الهه محمدی: ماجرای بگو و مگوهای اصلاحطلبانه میان چهرههای اصلاحطلب در حالی
ادامه دارد که به نظر میرسد روز به روز این موضوع رنگ و لعاب جدیدتری به خود میگیرد؛ در روزهایی که اصلاحطلبان مست پیروزی دوبارهشان در انتخابات ریاست جمهوری
بودند اظهارنظرهایی از سوی بعضی از چهرههای اصلاحطلب بحث و جدلهایی را رقم
زد که به نظر حالا حالاها دامن اردوگاه چپ را رها نخواهد کرد.
هر چند اولین
اختلافات درباره نوع عملکرد این شورا به چگونگی بستن لیست شوراها برمیگشت اما این
اختلافات روز به روز گستردهتر شد تا جایی که منتقدان این شورا یک روز دم از
انحلال شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان بزنند و روز دیگر عدهای همین پیشنهاد را تخطئه
کنند و بگویند اگر لازم باشد آن را اصلاح میکنیم و حتی برای ارزیابی عملکرد این
شورا پرسش نامه طراحی کنند. بطوریکه در جریان نشست پنجشنبه هفته گذشته شورای عالی
سیاستگذاری اصلاحطلبان با شوراهای اصلاح طلبان استانها، پرسشنامه مربوط به
ارزیابی عملکرد شورای عالی در بین نمایندگان استانی شورای عالی توزیع شد تا آنها
با تکثیر آن در استانهای متبوع خود نسبت
به چگونگی عملکرد شورای عالی اظهارنظر کنند تا در گام بعدی این پرسشنامه در اختیار
نخبگان و صاحب نظران قرار بگیرد.
علاوه بر این بهرام پارسایی سخنگوی فراکسیون امید در مجلس شورای اسلامی هم شورای
عالی را قابل اصلاح دانسته و اعلام کرده که شعار ما اصلاح است بنابراین هرجا نیاز به
اصلاح باشد قطعا این اتفاق رخ خواهد داد اما اینکه قرار باشد این انسجام به دلیل
نقد عده ای به هم بخورد اساسا امکان آن وجود ندارد.
دعوت به گفتمانی درون جناحی
قطعا می توان توزیع این پرسشنامه ها را واکنشی به اظهارات
مخالفان این شورا دانست؛ چندی پیش بود که چهره هایی همچون حجج الاسلام رهامی،
منتجب نیا و هادی خامنه ای از مخالفتشان با ادامه مسیر شورای عالی سیاست گذاری
گفتند و در حالی این شورا را نشانه ای از استبداد و خودکامگی معرفی کردند که این
اظهارات بلافاصله واکنش هایی را برانگیخت که البته مهمترین واکنش اظهارات محمدرضا
عارف به عنوان رییس شورای عالی بود. او نه تنها از برچسب دیکتاتوری زدن به شورای
تحت مدیریتش به سختی انتقاد کرد که تلویحا هم هشدار داد که اگر لازم باشد برای روشنگری سکوتش را خواهد شکست، او مننقدانش را به خانه اش دعوت کرد تا به آن جا بروند و برای اختلافات راه چاره ای
بیندیشند.
گرچه این فقط محمدرضا عارف نبود که مخالفان شورای عالی سیاست گذاری
اصلاح طلبان را به گفتمان درون جناحی و نه انتقادات علنی و مجازی دعوت می کرد؛ قاسم
میرزایی نیکو نماینده اصلاح طلب مجلس شورای اسلامی هم که به نظر از ادامه زد و
خوردهای اصلاح گرایان در رسانه ها و فضای مجازی خلقش تنگ شده، به اصلاح طلبان
پیشنهاد داد که اگر حرفی هم دارند داخل خانه بنشینند و حل کنند نه اینکه به بیرون
منتقل کنند.
او هم مانند صادق زیباکلام از دیگر فعالان اصلاح طلب، به جریان
اصلاحات زنهار داده است؛ زنهار برای جلوگیری از ایجاد ضربات جبران ناپذیر به بدنه
جریان اصلاحات. ضرباتی که می تواند اعتماد عمومی مردم را نشانه بگیرد و البته کار
را برای اردوگاه چپ ها در انتخابات های سال 98 و 1400 سخت کند.
راه چارهای دیگر؛ تشکیل مجلس اصلاحات
اما امروز این ماجرا وارد فاز جدیدتری شد؛ بطوریکه حجت الاسلام منتجب
نیا قائم مقام حزب اعتماد ملی که خودش آغازگر انتقادات گسترده به شورای عالی سیاست
گذاری اصلاح طلبان و خواهان انحلال شورای عالی سیاست گذاری و سپردن کارها به دست
احزاب اصلاح طلب بود، ضمن نامه ای با تاکید بر این خواسته های خود، برای برونرفت
از وضعیت فعلی و رفع ریشهای اختلافات و وحدت اصولی اصلاحطلبان، پیشنهاد تشکیل
مجلس اصلاحات و مناظره کارشناسانه بین حامیان و منتقدان شورایعالی را مطرح کرده
است.
