چشمانداز:
دکتر عصام العماد، شیعه شناس، متخصص در علم رجال و حدیث و تاریخ، مدرس مجمع جهانی اهل بیت: و فارغالتحصیل دانشگاههای مذاهب عربستان سعودی است. وی اهل یمن است و زمانی پیرو وهابیت بود، امّا اکنون به مذهب تشیع گرویده است. العماد در گفت و گوی تفصیلی به تشریح شکلگیری فرقه وهابیت و افشای ماهیت آن پرداخت.
دکتر عصام العماد با بیان این که مبنای فقهی وهابیون بسیار مصلحتی است، گفت: نگاه فرقه وهابیت فقط در مورد قبور است و انفجار قبوری که در دنیا صورت میگیرد، ناشی از این تفکر است. العماد، بزرگترین مشکل دنیای اسلام را حرکت وهابیت دانست و با بیان اینکه وهابیون به مقولهای به نام تقریب مذاهب اصلاً اعتقادی ندارند، پیشنهاد داد که علمای شیعه و سنی در مقابل وهابیون بیانیهای مشترک صادر کنند.
وی با اشاره به این که فتوای وهابیون ناشی از تأثیرات عناصر اسراییلی در میان آنان است، آن را در راستای متوقف کردن حرکت حزبالله لبنان و اخوان المسلمین دانست.
دکتر العماد گفت: صدور فتوای تکفیری 38 نفر از علمای وهابی عربستان چیز غریب و جدیدی نیست؛ چرا که وقتی ما به تاریخ وهابیت از بدو تأسیس آن نگاه میکنیم، مشاهده میکنیم که وهابیت در بستر تکفیر به وجود آمده و بر طبق آن رشد و حرکت کرده است.
گمان نمیکنم هیچ مذهبی همانند وهابیت در فضای تکفیری تبلور یافته باشد و متأسفانه این گونه تندروی آنان ناشی از جهل به معنای تکفیر و خصوصیات آن است.
العماد اظهار داشت: بنده از آن زمان که به ایران آمدم، مشغول تألیف کتب و نقد روش وهابیت شدم که یک نمونه از مناظراتم با یکی از مفتیهای کویت صورت گرفت و آن در مجموعه کتاب الزلزال چاپ گردید. این کتاب به فارسی نیز ترجمه شده است.
مؤسس فرقه وهابیت اطلاع کاملی از علوم اسلامی چون منطق و اصول و لغت نداشته است.
معتقدم که شیخ عبدالوهاب، مؤسس وهابیت با دو مشکل بسیار بزرگ دست و پنجه نرم میکرد که البته این دو مشکل را از مطالعات مکرر کتابهای وی، کشف کردهام. مشکل اول وی کمبود علم است. او اطلاع کاملی از علوم اسلامی چون؛ منطق، اصول، لغت و ... نداشت. او هرگز نتوانست تحصیلی کامل و جامع از علوم، در یک دانشگاه معتبر داشته باشد و نزد شخصیتی علمی تلمذ کند. قبل از اینکه تحصیلات خود را تکمیل نماید؛ با داشتن روحیهی تندروی، عهدهدار امر تبلیغ دین شد.
مشکل اساسی و بزرگ مؤسس وهابیت انحراف سلوکی نبود، بلکه مشکل فکری بود.
دکتر العماد مشکل دوم عبدالوهاب را انحراف فکری و عقیدتی برشمرد و عنوان کرد: مشکل اساسی و بزرگ وی، مشکل فکری است که نمونه چنین مسألهای در میان خوارج در زمان امام علی(ع) وجود داشته است.
عبدالوهاب علاوه بر شیعه، اهل تسنن معتدل را نیز مورد هجوم قرار داده است.
وی اضافه کرد: از بدو ظهور شیخ محمدبن عبدالوهاب ما شاهد افکار خطرناکی از وی بودیم که متأسفانه وی فقط بر ضد شیعه عمل نکرد، بلکه تمام اهل تسنن مخلص و معتدل را نیز مورد هجمه فتوایی خود قرار داد.
عصام العماد گفت: شیخ محمدبن عبدالوهاب معنای حقیقی و ضوابط اصلی تکفیر را پی نبرده بود؛ بنابراین جمع کثیری از مسلمانان شیعه و سنی را داخل در دایره شرک و تکفیر نمود و این همان خطر بزرگ است. وی هر کس که تابع افکارش نبود را ضد توحید میانگاشت. این شخصیت با فکر شخصی خود قواعدی را در زمینه توحید تدوین کرد و هر کس را که با این چهارچوب مخالفت یا نقد میکرد، کافر میشمرد. بر این اساس مشاهده میکنیم که بزرگان علمی عالم اسلام را رد کرد ؛ مثلاً کتاب توحید زمخشری، تفسیر آیات توحید امام فخر رازی و امام ابوحامد غزالی، طبرسی و عسقلانی، ثعلبی و حتی طبری که از علمای بزرگ اهل سنت است، در نظر شیخ محمدبن عبدالوهاب مصداق کتب مضله است و نویسنده آن کتاب، کافر است.
