ماهان شبکه ایرانیان

دنیای رنگارنگ انتظار

انسان امروز، منتظر است و بیش از انسان دیروز، به رهایی می اندیشد. روزگاری انسان به دانش و تکنولوژی و مکتب های گوناگون تکیه زده بود و امیدوار بود که می تواند جهان را شکوفا کند، ولی نتوانست

انسان امروز، منتظر است و بیش از انسان دیروز، به رهایی می اندیشد. روزگاری انسان به دانش و تکنولوژی و مکتب های گوناگون تکیه زده بود و امیدوار بود که می تواند جهان را شکوفا کند، ولی نتوانست. در قرن 21، انسان پی برد که ادعاها پوچ است. در قرن 21، دیگر کسی فریب ادعاهای رنگارنگ را نمی خورد. در این قرن، ادعاها زود رنگ می بازند و لو می روند. دو سال پیش مستکبران غرب، ادعا کرده بودند، برای نجات زمین و زمینیان، مأموریتی الهی دارند.

ما چه زود پی بردیم که آن ها کسی را نجات نمی دهند و تنها برای نجات خود تلاش می کنند. سراغ افغان ها رفتند و سرزمین شان را به بهانه تروریست ها اشغال کردند، بعد به عراق رفتند تا نماینده دیروزشان را نابود کنند، حالا هم که آتشی نو در لبنان روشن کردند. آن ها به نام رهایی بشر، جنگ به پا می کنند و با آتش سوزان جنگ، خودشان را گرم می کنند.

این اتفاق های بد، انسان امروز را به فکر واداشت. انسان امروز، به جنگ افروزانِ منجی نما، پشت کردند. انسان امروزی می خواهد به انتظار فکر کند و پی ببرد انتظار چگونه می تواند او را از بندهای رنگارنگ رها کند. بیایید دین های دیگر را با هم بررسی کنیم و با نگاه پیروان دیگر ادیان آشنا شویم:

 

اگر از یک بودایی یا زردشتی بپرسی: «ایا تو منتظر هستی؟» او با تعجب نگاهت می کند و می ماند چه بگوید. وقتی تو دوباره می پرسی، او می کوشد خودش را هم رنگ جماعت نشان دهد. انتظار در این دو دین، رنگ باخته است.

 

یهودیان پس از حضرت موسی (ع) و آمدن پیامبران دیگر، همواره منتظر مسیح (ع) بوده اند. آن ها حضرت موسی (ع) و پیامبر اسلام (ص) را نپذیرفتند و منتظر مسیحی هستند که تنها یهودیان را نجات می دهد و برای رهایی پیروان دین های دیگر کاری نمی کند.

 

مسیحیان پس از عروج مسیح (ع) منتظر بازگشت او هستند. آن ها روی زمین اند و منجی شان در آسمان. دست این منتظران مشتاق کوتاه است و آن ها بر این باورند که وقتی مسیح (ع) بیاید، تنها مسیحیان را نجات می دهد. آن ها چندان به انتظار توجه ای ندارند، چرا که منتظر با منجی، فاصله دارد. فاصله منتظر با منجی، از زمین تا آسمان است.

 

اهل سنت معتقدند، پس از پیامبر، امام معصوم وجود ندارد. آن ها می گویند منجی جهان، امام نیست، بلکه مُصلحی مسلمان است که در آخرالزمان خواهد آمد. آن ها قبول ندارند، منجی زنده است. آن ها بر این باورند که مهدی (عج) به دنیا نیامده و نزدیک زمان ظهور به دنیا می اید. پس به این نتیجه می رسیم که مسیحیان، بیش از اهل سنت با فرهنگ انتظار آشنا هستند.

البته برخی از آن ها که از نسل سادات هستند، بیش از هم کیشان خود به انتظار می اندیشند. در خانواده های سنی که سید هستند، وقتی پسری به دنیا می اید، نام او را مهدی می گذارند، شاید که همان مهدی موعود (عج) باشد. اهل سنت ارادت ویژه ای به نیمه شعبان دارد. آن ها به این شب، شب برات هم می گویند و معتقدند این شب، شب قدر است.

 

زیباترین، زنده ترین، سبزترین و پویاترین انتظار، انتظار شیعیان است. آن ها منتظر ظهور امامی پاک و معصوم هستند که زنده است و در پس پرده غیب زندگی می کند. منجی شیعیان، غم خوار محرومان جهان است و با آن که ظهور نکرده، به یاری نیازمندان می شتابد. شیعیان می گویند انتظار یعنی پیوند دایم با امام غایب. انتظار یعنی امید به فردایی روشن. این فردای روشن تنها برای شیعیان نیست، برای همه محرومان و نیازمندان و امیدواران است. وقتی امام زمان (عج) ظهور کند، نخست مسلمانان به او ایمان می آورند، سپس مسیح از آسمان می اید و به یاران امام می پیوندد. آن گاه مسیحیان و یهودیان، با مهدی (عج) آشنا می شوند و به او ایمان می آورند.

انتظار شیعه، امروز و فردای روشنی دارد. این انتظار از صلح و صفا و آشتی می گوید. پس بیایید دست در دست یک دیگر بگذارید و این انتظار زیبا و زنده را به نوجوانان جهان، هدیه کنیم.

قیمت بک لینک و رپورتاژ
نظرات خوانندگان نظر شما در مورد این مطلب؟
اولین فردی باشید که در مورد این مطلب نظر می دهید
ارسال نظر
پیشخوان