«خطبه پیامبر اکرم در غدیر»، 500 تومان.
زمان، 18 ذیحجه سال یازدهم هجری؛ آخرین مراسم حج پیامبر اکرمصلی الله علیه وآله. مکان، سرزمین غدیر خم؛ پیامبرصلی الله علیه وآله بر فراز منبری از جهاز شتران و جمعیت مشتاق، سرا پا گوش و پیامبرصلی الله علیه وآله چنین لب به سخن گشود: «بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدلله الذی علا فی توحده و دنی فی تفرده و...» تا بدان جا که فرمود: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه، و هو علی بن ابیطالب...».
در کتاب «خطبه پیامبر اکرم در غدیر»، علاوه بر متن کامل خطبه پیامبر اکرمصلی الله علیه وآله در غدیر، مطالبی چون شمه کوتاهی از تاریخ حجة الوداع و ماجرای غدیر، آماری از موضوعات در خطبه غدیر، آماری از کلمات در خطبه غدیر، آماری از آیات قرآن در خطبه غدیر، برخی از اسناد خطبه غدیر، برخی از موءلفان خطبه غدیر، اعمال و آداب روز عید غدیر و زیارت امیرالموءمنینعلیه السلام در عید سعید غدیر گردآوری شده است. این کتاب توسط عبدالمجید رکنی گردآوری و توسط نشر پیام مهدی منتشر گردیده است.
«امروز، بشریت»، سیدمهدی شجاعی، 500 تومان.
«صبح آمد و بی مقدمه گفت: امروز بشریت خسته است. گفتم: خوب بله، ولی چطور؟ گفت: راستش دیشب را نخوابیده ام. گفتم: خوب این بشریت بی همه چیز می تواند از الان تا شب کپه مرگش را بگذارد تا دیگر خسته نباشد. خمیازه ای کشید، مشت هایش را به سینه اش کوفت و گفت: دِ همین دیگر، نمی توانم، اگر می توانستم که مسئله ای نبود. خودم را مشغول ورق زدن جزوه درسی ام کردم و پرسیدم: چطور نخوابیدی؟ کار و بارت که زیاد نیست؟ کلیدی از جیبش درآورد، در گوش راستش چرخاند، کثیفی اش را با دست هایش سترد و گفت: کار که نه، ولی راستش دیشب زنم مُرد، تا صبح علاف کفن و دفن بودم، نشد بخوابم. گفتم: فرید! این حرف ها را نزن، شوخی اش هم خوب نیست. گفت: جدی اش که خیلی بدتر است؛ آدم را حسابی متأثر می کند. ولی حیف شد. زن خوبی بود. من حتی دیشب دو سه بار نزدیک بود از ناراحتی گریه ام بگیرد. گفتم:....»
کتاب «امروز، بشریت» شامل شش داستان طنز از نویسنده توانا، استاد سیدمهدی شجاعی است که توسط نشر کتاب نیستان منتشر گردیده است.