عصام العماد تأکید کرد: بنده در صدد این نیستم که نیت شیخ محمدبن عبدالوهاب را در این کار بیابم؛ چرا که نیت، امری درونی و فقط خداوند متعال از آن مطلع است. آنچه برای من مسلم است، این است که شیخ با عملکردش میخواست توحید ساختگی خویش را بر دیگران تحمیل کند، بدون اینکه درک جامعی از آن داشته باشد. او به قدری تعصب داشت که در نامههای خویش به دیگران، آنان را مشرک خطاب میکرد و میگفت: من محمدبن عبدالوهاب الی المشرکین. وی معتقد بود جان و مال و زنان مخالفش برای طرفدارانش مباح است.
حتی شیخ سلیمان بن عبدالوهاب برادر شیخ محمدبن عبدالوهاب نیز به مقابله با او پرداخت و روزی به او گفت: تو هرگز کتابهایی را که خواندهای به درستی درک نکردهای. بسیاری از مسایلی را که شیخ محمدبن عبدالوهاب متعرض آن شده است، به قدری تند است که بسیاری معتقدند ابن تیمیه که او هم یکی از شخصیتهای افراطی در تاریخ بود، از وی معتدلتر است؛ چرا که در باب بدعت، کثیری از امور هستند که شیخ محمدبن عبدالوهاب آن را داخل در شرک دانست، ولی ابن تیمیه چنین نکرد.
دکتر عصام العماد، فتوای تکفیری 38 تن از علمای وهابی را متأثر از فتاوای شیخ محمدبن عبدالوهاب عنوان کرد و گفت: تا زمانی که راه حلی برای این معضل نیابیم، مشکل جهان اسلام حل نخواهد شد.
بزرگترین مشکل دنیای اسلام حرکت وهابیت است
وی گفت: شیخ محمد سعید رمضان طوطی که از فقهای بزرگ است، گفته بود: اجتماعی از حدود 200 متفکر اسلامی از سراسر جهان تشکیل دادیم تا مشکلات جهان اسلام را بیابیم و حل کنیم. پس از بحث به این نتیجه رسیدیم که بزرگترین مشکلی که دنیای اسلام با آن دست و پنجه نرم میکند، حرکت وهابیت است. اینان مشکلاتی در تمام دنیا اعم از آمریکا و فرانسه، آلمان و چین و تمام جاهایی که در آن نفوذ کردهاند، ایجاد نمودهاند.
دکتر العماد از قول علامه یوسف قرضاوی نقل کرد: در دنیای اسلام کسی اعم از مرده و زنده وجود ندارد؛ مگر اینکه وهابیت کتابی در لعن آن نوشته است؛ چه شیعه باشد و چه سنی، چه زیدی و چه ....
تمام نوشته های آنان فقط و فقط علیه مسلمانان است
عصام گفت: بنده قبل از شیعه شدنم نزد فردی به نام المدخلی درس میخواندم که نزد این شیخ، قریب 100 کتاب در لعن و رد بزرگان اسلام اعم از سید محمد قطب، شیخ محمد غزالی، آیةالله خویی، شیخ محمد عبده و ... وجود داشت.
این در حالی است که ما در میان کتب وهابیون کتابی در رد مارکسیسم، بوداییسم، بهاییت و تفکرات اسراییلی و آمریکایی نمیبینیم. تمام نوشتههای آنان فقط و فقط علیه مسلمانان است.
عصام العماد، حرکت وهابیت را در جهت اهداف انگلیس و آمریکا و اسراییل برشمرد و گفت: این مذهب نگاهش فقط در مورد قبور است و به امور دیگر اهتمام ندارد و زیارت قبور را شرک میداند و انفجار قبوری که در دنیا صورت میگیرد، ناشی از همین تفکر است. این تا جایی بوده است که برخی از علما گفته بودند، گویی شیخ محمدبن عبدالوهاب در مقبره متولد شده و بنابراین عقدهای درونی در این مورد دارد.
وهابیون چون درک درستی از معارف ندارند، امور عرفی را داخل در مفهوم بدعت میدانند. وی، بنای قبور و اشکال مختلف مقبره را از جمله امور عرفی برشمرد و اضافه کرد: وهابیون هرگز در انفجار حرمین عسگریین و کربلا و نجف متوقف نخواهند شد، بلکه اگر فرصت یابند، حرم دیگر ائمه اطهار را نیز منفجر خواهند کرد. وی تعصب شدید وهابیون را یکی از مشکلات بزرگ آنان عنوان کرد و ادامه داد: متأسفانه در تمام دانشگاههای عربستان کتابهای شیخ محمدبن عبدالوهاب جزو متون درسی است و از همان ابتدا افکار این شخصیت در وجود دانشجویان مستقر میشود، لذا به یاد دارم که وقتی در دانشگاه محمد سعود درس میخواندم؛ قریب هزار رساله دکترا در تکفیر شیعه وجود داشت. این در حالی است که در حوزههای علمیه ایرانی فتوایی بر تکفیر اهل سنت ندیدهام.
وهابیون به مقولهای به نام تقریب مذاهب اصلاً اعتقادی ندارند
عصام العماد اظهار داشت: وهابیون به مقولهای به نام تقریب مذاهب اصلاً اعتقادی ندارند و محمد کباری که یک عالم بزرگ سعودی است، کتابی در خصوص رد تقریب مذاهب نگاشته است و ابن جویری فتوا بر حرمت خوردن غذای شیعه داده است؛ بنابراین اصلاح آنان کار آسانی نیست.([1])
|