منتجب نیا در حالی این پیشنهادات را ارائه کرده است که از لحن، ادبیات و تحلیلهای برخی منتقدان اظهارات
خودش در رسانهها و جلسات گلایه کرده و گفته این اظهارات تا حدّی گزنده،
غیرمنصفانه و بعضا کینه ورزانه بوده است. او هدف از اظهارات پیشینش را صرفا از سر
دلسوزی و پیشگیری از خطری بزرگ و خانمانسوز که کیان اصلاحات را هدف گرفته است، اعلام
کرده است و گفته است: « ما بهاین
باور رسیدهایم که جریان نوظهور شورای سیاستگذاری که هنوز عمر آن بهسه سال نمیرسد
صرفا بهمنظور رفع اختلافاتی که برخی دوستان بهوجود آوردند شکل گرفت و ما هم با
همین هدف و صرفا بهعنوان امری موقّت و چندماهه آن را پذیرفتیم و علیرغم میل قلبی
بهخاطر حفظ وحدت آن را تحمّل کردیم و حتّی برای مدیریت و سازمان آن نهایت تلاش
خود را بهکار بردیم و لیکن انتظار داشتیم این سازمان غیرقانونی، نامأنوس و خلاف
رویه رایج تحزب و عقلانیت در جهان امروز و مغایر با روح آزادگی و اصلاحطلبی پس از
انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان برچیده شود و همچون 36 سال گذشته احزاب قانونی و فراگیر، مدیریت و هدایت سیاسی کشور را عهدهدار
شوند تا هم دموکراسی و اصلاحات مفهوم پیدا کند و هم بهسمت توسعه سیاسی پیش برویم.
اما متأسفانه برخی دوستان با انگیزههای متفاوت در صددند این ساختار غیردموکراتیک
و ناعادلانه را برای همیشه نهادینه کنند و عجیبتر آنکه در همین حال شعار اصلاحطلبی
و دموکراسی و ضدانحصار میدهند! گویی
این افراد که در انتخابات سال 84 بعد از
مدتها شعارهای فضایی علیه حکم حکومتی برای نیل بهقدرت با دخیل بستن بهآقای
حدادعادل، متوسل بهحکم حکومتی شدند، این بار میخواهند با این رفتارهای محفلی خود
رسما اعلام کنند که از همه شعارهای خود مانند ضرورت توسعه سیاسی و جامعه مدنی توبه
کرده و بهرفتارهای محفلی جریان رقیب دخیل بستهاند!»
او ادامه داده است: «پیشنهاد اینجانب برای عبور از این عقبه خطرناک
این است که مجلسی با حضور اصلاحطلبان سراسر کشور البته نه گزینشی، بلکه از سلایق
و احزاب مختلف بهطور مساوی در مرکز تشکیل و دیدگاههای گوناگون مستدل مطرح شود و
در صورت لزوم پس از طرح نظرات، رأیگیری بهعمل آید؛ نظیر پیشنهاد شیخ اصلاحات پس
از اقدام نامعقول برخی از بزرگان اصلاحطلب و زمینهسازی پیروزی جریان مقابل در
سال 84 که متأسفانه با کارشکنی برخی با بهانههایی
چون اکنون زمان مناسب نیست بهمحاق رفت! یا اینکه
مناظراتی تخصصی و کارشناسانه بین نمایندگان دو دیدگاه با حضور شخصیتها، احزاب و
گروههای اصلاحطلب برگزار و پس از ارائه نظرات طرفین آن هم بدون توسل بهاتهام
زنی، شانتاژ و صرفا با ارائه مستندات مسلم و اقامه برهان و با دریافت نظرات اصلاحطلبان
کشور در این زمینه تصمیم گیری شود و برای همه اصلاحطلبان کشور ارزش و کرامت و نقش
و تأثیر منظور و بساط شهروند درجه یک و دو و ... حداقل در میان اصلاحطلبان جمع شود.»
تصمیمی سخت برای بزنگاهی دیگر
حالا تشکیل مجلس اصلاح طلب هم به پیشنهادات دیگری همچون انحلال شورای
عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان، ترمیم و اصلاح این شورا و ادامه مسیر این شورا با
تاکید بر رهبری فردی جریان اصلاحات با همان روند قبلی، اضافه شده است و البته حالا
این اصلاح طلبان هستند که هرچند پیروز میدان انتخابات بودند اما باید برای آینده
تحرکات سیاسی شان تصمیم بگیرند. تنها دو ماه از پیروزی شیرین آن ها در دو انتخابات
مهم گذشته است و این تک و پاتک های لفظی و کنایه آمیز چهره های اصلاح طلب علیه
یکدیگر کار را برای ادامه مسیر آن ها سخت تر خواهد کرد. مسیری که گرچه شاید به
اندازه سال های بعد از اتفاقات سال 88 سنگلاخی نباشد اما همچنان راهی نه چندان
آسان برای فتح مجلس یازدهم و البته دولت سیزدهم برای اردوگاه چپ ها است.
آنها در حالی دم از این میزنند که اختلافاتشان را در درون خودشان حل کنند که نه در خانه احزاب چندان با هم یک کاسه اند و نه همه آنها شورای عالی اصلاح طلبان را قبول دارند که بخواهند زیر پرچم آن ندای وحدت سر بدهند.
باید دید آیا اصلاح گراها وحدت
رویه شان را حفظ خواهند کرد و زیر این وحدت رویه حلاوت پیروزی های پی در پی شان را
تمدید می کنند یا با در نظر گرفتن پیشنهادات جدیدی همچون انحلال، ترمیم و نوسازی شورای
عالی سیاست گذاری، مناظره کارشناسانه بین حامیان و منتقدان
این شورا و تشکیل مجلس اصلاحات راه دیگری را برای ادامه مسیر انتخاب خواهند کرد؛
تصمیمی سخت برای بزنگاهی دیگر.
29219