا عشریّه تصنیفِ عمدة المناظرین، زبدة المتکلّمین، حافظ غلام حلیم المشتهر به مولوی شاه عبد العزیز محدّث دهلوی، در مطبع حسنی به اهتمام شیخ محمّد حسن در دهلی مطبوع شد، سنه 1271(ق)».

5 این کتاب در بیست دفترِ متوسّط در قم چاپ گردیده است. مؤلّف محترم از فضلای معاصر بوده و آثار و مقالاتِ پژوهشی متعدّدی در بستر مباحث کلامی شیعه و سنّی به قلم آورده است.

6 این بخش بنا به خواهش و سفارش استاد بزرگوار جناب آقای الهی خراسانی دام عزّه تحریر و افزوده شد.

7 واپسین دفتر عبقات هم که با تلاشِ آقای سیّد محمّد علی روضاتی به صورتِ سُربی به چاپ رسیده فاقدِ تخریجات و توثیقِ مستندات مؤلّف است.

8 تعبیر بجایی با چشمداشت به آیه 45 از سوره 22: «وَ بِئْرٍ مُعَطَّلَةٍ وَ قَصْرٍ مَشِیدٍ».

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان