رضا ساکی
ما استادان پاک کردن صورت مسئله هستیم. گاهی البته هم صورت مسئله را پاک میکنیم و هم تخته را از پنجره بیرون میاندازیم. بگذارید دو نمونه را برایتان مثال بزنم.
یکی حاشیههای مربوط به استخدام و حقوقبگیری فرزندان یکی از نمایندگان مجلس است. ایشان در پاسخ به این پرسش که کار بچههای شما اشتباه بوده است یا خیر گفتهاند: «حتما اشتباه بوده و دعوا شدهاند و حتما باید اینها تنبیه شوند. بالاخره حداقلش این بود که باید مشورتی میکردند. اما این حد هجمه رسانهای علیالاصول باید برای آنهایی راه بیفتد که بدون نیاز به مقام کارمندی جزء، پورشه سوار میشوند. خب آنها از کجا پول میآورند که پورشه سوار شوند؟»
یعنی طرف پرسیده است بچههای شما چرا باید با رانت شما بروند هیئتمدیره بشوند؟ و ایشان جواب دادهاند: «اینکه یک بچه برای ماهی دو میلیون تومان با این سطح هجمه مواجه شود، آیا درست است؟» آخی، فدای این بچههای مظلوم بشوم. واقعا چرا بعد از این که پدرشان آنها را دعوا کرده است باید با این سطح هجمه مواجه شوند؟ آن هم برای دو میلیون تومان. زشت است واقعا. دو میلیون تومان پول چراغ یک پورشه است و ما نباید به بچههای نازنازی این نماینده کاری داشته باشیم و باید برویم یقه آنها را بگیریم که پورشه سوار میشوند. حتی با بنزسواران هم نباید کاری داشته باشیم چون بنز نهایت 400 میلیون تومان قیمت دارد اما پورشه بالای یک میلیارد است.
از این دست فرار به جلوها و پاک کردن صورت مسئله در کشور زیاد است. یک نمونه دیگر از مجلس مثال بزنم. جمعی از نمایندگان مجلس از هیات رئیسه درخواست کردند زمان حضور عکاسان مطبوعاتی در صحن علنی محدود شود و آنها بتوانند فقط دقایقی از جلسات علنی را حضور داشته باشند.
یعنی به جای این که رفتار خود را درست کنند عکاسان را بیرون میکنند و کلا تخته را از صورت مسئله پاک میکنند.
باقی بقایتان